گفتهشده که لوتر پس از واقعهای در زندگی شخصیاش، روی به الهیات و دینپژوهی میآورد. از وی بسیاری آثار نوشتاری در قوالب سنّتی حکمای قدیم، یعنی رسالات یا نامههایی سرگشاده خطاب به بزرگان جهان مسیحیت و نیز عموم مسیحیان دوران خودش بر جای مانده است. همچنین بهدلیل ارجی ویژه که بر هنر موسیقی میگذاشت وی را از چهرههای مهم و مؤثر تاریخ موسیقی کلیسای پروتستان میشناسند؛ چه آنکه پیروِ طریقت اگوستین بود؛ فیلسوفی که موسیقی را یک دانش و نه یک تفنن میشمرد.
نشر کرگدن بهتازگی کتابی درباره لوتر منتشر کرده: پنج رساله از لوتر در مجموعهای بهنام آزادی مؤمن مسیحی به ترجمه محمد صبائی. کتاب حاضر (آزادی مؤمن مسیحی) سرشار از جستجوهای ذهنی صادق، خیرخواه، حقیقتجو و درعینحال پرکار و امیدوار است؛ ذهنی که شبانهروز دغدغه پرسشهایش را دارد. نظریات و انتقادات و موعظههای لوتر اگرچه حیات روزمره اجتماع مسیحیان زمانش را خطاب میگیرند اما رنگی از عرفان دارند و همین گرایش است که سبب میشود ـ بهگفته مترجم ـ اعتنای چندانی به مسیحِ تاریخی (یا مسیح واقعی) نکند و در پی کشف حقیقت و کنه معرفت مسیحی باشد.
از لوتر تاکنون چه ترجمه شده؟
خواننده فارسیزبان البته آشنایی چندانی با لوتر ندارد. نخستین کتاب فارسی درباره او، ترجمهای بهنام مارتین لوتر: پدر جنبش اصلاح دینی است که به قلم رضا علیزاده در سال 1389، توسط نشر ققنوس منتشر شد: یک بیوگرافی مختصر بههمراه گزیدهای از نوشتهها و نامههای لوتر که کارِ باربارا سامرویل (Barbara A. Somervill) است؛ نویسندهای حالا هفتادوچند ساله که چندان سابقهای در مطالعات دینی ندارد و در زمینههایی مختلف از تاریخ، علوم و بیوگرافی مشاهیر گرفته تا حتی کتاب کودک کار کرده است.
محمد صبائی (مترجم کتاب حاضر) اما درسخوانده رشته ادیان و عرفان است؛ تا مقطع دکتری. کارِ او در گردآوری و ترجمه رسالات، دقتی شایانتوجه دارد؛ ذکر تمامی منابع بهکار رفته، نثر علمی، روان، روشن و متناسب با دوره تاریخی متن و نیز نگارش مقدمهای دغدغهمند که راهگشای خواننده در فهم جامعیّت فحوای کتاب است، از ویژگیهای این کارِ اوست. صبائی در سال 1398 برای کتاب درباره عرفان مسیحی (216صفحه، ققنوس، 1398) برنده نهمین دوره جایزه دکتر مجتبایی شد. از او دو ترجمه دیگر با محوریت ادیان و الهیات به چاپ رسیدهاست:
موسی، نوشته گرهاردفون راد، 112صفحه، نشر ققنوس 1399
مسیح و آدم: بشر و بشریت در باب پنجم رساله به رومیان، نوشته کارل بارت، 96صفحه، نشر ققنوس 1397
کتاب آزادی مؤمن مسیحی پنج رساله لوتر را دربرمیگیرد: «آزادی مؤمن مسیحی»، «دو نوع برائت از گناه»، «تعلیمی مختصر درباب اینکه باید در اناجیل چه چیزی جست و چه چیزی چشم داشت»، «مقدمه بر عهد جدید» و «گزیده تفسیر رساله قدیس پولس به گالاتیان». منابع چهار رساله نخست و رساله پنجم، بهترتیب چنین هستند:
Martin Luther's basic Theological Writings, Ed. By Timothy F. Lull, USA, Fortress Press, 1989
Martin Luther, Selection from His Writings, Ed. By John Dillenberger, USA, Anchor Press, 1961
بهگفته مترجم وجه گزینش این نوشتهها موضوع محوریشان بوده است: اینکه «چگونه میتوان از قیدوبند شریعت، گناه و مرگ آزاد شد و نجات یافت... شریعت، گناه و مرگ زندانها و زنجیرهاییاند که ما را از رسیدن به آزادی و نجات بازمیدارند.» (ص 2). اما بپردازیم به فصول مختلف کتاب:
کارکرد شریعت و اعمال دینی انسان چیست؟
رساله نخست، نامهای سرگشاده به پاپ لئوی دهم (Pope Leo X , 1475-1521)، پاپ کلیسای کاتولیک روم است؛ کسی که لوتر او را میشی در میان خیلِ چاپلوسانِ گرگصفت میداند و اصرار به موعظه او دارد. محور رساله موضوعی چالشانگیز است؛ اینکه اساساً کارکرد شریعت و اعمال دینی انسان چیست؟ بنگریم به پارههایی از کلام لوتر در این باب: «هر عملی که بتوان با بدن و در بدن انجام داد، به روح کمک نمیکند. آزادی روح مستلزم امیر بسیار متفاوتی است. زیرا اعمال پیشگفته را هر انسان فاسد و رذلی هم میتواند انجام دهد.» (ص21) «احکام به ما نشان میدهند، چه کارهایی باید انجام دهیم، اما قدرت انجام آن کار را به ما نمیدهند... مثلاً حکم نباید طمع داشته باشی، حکمی کلّی است که صرفاً ثابت میکند همه ما گناهکاریم.» (ص25) «عمل هرگز عامل را مثل خود نمیکند، بلکه عامل، عمل را مثل خود میکند. در مورد اعمال انسان نیز همینگونه است. انسان، مؤمن یا غیرمؤمن، هرگونه که باشد، عملش نیز همانگونه است.» (ص40)
شرح مفهوم آزادی آدمی از گناه
رساله دوم به شرح مفهوم آزادی آدمی از گناه میپردازد و با بینشی میتوان گفت عرفانی، این آزادی را در دو گونه طبقهبندی میکند: نخست آزادیای که در اصل متعلق به ذات مسیح است و یکجا به مؤمن مسیحی اعطا میشود؛ چندان که آن مسیحی بتواند اعمال و داشتههای مسیح را به خود نسبت دهد. لوتر در توضیح این نسبت، مثالِ ازدواج را میآورد: «همانگونه که عروس و داماد تمام داشتههای یکدیگر را از آنِ خود میکنند؛ چراکه پیکری یگانهاند» (ص62).
نوع دیگر آزادی نیز از همین آزادی نوع اول منتج میشود و بهنوعی تصویرِ آزادی نوع اول در زندگی بیرونی مؤمن مسیحی است و موجب میشود «آدمی عمر خویش را بهنحوی سودمند در انجام اعمال نیک به سر برد... جسم و شهوات خود را قربانی کند، محبّتِ همنوع یابد و خشوعِ خدا» (ص64).
اما در پایان این رساله به نکتهای بس خواندنی میرسیم: لوتر به ظرافتی کمنظیر از تفاوت دو مفهوم «خشم» و «غیرت» میگوید؛ که اولی نشانه ضعف است و دومی نشانه کمال مؤمن و مرزی ظریف میانشان وجود دارد.
رساله سوم، مبحثی بس حیاتی را در رابطه با نحوه برخورد خواننده با انجیل و حتی هر کتاب دینی دیگر مطرح میکند: این مهم که هیچ کتاب مقدسی، دستورالعمل زندگی آدمی نیست، بل اهمیّت و معنایی فراتر دارد. بنگریم به پارههایی از این رساله: «انجیل چیزی نیست و نباید باشد جز رویدادنامه؛ داستان و روایتی درباره مسیح که میگوید او کیست، چه کارهایی انجام داد، چه سخنانی گفت» (ص74)
«فهم مسیح همچون الگویِ صرف، از انسان نه مؤمن مسیحی، بلکه شخصی ریاکار میسازد. باید مسیح را در سطحی بسیار بالاتر بفهمید... پیش از آنکه مسیح را الگوی خود بگیرید او را همچون موهبت و عطیهای بدانید و بپذیرید که خدا به شما داده است» (ص75) «انجیل در حقیقت کتاب شرایع و احکام نیست که معین کند چه اعمالی باید انجام دهیم، بلکه کتاب نویدهای الهی است که در آن خدا تمام مایملک و منافع خویش را در مسیح به ما نوید داد، پیشکش کرد و بخشید.» (ص77).
رساله چهارم درباب عهدجدید و ضرورت فهم تفاوت و تمایز ماهوی آن با عهدقدیم است و تعابیری جالب در این زمینه بهکار میگیرد: «آنچه نخست باید بدانیم، لزوم کنارگذاشتنِ این باور است که چهار انجیل و فقط چهار انجیلنگار وجود دارد. تقسیمبندی کتابهای عهدجدید به کتابهای شریعت، تاریخ، انبیا و حکمت نیز بهکلّی مردود است.» (ص82).
«انجیل مخصوصاً از ما نمیخواهد اعمالی انجام دهیم تا بهکمک آنها از گناه بری شویم و نجات یابیم؛ درحقیقت انجیل چنین اعمالی را محکوم میکند. درعوض از ما ایمان به مسیح را طلب میکند.» (ص 85)
«اگر مجبور باشم انتخاب کنم که بدون اعمال مسیح زندگی کنم یا بدون موعظه او، زندگی بدون اعمال او را برمیگزینم.» (ص 87)
بخش پنجم یا پایانی کتاب نیز نوشتاری است متعلق به دوران پختگیِ اندیشه لوتر؛ درسگفتاری مفصّل درباره رساله پولس قدیس به گالاتیان. در این درسگفتار لوتر با کلامی بالیده و پرورده باز به شرح معنای عمیق «آمرزیدگی»، بهمثابه جوهره معرفت مسیحی میپردازد. گالاتیا نیز سرزمینی باستانی در ترکیه کنونی است و گالاتیان بهنوعی اشاره به مسیحیانی دارد که یهودینژاد نبودند و مسیحی شدند. بنگریم به پارههایی از این رساله: «قدیس پولس در این رساله با جدیّت، در پی آموزش معرفتِ کامل به این برائت مسیحی است.» (ص97)
«برای عالمیان بسی عجیب و نامفهوم است که مسیحیان را تعلیم دهیم که نسبت به شریعت جاهل باشند و چنان در محضر خدا زندگی کنند که گویی هیچ شریعتی وجود ندارد.» (ص93)
«شما را نصیحت میکنم، بهویژه کسانی که معلم و الگوی وجدان مردم میشوند که خود را تعلیم دهید تا از شریعت به فیض، از برائت حاصل از عمل و مبتنی بر کوشندگی، به برائت حاصل از بیعملی و مبتنی بر پذیرندگی و درپایان، از موسی به مسیح رهنمون شوید.» (ص97)
چاپ نخست کتاب «آزادی مؤمن مسیحی»، نوشته مارتین لوتر، گردآوری و ترجمه محمد صبائی، در 162صفحه و بهای 45هزار تومان، تابستان 1400، ازسوی انتشارات کرگدن عرضه شدهاست.
ایبنا