تاثیر فناوری بر رویدادهای اجتماعی | هم‌میهن


فناوری یکی از مهم‌ترین پدیده‌های بشری و یکی از تاثیرگذارترین عناصر بر زندگی انسان امروز است اما در جهان و به‌تبع آن، ایران، فناوری را کمتر از بُعد تاریخی و فلسفی مورد تفقد قرار داده‌اند و نادر کتاب‌ها و پژوهش‌هایی را می‌بینیم که به تأثیر دوگانه فناوری و اجتماع پرداخته باشند. گویی فناوری چیزی بدیهی و مشخص است که نیازی به مطالعه ندارد.

خلاصه کتاب نبرد سیم‌ها؛ رسانه‌های جدید و قدرت در عصر قاجار و پهلوی»

یاسر خوشنویس، یکی از معدود پژوهشگرانی است که در این حوزه فعالیت و به قول خودش ابرپروژه تاریخ فناوری در ایران را دنبال می‌کند و از او به‌تازگی کتابی با نام «نبرد سیم‌ها؛ رسانه‌های جدید و قدرت در عصر قاجار و پهلوی» توسط نشر کرگدن منتشر شده است. خوشنویس در این کتاب به تاریخ فناوری‌های ارتباطاتی از تلگراف به این‌سو پرداخته است؛ پژوهشی که به لحاظ تاریخی از قاجار تا دهه ۹۰ شمسی ادامه داشته و سراغ شبکه‌های اجتماعی در ایران هم رفته است اما بنا‌ بر ملاحظاتی آن فصل در نسخه نهایی نیامده و کتاب بعد از تلگراف به رادیو و تلویزیون و تأثیرات اجتماعی-سیاسی آن توجه می‌کند.

خوشنویس برای بررسی فناوری‌های ارتباطی در «نبرد سیم‌ها؛ رسانه‌های جدید و قدرت در عصر قاجار و پهلوی» از تلگراف شروع کرده و روزنامه و چاپ را به عمد نادیده گرفته است. چراکه آن‌چه برای او جذابیت داشته، اهمیت و معناداری تلگراف از منظر بحث روابط قدرت و عوامل اجتماعی بوده است. به عقیده او تلگراف نقشی خاص در شکل گرفتن دولت-ملت‌ها در قرن نوزدهم و ازجمله در ایران داشته و روزنامه و چاپ از این حیث نسبت به تلگراف تأثیرگذاری محدودتری داشته‌اند.

از جمله مطالبی که در این کتاب به شکل مفصل به آن پرداخته شده، تاثیر تلگراف در رویدادهای نهضت تنباکو و بعدتر مشروطه است. خوشنویس معتقد است، ماهیت این رویدادها گره‌خورده به فناوری جدید بود و در صورت نبود تلگراف اساساً رخ نمی‌دادند چراکه امکان بسیج عمومی در سطح کشور پدید نمی‌آمد؛ ایده‌ای که او در کتاب «نبرد سیم‌ها؛ رسانه‌های جدید و قدرت در عصر قاجار و پهلوی» بسط داده‌ از این قرار است که اگرچه برای ساخت کانال‌های شبکه‌ای در سطح ملی مانند تلگراف، راه‌آهن، کانال‌های آبی و... دولت‌ها هستند که پیش‌قدم می‌شوند اما زمانی که شبکه شکل می‌گیرد به فرصتی برای نیروهای خارج از مرکز هم تبدیل می‌شود و آن‌ها نیز می‌توانند از این موقعیت بهره بگیرند؛ اتفاقی که در دهه‌های 1260 و 1270 رخ داد، نمونه‌ای از این دست است. به‌گونه‌ای که هم نوگرایانی چون ملکم‌خان، آخوندزاده و مستشارالدوله، هم روحانیت، هم بعدها سوسیالیست‌ها و... همگی از موقعیت به‌وجودآمده استفاده کردند. ضمن اینکه توده‌ها هم به‌مرور شکل گرفتند. پس نکته جالب‌توجه این است که شبکه‌ها عموماً توسط دولت‌ها ساخته می‌شوند و اولین سودش هم نصیب خود دولت‌‌ها می‌شود اما فرصتی هم برای بازیگران بیرونی فراهم می‌شود تا مسیر تحولات را به‌گونه‌ای دیگر پیش ببرند.

خوشنویس معتقد است، اوایل دوره قاجار، مثلاً در دوره فتحعلی‌شاه، توده‌ به آن معنا که امروزه می‌شناسیم اصلاً در ایران وجود نداشته است و یکی از دلایلی که توده‌ها به‌تدریج نیروی قدرتمندی شدند، تلگراف بود. او با ذکر مثالی در این مورد می‌نویسد در نهضت تنباکو اولین تلگرافی که موجب عقب‌نشینی ناصرالدین‌شاه می‌شود تلگراف حدود چهار هزار نفر از مردم عادی تبریز است. آن‌ها به پایتخت تلگراف زدند و گفتند اگر آن‌چه را می‌خواهیم انجام ندهی، علیه والی اقدام خواهیم کرد. تلگراف شب به تهران رسید و ناصرالدین‌شاه را از خواب بیدار و از اتفاقی که در حال وقوع بود، آگاهش کردند. شاه خواست با مجتهد محلی صحبت کنند تا مردم را آرام کند و نهایتاً بخشی از امتیاز تنباکو را در آذربایجان لغو و عقب‌نشینی کرد.

در مطالعات فناوری می‌توان دو زمینه یا سیاق را از هم جدا کرد؛ یکی سیاق نوآوری و دیگری سیاق کاربرد. خوشنویس معتقد است هنگامی که سیاق نوآوری را مطالعه می‌کنید، بر شرکت‌ها، آزمایشگاه‌ها، مخترعان، دولت‌های سرمایه‌گذار و عاملانی از این دست متمرکزید اما در سیاقی که می‌خواهد به بررسی کاربرد بپردازد بر مشتریان و بخشی از جامعه که گروه هدف‌ تلقی می‌شوند، تمرکز می‌کنید و به بررسی آئین‌نامه‌ها و مقررات کاربرد و مسائل دیگر می‌پردازید. آن‌طور که او در کتاب «نبرد سیم‌ها؛ رسانه‌های جدید و قدرت در عصر قاجار و پهلوی» می‌نویسد ما از نظر تاریخی در شکل‌گیری فناوری‌های جدید که در صنعت جهانی نوآوری ایجاد کرده‌اند، شریک نبوده‌ایم و صرفاً آن‌ها را به‌صورت منفعلانه‌ای دریافت‌ کرده‌ایم. چون هم ظرفیت فنی‌مان، هم ظرفیت جامعه مدنی‌مان محدود بوده است. علاوه بر این، ورود فناوری‌های جدید یا مستقیماً از طریق دربار و پادشاه اتفاق‌ افتاده است یا از طریق نخبگانی که به شاه نزدیک بوده‌اند و عموم جامعه ایران در این مرحله چندان مشارکتی نداشتند اما پس از بررسی سیاق نوآوری در سطح ملی، سیاق کاربرد است که مطرح می‌شود و سوالاتی از این دست را پدید می‌آورد که به‌عنوان مثال سیستم تلگراف چه کاربست‌هایی پیدا کرد، کاربست موردنظر واردکننده‌اش چه بود و در عمل از آن، چه استفاده‌ای شد؟ و این‌ها تمایزاتی است که یاسر خوشنویس می‌کوشد در کتاب «نبرد سیم‌ها؛ رسانه‌های جدید و قدرت در عصر قاجار و پهلوی» دنبال‌شان کند.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

پس از ۲۰ سال به موطن­‌شان بر می­‌گردند... خود را از همه چیز بیگانه احساس می‌­کنند. گذشت روزگار در بستر مهاجرت دیار آشنا را هم برای آنها بیگانه ساخته است. ایرنا که که با دل آکنده از غم و غصه برگشته، از دوستانش انتظار دارد که از درد و رنج مهاجرت از او بپرسند، تا او ناگفته‌­هایش را بگوید که در عالم مهاجرت از فرط تنهایی نتوانسته است به کسی بگوید. اما دوستانش دلزده از یک چنین پرسش­‌هایی هستند ...
ما نباید از سوژه مدرن یک اسطوره بسازیم. سوژه مدرن یک آدم معمولی است، مثل همه ما. نه فیلسوف است، نه فرشته، و نه حتی بی‌خرده شیشه و «نایس». دقیقه‌به‌دقیقه می‌شود مچش را گرفت که تو به‌عنوان سوژه با خودت همگن نیستی تا چه رسد به اینکه یکی باشی. مسیرش را هم با آزمون‌وخطا پیدا می‌کند. دانش و جهل دارد، بلدی و نابلدی دارد... سوژه مدرن دنبال «درخورترسازی جهان» است، و نه «درخورسازی» یک‌بار و برای همیشه ...
همه انسان‌ها عناصری از روباه و خارپشت در خود دارند و همین تمثالی از شکافِ انسانیت است. «ما موجودات دوپاره‌ای هستیم و یا باید ناکامل بودن دانشمان را بپذیریم، یا به یقین و حقیقت بچسبیم. از میان ما، تنها بااراده‌ترین‌ها به آنچه روباه می‌داند راضی نخواهند بود و یقینِ خارپشت را رها نخواهند کرد‌»... عظمت خارپشت در این است که محدودیت‌ها را نمی‌پذیرد و به واقعیت تن نمی‌دهد ...
در کشورهای دموکراتیک دولت‌ها به‌طور معمول از آموزش به عنوان عاملی ثبات‌بخش حمایت می‌کنند، در صورتی که رژیم‌های خودکامه آموزش را همچون تهدیدی برای پایه‌های حکومت خود می‌دانند... نظام‌های اقتدارگرای موجود از اصول دموکراسی برای حفظ موجودیت خود استفاده می‌کنند... آنها نه دموکراسی را برقرار می‌کنند و نه به‌طور منظم به سرکوب آشکار متوسل می‌شوند، بلکه با برگزاری انتخابات دوره‌ای، سعی می‌کنند حداقل ظواهر مشروعیت دموکراتیک را به دست آورند ...
نخستین، بلندترین و بهترین رمان پلیسی مدرن انگلیسی... سنگِ ماه، در واقع، الماسی زردرنگ و نصب‌شده بر پیشانی یک صنمِ هندی با نام الاهه ماه است... حین لشکرکشی ارتش بریتانیا به شهر سرینگاپاتام هند و غارت خزانه حاکم شهر به وسیله هفت ژنرال انگلیسی به سرقت رفته و پس از انتقال به انگلستان، قرار است بر اساس وصیت‌نامه‌ای مکتوب، به دخترِ یکی از اعیان شهر برسد ...