تزه | آندره ژید

24 اسفند 1384

این وحشی شهوی‌مزاج و کلبی‌مذهب، یگانه نقطه ضعفش جنس زن است. از این‌رو در برابر طرحها و اقدامهای باسفائه پا به سن گذاشته و عشق آتشین آریان چندان مقاومت نشان نمی‌دهد... به مینوتور می‌رسد. اما به هنگام حمله بر مینوتور خفته، باید از آزمونی که پیش‌بینی نکرده بود، پیروز بیرون آید: دیو زیباست... چشمش فدری جوان را گرفته است، و پس از آنکه خواهرش آریان را در ناکسوس رها می‌کند؛ در سایه حیله‌ای وی را با خود به یونان می‌برد.

تزه [Thesee  آندره ژید
تزه
[Thesee]. یکی از واپسین کتابهای آندره ژید (1) (1869-1951)، نویسنده فرانسوی، که در 1946 انتشار یافته است. این کتاب زندگینامه تزه (تسئوسِ) (2) قهرمان است که به دست خودش نوشته شده است و ابتدا آن را برای پسرش ایپولیت (ایپولوتوس) (3) نوشته، و پس از مرگ وی با آزادی بیشتر آن را ادامه داده است. غرض از لحن بی‌تکلف و سادگی سرگذشت آن است که در میان خواننده و قهرمان ارتباط مستقیم پدید آورده شود. پس زندگی که برای ما شرح داده می‌شود زندگی نمونه‌ای نیست که درخور اقتدا باشد، بلکه سرنوشت ساده مردی است که جز حوادثی که با آن رودررو شد و سادگی چیره شدنش بر این حوادث چیز خارق‌العاده‌ای نداشت. تزه، پس از آنکه اتیک (4) را از شر دیوهایش رهایی می‌دهد، درگیر ماجرای کرت (5) می‌شود. یگانه نقطه ضعف وی جنس زن است. از این‌رو در برابر طرحها و اقدامهای باسفائه (6) پا به سن گذاشته و عشق آتشین آریان (آریادنه) (7) چندان مقاومت نشان نمی‌دهد. به یاری این یکی که آریان باشد و به یاری ددال (دایدالوس) (8) فرزانه، و اندکی جادوگر، و اندکی معمار، به آسانی و بی‌آنکه به رخوتی تن در دهد که زاده نفخه‌های بیهوش‌آوری است که همراهانش را از پای درمی‌آورد، به مینوتور (مینوتاوروس) (9) می‌رسد. اما به هنگام حمله بر مینوتور خفته، باید از آزمونی که پیش‌بینی نکرده بود، پیروز بیرون آید: دیو زیباست.

تزه پس از خروج از هزارتو (لابیرنت) (10) آماده نشستن بر کشتی می‌شود، آریان قصد آن دارد که با وی همراه شود، اما قهرمان از دست این زن که سربار محبت وی شده است، به ستوه آمده است. چشمش فدر (فایدرا) (11)ی جوان را گرفته است، و پس از آنکه خواهرش آریان را در ناکسوس (12) رها می‌کند، در سایه حیله‌ای وی را با خود به یونان می‌برد. تزه وقتی که به آبهای سواحل کشورش می‌رسد، علامتی را که برای آگاه کردن پدرش از پیروزی خویش با وی قرار گذاشته است فراموش می‌کند، و اژه (آیگئوس) (13) پیر که گمان می‌برد پسرش مرده است، خودش را به دریا می‌اندازد. تزه اقرار می‌کند که فراموشی‌اش چندان که گفته‌اند، غیرارادی نبوده است: خودش را شاه می‌پنداشت، می‌بایست سلطنت بکند. سپس نوبت احداث آتن فرا می‌رسد، قهرمان بسیار خوب می‌داند که شهر تمدن را می‌سازد و به رغم مشاورهای خویش، به تأسیس شکلی از دموکراسی دست می‌زند. آن‌وقت ماجرای رقت‌بار فدر، یگانه شکست وی، آغاز می‌شود. تزه که به اودیپ (اودیپوس) (14)، برخورده است،‌ به مقابله سرنوشت خویش با سرنوشت وی می‌پردازد. اودیپ برای وصول به عوالم الهی از دنیا چشم پوشیده است. به نظر تزه آنچه مهم است تنها انسان است. اما بی‌گمان تصویری که نویسنده مائده‌های زمینی می‌خواهد در اینجا نشان بدهد بیشتر از آنکه تصویر او باشد تصویر انسان است. این وحشی شهوی‌مزاج و کلبی‌مذهب که با دشواریها یک به یک و بی‌تشویش و هیجان رودررو می‌شود، این مرد که بیشتر از آنکه بیندیشد، عمل می‌کند، و بر غولها و خرافه‌ها می‌تازد و می‌خواهد که انسانها را به ویژه در برابر خودشان آزادتر گرداند، و همه عاطفه نهایی ژید متوجه اوست، اندکی خودش است، آنگونه‌ای که دلش می‌خواست بوده باشد؛ همچنین انسانی است با همه ضعفها و نقصهایش، اما به آنگونه‌ای که محض خیر و مصلحت بشر مطلوب می‌توانست باشد.

عبدالله توکل. فرهنگ آثار. سروش

1.Andre Gide 2.Theseus 3.Hippolyt (Hippolytos) 4.Attique
5.Crete 6.Pasiphae 7.Ariane (Ariandne) 8.Dedale (Dadalos)
9.Minotature (Minotaturos) 10.labyrinthe 11.Phedre (Phaedra)
12.Naxos 13.Egee (Aegeus) 14.Oedipe (Oidipus)

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...