رالز در این کتاب به صورتی ساده می‏‌کوشد‌ از دین معقول و هماهنگ با برداشت سیاسی معقول، دفاع کند و دین نامعقول و ناسازگار با برداشت سیاسی معقول را به نقد ‏کشد.

نظریه سیاسی افلاطون و رالز حبیب عشایری

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، ما امروزه رالز را خیلی ساده با اصول عدالت، وضع نخستین و پرده جهل او می‌‏شناسیم. او را فیلسوف لیبرالی می‏‌دانیم که درباره مفهوم پیچیده عدالت تحقیق فلسفی انجام داده است. شرح او درباره عدالت بنیاد لیبرالیسم اوست. از سوی دیگر او با این شرح می‏‌کوشد دموکراسی را اخلاقی جلوه دهد.

به هرحال تمام تلاش او این است که دکترین‌‏های دینی و همین‌طور سکولار را بر اساس ایده معقولیت سیاسی خود بسنجد و نقد کند. کار او از این لحاظ هم دفاع از دین است و هم نقد دین. از دین معقول و هماهنگ با برداشت سیاسی معقول دفاع می‌‏کند و دین نامعقول و ناسازگار با برداشت سیاسی معقول را به نقد می‌‏کشد. بنابراین کار او هم از جهت روشنفکری و هم از جهت سیاسی قابل توجه است. این اثر کوچک نیز به صورتی ساده می‏‌کوشد دغدغه‏‌های او را در این زمینه نشان دهد، هر چند نقدهایی هم از مواضع مختلف به اندیشه‏‌های سیاسی او وارد می‌‏داند.

متفکران سیاسی در ادوار زمانی گوناگون ضمن توجه خاص به آرا و اندیشه‌های افلاطون و به ویژه نظريه مثال خير، در فلسفه سیاسی او نسبت به ایده‌های این فیلسوف یونانی واکنش‌های موافق و مخالفی نشان داده‌اند. تأثیر آرا و افکار افلاطون در اندیشه سیاسی سده بیستم آنقدر زیاد است که وایتهد فيلسوف معروف غرب معتقد است بخش قابل توجهی از نظریات فلسفی به طور مستقیم یا غیر مستقیم متأثر از اندیشه اوست. نظريه مثال خیر، افلاطون علاوه بر تأثیراتش بر آرا و افكار فلاسفه غربی، در عالم اسلام نیز واکنش‌های متفاوتی را برانگیخته است.

البته موضوع کتاب «نظریه سیاسی افلاطون و رالز» نوشته حبیب عشایری، بررسی تأثیرات فلسفه سیاسی افلاطون بر جهان اسلام و ایران نیست. فقط یادآوری می‌شود که ابن سینا به پیروی از ارسطو نظریه مُثُل افلاطون را با ذکر دلایل خاص خود باطل دانست. ولی شیخ اشراق و صدرالمتألهين آن را پذیرفته و سعی کردند آن را مدلل سازند. البته مدینه فاضله فارابی به وضوح افلاطونی است. او اهمیت مثال خیر و نقش آن را می‌دانست و آن را در فلسفه‌اش به‌کار برد.

در مقدمه این کتاب آمده است: «افلاطون نخستین فرد در تاریخ جهان بود که نظام فلسفی بزرگ و جامعی را پدید آورد که بر همه حوزه‌های اندیشه و حقیقت تأثير گذاشت. هنگامی که در سده پانزدهم دانشمندان قلمرو غربی مسیحیت دوباره افلاطون را خواندند، ملاحظه کردند که تأثير او بر اندیشه‌های انسان‌ها تقریبا زیاد است. در پی کشف دوباره او پندارهای اتوپیایی شتاب زیادی گرفت. بسیاری از آنها از جمهوری سرمشق می‌گرفتند. تأثير افلاطون از سال ۱۵۰۰ به بعد ادامه یافت و به عامل بسیار مهم اندیشه‌های سیاسی متفکران اجتماعی تبدیل شد. برای مثال، اتوپیست‌های سده بیستمی مانند .ج. ولز در اندیشه‌های سیاسی خود، بسیار تحت تأثیر این فیلسوف باستانی بودند. چنان که وارنر فایت، از پیشگامان منتقد افلاطون در سده بیستم، گفته است که با وجود بیزاری نمی‌توانسته است در دانشگاه پرینستون بدون استفاده از جمهوری افلاطون تدریس نماید.

افلاطون همه دستاوردهای فلسفه يونان را جمع‌آوری نمود. بهترین اندیشه‌های فیثاغوریان، الثاییان، هراکلیتوس، و سقراط در نظام افلاطونی به شکلی جدید دوباره پدیدار شد. نظام افلاطون همچون همه نظام‌های بزرگ فکری، برگرفته از فکر اندیشمندان پیشین است. او اندیشه‌های هراکلیتوس، پارمیدس و سقراط را می‌گیرد، اما آنها را همانگونه که می‌یابد، رها نمی‌کند، بلکه از آنها به عنوان بذرها و نطفه‌هایی برای گسترش و پرورش نوین، بهره می‌گیرد. افلاطون کاخ فلسفه را بر آن اندیشه‌ها، پایه‌ها و بنیادها بنا می‌کند. همه اندیشه گذشته در دستان وی، در پرتو اصلی تازه و بدیع شکلی جدید به خود می‌گیرد.»

«مثال خیر» در ساحت نظریه، «مثال خیر» در اندیشه افلاطونی، «مثال خیر» در اندیشه متفکران سیاسی، ارسطو، دوره میانه، جرج ویلهلم فردریک هگل (۱۸۳۱-۱۷۷۰)، کارل ریموند پوپر(۱۹۰۲-۱۹۹۴)، مارتین هایدگر (۱۸۸۹-۱۹۷۶)، لئواشتراوس (۱۹۷۳-۱۸۹۹) از بخش‌های فصل یک این کتاب هستند.

همچنین مثال خیر در فلسفه سیاسی افلاطون، زمامداری فیلسوفان، طبقه‌بندی حکومت‌ها، نوشته‌های سیاسی، طبقه‌بندی سیاسی زمامداران، فضیلت سیاسی و دانایی پیش شرط عدالت، اخلاق و سیاست، مدينه فاضله و غیرفاضله، ویژگی‌های مدینه فاضله، دولت‌شهر و معرفت خیر و عدالت افلاطونی از بخش‌های تشکیل دهنده فصل دوم این کتاب هستند.

فصل٣ با عنوان «افلاطون و اندیشه سیاسی معاصر»، فصل ۴ با عنوان «افلاطون و فلسفه سیاسی والز» نیز مباحث مختلفی را در این زمینه پوشش می‌دهند و در فصل آخر مولف به بحث و نتیجه‌گیری پرداخته است.

کتاب «نظریه سیاسی افلاطون و رالز» نوشته حبیب عشایری، در 156 صفحه و با قیمت 62000 تومان از سوی انتشارات قصیده‌سرا روانه بازار نشر شده است.

................ هر روز با کتاب ................

تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...