رمان «شهید عشق» نگاه متفاوت یک سنی‌مذهب به واقعه عاشورا است که از زاویه دید و همچنین منابع اهل سنت نگاشته شده است.

به گزارش کتاب‌نیوز، رمان «شهید عشق» که توسط احمد تورگوت،
نویسنده سنی مذهب اهل ترکیه پیرامون زندگانی و شهادت امام حسین (ع) نگاشته شده است و با ترجمه دریا توره توسط کتابستان معرفت منتشر شده است، نگاهی عارفانه به ماجرای هجرت عترت رسول‌الله (ص) از مدینه به مکه و از آنجا به سوی قتلگاه عشق دارد. قتلگاهی که رسول گرانقدر اسلام و مولای متقیان امیرمومنان خبر از آن داده‌اند و سرور جوانان اهل بهشت آگاهانه پا در آن مسیر گذاشت تا به مقصود خود دست یابد.

تصویری که نویسنده از حسین‌بن‌علی(ع) ارائه کرده تصویری فوق بشری نبوده و کاملا محسوس است و این مطابق با نص صریح روایات و آیات قرآنی است که پیامبر و عترتش هم انسان‌هایی هستند با این تفاوت که به منبع فیض الهی وصل هستند و این وجه تمایز این ذوات نورانی است. خواننده در «شهید عشق» علاوه بر اینکه چهره آسمانی حضرت اباعبدالله الحسین (ع) را به نظاره می‌نشیند با انسانی زمینی روبرو است که دلش برای نوزاد شش ماهه‌اش که درجریان مسیر بیمار می‌شود نیز به درد می‌آید و برای درمان نوزادش چاره‌جویی می‌کند.

در این کتاب می‌خوانیم:

«فرزدق در زیبایی پاک سه نسل نبوت که در آن چهره سفیدتر از برف نمایان بود، تمام حرف‌هایش را گم کرده بود. در این سیما نورانی که پرده پرده و لایه لایه باز می‌شد، نشانه‌های همه خیرها و نیکی‌ها از آدم نبی تاکنون وجود داشت. گاهی جمال یوسف را می‌دید و گاهی اسماعیل را که مخلصانه خنجر بر گلویش بود.»

کتاب «شهید عشق» به قلم احمد تورگوت و ترجمه دریا توره با قیمت 21 هزار 500 تومان در 502 صفحه از سوی انتشارات کتابستان معرفت راهی بازار کتاب شده است.

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...