از خردسالی خورشید تا حیات فرا زمینی | الف


اول- دکتر ویلیام کافمن [William J. Kaufmann] یکی از برجسته ترین اساتید فیزیک در حوزه‌ی تدریس و انتقال مفاهیم عالی حساب می شود. وی پس از سالها کسب تجربه، مسیر «فراگیر سازی دانش» را به عنوان مسیر اصلی پیشرفت علم می داند. به‌عبارت دیگر کافمن راه گسترش و تعالی علم را، از مسیر ایجاد انگیزه برای دانش آموزان و جوانان دنبال می کرد و به همین جهت بود که اقدام به نگارش کتاب Universe یا «شناخت عالم» نمود.

Universe یا «شناخت عالم  راجر آفریدمن [Roger A. Freedman]  William J. Kaufmann

دوم- کافمن اثر برجسته خود را که حال تبدیل به مرجع آموزشی اختر شناسایی در آموزشگاه‌‎ها و دانشکده‌‎ها شده بود، به روز نگه داشت. او پیش از اقدام به انتشار بعدی این کتاب، با توجه به استقبال خوبی که از آن شده بود، با تمام توان علمی خود سعی می کرد مفاهیم مغلق و پیچیده جدید نجوم را، به زبان ساده و بدون فرمولهای چند سطری به این کتاب بیافزاید و آخرین افقهای کشف شده‌ی علم نجوم را به چاپ های بعدی بیفزاید.

سوم- کافمن هنگامی‌که از خانه کوهستانی خود در کنار دریاچه تاهو با خودرو شخصی رانندگی می‌کرد، در اثر سکته مغزی درگذشت و سرنوشت به‌روزرسانی این کتاب در ابهام ماند؛ چرا که کیهان شناسی شاخه‌ای از فیزیک بود که در دهه‌ی ۹۰ میلادی، و با توجه به قدرت تکنولوژی های دریافت و آنالیز اطلاعات از کرانه های آسمان، روز به روز در حال گسترش بود و عدم به‌روزرسانی میراث مرحوم کافمن، به منزله مرگ آن بود. اینجا بود که دکتر راجر آفریدمن [Roger A. Freedman] به میراث کافمن جان تازه‌ای بخشید و عهده دار به‌روزرسانی این کتاب برای چاپ های بعدی شد تا این کتاب همچنان یکی از مهمترین منابع آموزش اختر شناسی برای دانش آموزان، جوانان و نوجوانان علاقه مند باقی ماند.

شاید راجر آفریدمن در دوران فقدان کافمن می توانست یکه تاز عرصه نجوم شود و کتابی با نام خود تالیف و روانه بازار کند، اما «میراث داری علمی» ضمن حفظ مسیرِ صحیح پیموده شده، در بردارنده‌ی فضایل انسانی است که روح حقیقت طلبی را به کالبد علم می دمد.

این سه مورد، سه درس بزرگ بود که کافمن وآفریدمن، پیش از تورق کتاب شناخت عالم به ما می دهند.
البته در کنار تلاش مؤلفان، نباید از زحمات دلسوزانه مترجم نیز چشمپوشی کرد. ترجمه کتابی که در قطع بزرگ حدود ۷۰۰ صفحه شده است، و دارای جنبه‌‎ها و ظرافتهای علمی فراوان است، آن هم از طرف کسیکه یک روزنامه نگار علاقه مند به نجوم باشد، پدیده‌ای درخور توجه است. آقای شهاب صقری، یکی از معروف ترین کتابهای آموزشی جهان درباره‌ی اختر شناسی را با وسواس فراوان ترجمه کرده و به مشی نویسندگان این اثر، پیش از انتشار آن، آخرین یافته های اختر شناسان را نیز در آن نیز گنجانده است.

***
هزاران سال است که مردم به آسمان بالای سرشان نگاه کرده اند و به ژرفای عالم اندیشیده اند. این عالم چگونه پدید آمده است؟ زمین، ماه و خورشید از کجا آمده است؟ سیارات و ستارگان از چه ساخته شده اند؟ ما چگونه با آنها سازگار شدیم؟ جایگاه ما در نمای کیهانی فضا زمان چیست؟ چرا آسمان شب در زمانهای مختلف سال متفاوت است؟ چرا آسمان شب در ایران با آسمان شب در افریقای جنوبی متفاوت است؟ زمین چگونه در فضا حرکت می کند؟

این پرسشهای اساسی، محتوای چند فصل اول کتاب را تشکیل می دهد و سعی دارد پیش از تشریح دانسته های علم امروز از عالم، با طرح مسائل ساده و دقیق، سرپنجه های ذهن خیال پرداز دانش آموز را حساس نماید و قطعا وسوسه بیشتر دانستن، چشمه انگیزه را می جوشاند و سرنوشت «دانش آموزی کنجکاو» را، «دانشمندانی پیشرو» رقم خواهد زد.
از تشریح پدیده های خورشید گرفتگی و ماه گرفتگی که می گذریم، موضوع گرانش کلیدی مهم برای درک پیکر بندی عالم است که باعث حرکت اجرام آسمانی در مدار خودشان می شود. تجربه سفر ویلیام اندرس به کره ماه، نشان داد که قوانین نیوتن، هم روی زمین کاربرد دارد، هم در همه‌ی عالم.

اوایل دهه ی۱۸۰۰ میلادی،آگوست کونت فیلسوف فرانسوی چنین استدلال کرد که چون ستاره‌‎ها بسیار از ما دورند، هرگز نمی توان چیزی درباره ماهیت و ترکیب آنها دانست؛ اما درست همان موقع، ابزار شناخت ستاره‌‎ها در دست همه‌ی مردمی که ستاره‌‎ها را می دیدند وجود داشت؛ نور ستارها. نور شکلی از انرژی است که هم خاصیت موج دارد و هم خاصیت ذره. افزایش آگاهی ما از نور، به تمام دریافتهای نوری ما از عالم، معنای دقیق و قابل استدلالی بخشید و به دانش کیهان شناسی توسعه‌ای باور نکردنی داد. اختراع تلسکوپ‌‎ها و ابزارهای اپتیکی دیگر، دانسته های ما از کرانه های آسمان را هزاران برابر کرده است.
کافمن و آفریدمن از فصل هفتم کتاب، ما را دعوت به گردش در میان اجرام پیرامون خورشید می کنند. ابتدا دانسته های بشر از منشاء منظومه شمسی را مرور می کنیم و از «دوران خردسالی خورشید» آگاه می شویم.

مطالعه‌ی منظومه شمسی را از زمین آغاز می کنم؛ سیاره ما، یکی از زیباترین منظره هایی است که در فضا دیده می شود و مکانی وسوسه برانگیز و آرام به نظر می رسد!

بجز زمین، آشناترین جای منظومه شمسی برای انسان «ماه» است. ماه آنقدر به ما نزدیک است که برخی عوارض سطحی آن را با چشم غیر مسلح نیز می توانیم ببینیم. ماه موجود عجیبی است، آسمان ماه حتی در روز هم سیاه است.

عطارد، نزدیک ترین سیاره به خورشید است و گاهی او را در آسمان با ماه اشتباه می گیریم. حتما اگر بفهمیم عطارد چگونه شکل گرفته است، شاید بفهمیم که بقیه سیاره های منظومه شمسی چگونه بوجود آمده اند.

زهره که قطر و جرم آن تقریبا هم اندازه زمین است، به خورشید نزدیک تر و داغ تر است. یعنی ممکن است زهره سیاره‌ای باشد با جنگل های گرم و مرطوب که جانورانی مقاوم در برابر گرما در آن زندگی می کنند؟
مریخ البته بیش از سیاره زهره ما را به وجود حیات در سیاره‌ای دیگر امیدوار می کرد. آنقدر که دهها فیلم و داستان علمی تخیلی درباره‌ی مردان مریخی ساخته شده است.

اتمسفر آشفته و رنگارنگ مشتری و زیبایی وصف نشدنی حلقه های زحل، این دو غول منظومه شمسی را کوچک جلوه می دهد. زحل آنقدر بزرگ است که بیش از ۷۰۰ زمین درون آن جا می گیرد و مشتری می تواند ۱۲۰۰ زمین را قورت دهد. قمرهای این دو سیاره نیز داستانهای جذابی دارند، از قمر"اروپا» که توسط گالیله در ۱۶۱۰ میلادی کشف شد تا «تیتان» قمر بزرگ زحل که باران هیدرو کربن بر سطح آن می ریزد.
و سر آخر سریال سیارات منظومه شمسی متوجه می شویم که «پلوتو» از سال ۲۰۰۶ توسط انجمن اختر شناسی از مقام سیاره بودن خلع شده و الان «سیاره‌ی کوتوله»‌ای بیش نیست.

حالا که تکلیفمان با سیارات هم منظومه‌ای مان روشن شد، تکلیف «آوارگان منظومه شمسی» را نیز معلوم می کنیم و با دنباله دار‌‎ها مانند هالی بیشتر آشنا می شویم؛ و سپس می رویم سراغ اصل کاری یعنی خورشید. خورشید درخشان ترین جرم در آسمان ماست.

دو سوم کتاب را تا الآن خوانده‌ای و نگاهت به منظومه شمسی عمیق تر و دقیق تر شده است. کافمن و آفریدمن تصمیم دارند یک سوم پایانی کتاب، عرصه های جدید از شناخت عالم را برای ما روایت کنند.

Universe یا «شناخت عالم  راجر آفریدمن [Roger A. Freedman]  William J. Kaufmann

متفکران یونان باستان گمان مر کردند ستاره‌‎ها از «عنصر مرموز پنجم» ساخته شده اند که با آنچه در زمین یافت می شود متفاوت است. اما امروز می دانیم ستاره‌‎ها از همان ترکیبات شیمیایی که در زمین یافت می شوند تشکیل شده اند. حالا حتی می دانیم دمای سطحی در ستاره های آبی، بسیار بیشتر از ستاره های سرخ و زرد است.

آشنایی با تولد، تحول و مرگ ستارگان، سه فصل زندگی ستارگان است که مرزهای تخیل در ذهن دانش آموزان را به وسعتی بی انتها می برد. مثل اینکه شما بدانید زمین ما، ۶/۷ میلیارد سال دیگر، به دور ستاره‌ای ۱۰۰ بار بزرگتر و ۲۰۰۰ بار درخشان تر از خورشید ما می‌گردد.

تا اینجای کتاب تقریبا تمام دانسته‌‎ها و شنیده های دور دست ما درباره سیاره ها، منظومه شمسی و ستاره‌‎ها حسابی فربه شده اند. حالا نوبت آموزه های جدید برای دانش آموزان عزیز است! «ستاره‌ی نوترونی» چیست؟ «نو اختر» چیست و چگونه کشف شده است؟ آماده هستید با «کوتوله های سفید» آشنا شوید؟

سیاه چاله‌‎ها که وجودشان با نظریه نسبیت عام انیشتین پیش گویی شده بود، هم بسیار عجیب اند و هم بسیار ساده. ساختار هر سیاه چاله فقط با ۳ کمیتِ جرم، بار الکتریکی و حرکت زاویه‌ای آن، کاملا توجیه می شود.

وقت آن شده که نمایی کلی از کهکشان راه شیری ببینیم و سپس به سراغ دیگر کهکشانها و اختروشهای غیر عادی! برویم.

علم کیهان شناس قرارش با ما همین بود. ما را با بزرگی و ساختار عالم آشنا کند. حتی پای ما را روی نوار زمان قرار می دهد تا این سو و آن سوی آن جولان دهیم؛ و اگر به سرمان زد در ماجرای شروع عالم کاوش کنیم!

سی امین و آخرین مبحث این کتاب، دریچه‌ای تازه از علم بر ذهن دانش آموزان و حتی دانشمندان می گشاید! دریچه‌ای به مرزهای دانش امروزمان به دنبال «جستجوی حیات فرازمینی».

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...
نگاه تاریخی به جوامع اسلامی و تجربه زیسته آنها نشان می‌دهد که آنچه رخ داد با این احکام متفاوت بود. اهل جزیه، در عمل، توانستند پرستشگاه‌های خود را بسازند و به احکام سختگیرانه در لباس توجه چندانی نکنند. همچنین، آنان مناظره‌های بسیاری با متفکران مسلمان داشتند و کتاب‌هایی درباره حقانیت و محاسن آیین خود نوشتند که گرچه تبلیغ رسمی دین نبود، از محدودیت‌های تعیین‌شده فقها فراتر می‌رفت ...