کتاب «دی ان ای نوآور: تسلط بر پنج مهارت نوآوران» [The innovator's DNA : mastering the five skills of disruptive innovators] اثر جف دایر، هال گرگرسن و کلیتون کریستنسن [Hal B. Gregersen, Jeff Dyer (Professor of strategy), Clayton Christensen] توسط عیسی پریزادی، سیدمحمدحسین شجاعی، مصطفی محسنی و جلیل غریبی ترجمه شده است و موسسه خدمات فرهنگی رسا در سال ۱۳۹۹، آن را در ۲۶۳ صفحه به چاپ رسانده است. کتاب شامل پیشگفتار و دو بخش و ۱۰ فصل است. نویسندگان در پیشگفتار توصیف کردهاند که نوآوری، نیروی حیاتی اقتصاد جهانی عصر ما و اولویتی راهبردی برای همه مدیران ارشد دنیا است.
در نظرسنجی اخیر شرکت آیبیام از 500 مدیرعامل دنیا، «خلاقیت» رتبه اول را در میان توانمندیهای لازم برای مدیریت در آینده به دست آورده است. تاریخ، گواه قدرت ایدههای نوآورانه در خلق ثروت و دگرگون کردن صنایع دنیا است: آی پاد شرکت اپل، از واکمن شرکت سونی، پیشی میگیرد؛ استارباکس، کافیشاپهای سنتی را در چشمبرهمزدنی از دور خارج میکند؛ اسکایپ، راهبرد «مجانی بودن» را به کار میبندد تا رقبایی مانند ای تیاند تی و بریتیش تلکام را شکست دهد.
در تمامی این موارد، ایدههای خلاقانه کارآفرینان نوآور، مزیتهای رقابتی قدرتمندی را ایجاد کردهاند و ثروت هنگفتی نصیب شرکتهای پیشگام در آن حوزه شده است.
در اینجا با دو پرسش بسیار مهم روبهرو هستیم: اینکه این افراد چگونه چنین کاری را انجام دادهاند؟ و اینکه من چگونه میتوانم چنین کاری انجام دهم؟ کتاب «دی انای نوآور» با هدف پاسخ دادن به این دو پرسش بنیادین و پرسشهای بیشتر نوشته شده است.
در فصل اول کتاب به موضوع دیانای نوآوران مرزشکن اشاره شده است. اگر بپذیریم نوآوران، نوآور به دنیا نمیآیند بلکه پرورش مییابند و ساخته میشوند، این سوال مطرح میشود که آنها چگونه به ایدههای جدید میرسند.
نویسندگان به این مهم پرداختهاند که پژوهش ما روی حدودا 500 نوآور در مقایسه با حدود پنج هزار مدیر، ما را به شناسایی پنج مهارت اکتشافی رهنمون ساخت که نوآوران را از مدیران عادی متمایز میسازند.
نخستین مهارت اکتشافی؛ تفکر پیوندی است. نوآوران به شکلی متفاوت میاندیشند. همانطور که استیو جابز میگوید، آنان با ارتباط دادن چیزهای بیربط به یکدیگر، واقعا متفاوت فکر میکنند. اینشتین، تفکر خلاق را «بازی ترکیبی» نامید و آن را یک ویژگی لازم برای بارورسازی اندیشه میدانست.
والت دیزنی، کارآفرین بزرگ و نوآور، خود را یک کاتالیزور خلاق توصیف میکرد. او نه نقاشیهای فیلمهای جالب انیمیشنی را میکشید؛ نه ماکتهای غولآسا را برای دیزنی لند میساخت. او تنها ایدهها را طوری کنار هم قرار میداد که بینشهای جدید در تمامی شرکت برانگیخته شوند. دیزنی در خاطراتش این طور میگوید: «یک روز پسربچهای گیرم انداخت؛ وقتی از من پرسید شما میکی ماوس را نقاشی میکنید، من ناچار بودم اعتراف کنم که نه! پرسید: پس همه لطیفهها و ایدهها مال شماست؟ گفتم: نه. پسربچه نگاهی به من انداخت و گفت: آقای دیزنی، شما دقیقا چهکار میکنید؟ گفتم خوب! من مثل یک زنبور عسل کوچک هستم که از یک بخش استودیو به بخش دیگر آن میروم، گردهها را جمع میکنم و همه را به فعالیت وا میدارم. فکر میکنم این کاری است که من انجام میدهم.» دیزنی، نه تنها موجب برانگیخته شدن ایدههای دیگران میشود، بلکه با قراردادن خود در نقطه تلاقی تجربیات دیگران، باعث برانگیخته شدن ایدههای خود هم میشود. به مرور زمان تفکر پیوندی دیزنی، که شامل زنجیرهای از پیشگامیهای صنعت سرگرمی مانند پیوند انیمیشن با فیلمهای بلند یا قرار دادن ماکت شخصیتهای کارتونی در یک فضای مفرح بود، چهره صنعت سرگرمی را دگرگون ساخت.
دومین مهارت اکتشافی، پرسشگری است. پرسشها ظرفیت رشد بینشهای خلاق را ایجاد میکنند. پیتر دراکر در کتاب تجربه مدیریت به همین قدرت پرسشهای برانگیزنده توجه میکند و میگوید «کار مهم و دشوار یافتن پاسخ درست نیست، بلکه یافتن پرسش درست است؛ چرا که هیچ کاری بیفایدهتر- اگر نگوییم خطرناکتر- از پاسخ درست به پرسش غلط نیست.» تحقیقات ما نشان داده است مرزشکنی در دانش مبتنی بر مهارت پرسیدن سوال درست است.
نوآوران به جهان به چشم یک علامت سوال نگاه میکنند و دائما درستی نقشههای ذهنیشان درباره موقعیت (محصولات، خدمات، فرآیندها، جغرافیا یا مدلهای کسب و کار) را به چالش میکشند.
در فصل چهارم کتاب، سومین مهارت اکتشافی یعنی مشاهدهگری توصیف شده است. بیشتر نوآوران مشاهدهگرانی مشتاق هستند. مثلا نگاه کنید چگونه راتان تاتا، رئیس هیاتمدیره گروه تاتا در هند، به بینشی قوی دست یافت و این بینش الهامبخش تولید ارزانترین خودروی دنیا، یعنی تاتا نانو، شد. تاتا تا آن روز هزاران خانواده را در هند دیده بود که سوار اسکوتر میشوند. سال 2003، در یک روز بسیار بارانی در بمبئی توجه او به مردمی از طبقه متوسط جامعه جلب شد که سوار بر اسکوتر بودند و بچههای بزرگترشان جلوی اسکوتر (موتورسیکلتی که موتور آن زیر صندلی قرار میگیرد و جلوی پای راننده باز است و در ایران به نام موتور وسپا معروف است)، پشت فرمان ایستاده بودند. زنان پشت سر مردان روی صندلی به نحوی نشسته بودند که بچه کوچکتر روی پای زنان مینشست. سرتاپای هر چهار نفر زیر باران خیس خیس شده بود. تاتا با چشمانش نگاه کرد و با قلبش چیزی را شنید که پیش از این به آن توجه نکرده بود. او از خودش پرسید: چرا این خانواده نباید یک خودرو داشته باشند تا خیس نشوند؟
بعد از چند سال مشاهده و آزمایش بالاخره رویای تاتا در سال 2009 به حقیقت پیوست و نانو با قیمت 2200 دلار ارزانترین خودروی دنیا شد. ثبت صدها هزار سفارش در همان ماههای اولیه تولید و نوآوریهای بسیار زیاد (34 اختراع)، این خودرو را به خودروی سال هند در سال 2012 تبدیل کرد.
چهارمین مهارت اکتشافی نوآوران، شبکهسازی است. نوآوران وقتی زمان و انرژی خود را صرف یافتن و آزمودن ایدهها از طریق یک شبکه میکنند، رویکرد بسیار متفاوتی به مسائل پیدا میکنند.
پنجمین مهارت اکتشافی نوآوران، آزمایشگری است که در فصل 6 کتاب به آن پرداخته شده است. در بخش 2 کتاب هم، دیانای نوآورترین شرکتهای جهان در فصل 7 و چارچوب دیانای نوآور در عمل در فصلهای 8 تا 10 بررسی شده است؛ که خوانندگان گرامی را به مطالعه متن کامل کتاب منسجم و بسیار کاربردی و خواندنی «دیاناینوآور» دعوت میکنیم.
دنیای اقتصاد