گریه کردم، خیلی. خیلی هم اندیشیدم و به فکر فرو رفتم. درس‌هایی درباره‌ی زندگی آموختم. تصویری از چهره‌ی فرهنگ معاصر ایران بود. داستان غم انگیز عشق، داستان قدرت انسان، داستان سرنوشت و تقدیر و تصادف، و داستان انتقال ثروت‌های ایران به آمریکا. کاش کاش همه این کتاب را بخوانند. کاش بکوشیم این کتاب را به دست همه برسانیم. حکیمی دانا در سن هفتاد و پنج سالگی می‌کوشد یک عمر دانش و تجربه اش را روایت کند. قصه‌ها و غصه‌های مردم را ببیند و بگوید. هشدار‌ها و هشیاری‌ها را می‌نویسد. بی راهه‌هایی که رفتیم. ویرانی‌هایی که بار آوردیم.

خلاصه کتاب شازده حمام: گلهای ماه پرویز محمدحسین پاپلی یزدی

اینها و بسیاری نکات دیگر، تاثرات و تالمات و تاملاتم هنگام خواندن جلد ششم مجموعه‌ی «شازده حمام»(۱۴۰۱) شاهکار استاد محمد حسین پاپلی یزدی است. چهارم تیر ماه خواندن کتاب را تمام کردم.

امروز صبح به استادم پاپلی زنگ زدم. ماجرای خواندنم را گفتم. گفت در کم‌تر از یک سال به چاپ هفتم رسیده. میانگین هر چاپ هزار و پانصد نسخه. شکر کردم. عنوان این جلد شازده حمام، "گلهای ماه پرویز" است. ۴۳۲ صفحه قطع وزیری. خوش خوان و بشدت درگیرکننده و جذاب.

پاپلی خاطراتش از آشنایی و دوستی تمام عمرش با زنی را روایت می‌کند؛ گل پری، زنی که نمی‌داند عاشقش هست یا نیست. قصه از قبولی پاپلی در رشته جغرافیای دانشگاه فردوسی در سال ۱۳۴۶ آغاز می‌شود. پاپلی در منزل حاجی مرادی از دوستان عموی شان در مشهد ساکن می‌شود. حاجی مرادی حمام عمومی دارد و دخترک سیزده ساله یزدی، گل پری، کلفت حاجی است و در حمام زنانه هم کیسه کشی و دلاکی می‌کند. گل پری و پاپلی دوست می‌شوند، دوستی که تا مرگ گل پری ادامه می‌یابد. گل پری داستان زندگی اش را برای پاپلی می‌گوید.

گل پری، دختر ماه پرویز است، زنی که سیزده فرزند دارد. ماه پرویز، خان زاده است. عاشق جوان فقیر، شیرو نام با "صورت یوسفی و صدای داوودی" می‌شود. پدرش، خان بزرگ، مخالف ازدواج آنهاست. ماه پرویز و شیرو فرار می‌کنند. ماه پرویز، زنی زیبا، سوارکار، شجاع و از هر حیث تواناست.

شیرو از درخت گردو می‌افتد و فلج می‌شود. برای تامین معاش سیزده فرزند، به یزد می‌آید و گدایی می‌کند. عاقبت هم در فلاکت میمیرد. ماه پرویز از غصه شیرو خودسوزی می‌کند و میمیرد. پدر و خانواده ماه پرویز، شاهد فلاکت دخترشان هستند اما به او کمک نمی‌کنند.

بچه‌های ماه پرویز هر کدام سرنوشتی شگفت را رقم می‌زنند. گلبو عاشق می‌شود و عاقبت خودسوزی می‌کند. ارسلان جوانی را می‌کشد و زندانی می‌شود.

گل پری هم کلفت حاجی مرادی و دلاک حمام می‌شود. گل پری آرزویش این است که با مردی بسیار بسیار ثروتمند ازدواج کند. آرزویی که عاقبت تحقق می‌یابد. گل پری در بیست سالگی خانه حاجی مرادی را ترک می‌کند و به حمام دیگری می‌رود. سوادآموزی می‌کند. زبان انگلیسی را می‌آموزد. سخت کوشانه و خلاقانه، مال و منال زیادی جمع می‌کند.

۲۸ سالگی با مرد ۷۰ ساله‌ی بسیار ثروتمندی ازدواج می‌کند. ۴ فرزند می‌آورد. شوهرش می‌میرد و وارث ثروت عظیمش می‌شود. تهران می‌آید. شرکت عظیم مهندسی و ساختمانی می‌زند. در اندک زمانی ثروتمند بسیار بزرگی می‌شود.

ارسلان، برادرش از زندان آزاد و ساکن آمریکا می‌شود. ۴ فرزندش به امریکا می‌روند. فعالیت‌های خیریه زیادی می‌کند. فلسفه و ادبیات می‌آموزد و عاقبت به عرفان می‌پردازد.

عاقبت گل پری اموالش را می‌فروشد و نزد پسرانش به آمریکا می‌رود و کل ثروتش را هم به آمریکا می‌برد و در آنجا به خاطر سرطان در سال ۱۴۰۰ میمیرد.

طرح کلی خاطرات را گفتم اما ۴۳۲ صفحه را باید خواند و با آن گریست، گاه خندید، اما پیوسته تامل کرد.

گلهای ماه پرویز، تراژدی فرهنگ معاصر ماست؛ تراژدی باورهای فرهنگی که فلاکت را بر تک تک مردم تحمیل می‌کند. تراژدی‌ای که زنان و مردانش عاشق می‌شوند، اما عشق گناه است. تراژدی‌ای که مردمانش ثروتمند می‌شوند اما ثروت‌ها و ثروتمندانش مهاجرت می‌کنند. تراژدی تضادها و تعارضات فرهنگی برآمده از ساختار مردسالار و تبیعض‌های جنسیتی.

کتاب گلهای ماه پرویز را چون آیینه‌ای ببینیم که زیبایی‌ها و زشتی‌های فرهنگ امروز را می‌نماید و مدام با خود بگوییم "خود شکن، آیینه شکستن خطاست".

بعد از خواندن کتاب به علی دهباشی، امیر بخارا، گفتم شازده حمام را بخواند. گفت مهر امسال در یکی شب‌های بخارا برنامه ویژه شازده حمام داریم و آماده باش که در آنجا صحبت کنیم. خوشحال شدم و پذیرفتم.

کاش تابستان را با شازده حمام سر کنید. درس‌های زندگی و تاریخ معاصر ایران را در این کتاب‌های خواندنی می‌خوانید.

[این مطلب در صفحه شخصی دکتر نعمت‌الله فاضلی منتشر شده است.]

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

پس از ۲۰ سال به موطن­‌شان بر می­‌گردند... خود را از همه چیز بیگانه احساس می‌­کنند. گذشت روزگار در بستر مهاجرت دیار آشنا را هم برای آنها بیگانه ساخته است. ایرنا که که با دل آکنده از غم و غصه برگشته، از دوستانش انتظار دارد که از درد و رنج مهاجرت از او بپرسند، تا او ناگفته‌­هایش را بگوید که در عالم مهاجرت از فرط تنهایی نتوانسته است به کسی بگوید. اما دوستانش دلزده از یک چنین پرسش­‌هایی هستند ...
ما نباید از سوژه مدرن یک اسطوره بسازیم. سوژه مدرن یک آدم معمولی است، مثل همه ما. نه فیلسوف است، نه فرشته، و نه حتی بی‌خرده شیشه و «نایس». دقیقه‌به‌دقیقه می‌شود مچش را گرفت که تو به‌عنوان سوژه با خودت همگن نیستی تا چه رسد به اینکه یکی باشی. مسیرش را هم با آزمون‌وخطا پیدا می‌کند. دانش و جهل دارد، بلدی و نابلدی دارد... سوژه مدرن دنبال «درخورترسازی جهان» است، و نه «درخورسازی» یک‌بار و برای همیشه ...
همه انسان‌ها عناصری از روباه و خارپشت در خود دارند و همین تمثالی از شکافِ انسانیت است. «ما موجودات دوپاره‌ای هستیم و یا باید ناکامل بودن دانشمان را بپذیریم، یا به یقین و حقیقت بچسبیم. از میان ما، تنها بااراده‌ترین‌ها به آنچه روباه می‌داند راضی نخواهند بود و یقینِ خارپشت را رها نخواهند کرد‌»... عظمت خارپشت در این است که محدودیت‌ها را نمی‌پذیرد و به واقعیت تن نمی‌دهد ...
در کشورهای دموکراتیک دولت‌ها به‌طور معمول از آموزش به عنوان عاملی ثبات‌بخش حمایت می‌کنند، در صورتی که رژیم‌های خودکامه آموزش را همچون تهدیدی برای پایه‌های حکومت خود می‌دانند... نظام‌های اقتدارگرای موجود از اصول دموکراسی برای حفظ موجودیت خود استفاده می‌کنند... آنها نه دموکراسی را برقرار می‌کنند و نه به‌طور منظم به سرکوب آشکار متوسل می‌شوند، بلکه با برگزاری انتخابات دوره‌ای، سعی می‌کنند حداقل ظواهر مشروعیت دموکراتیک را به دست آورند ...
نخستین، بلندترین و بهترین رمان پلیسی مدرن انگلیسی... سنگِ ماه، در واقع، الماسی زردرنگ و نصب‌شده بر پیشانی یک صنمِ هندی با نام الاهه ماه است... حین لشکرکشی ارتش بریتانیا به شهر سرینگاپاتام هند و غارت خزانه حاکم شهر به وسیله هفت ژنرال انگلیسی به سرقت رفته و پس از انتقال به انگلستان، قرار است بر اساس وصیت‌نامه‌ای مکتوب، به دخترِ یکی از اعیان شهر برسد ...