نامه‌هایی برای جان اسمیت | جام جم


شخصیت اصلی رمان «بابا لنگ دراز» [Daddy-Long-Legs] جروشا ابوت یا جودی ابوت است که در نوانخانه‌ای غم انگیز به نام جان گریر زندگی می‌‎کند. او استعداد خوبی در نوشتن دارد. یکی از نوشته‌های او مورد توجه یکی از بانیان نوانخانه قرار می‌‎گیرد. این فرد با نام مستعار جان اسمیت، قیمومیت جودی را تقبل می‌‎کند و او را به بهترین دبیرستان شبانه روزی می‌‎فرستد. جودی موظف است در ازای این لطف قیم خود هر ماه به او نامه‌ای بنویسد و وی را از اتفاقات و پیشرفت‌های درسی‌اش با خبر کند. جودی در زندگی جدید خود در حالی که بسیار خوشحال است، اما غمی سنگین نیز دارد. او مجبور است هویتش را پنهان نگه دارد و همین موضوع رنجش می‌‎دهد.

بابا لنگ دراز» [Daddy-Long-Legs] جین وبستر [Jean Webster]

در دبیرستان، جودی با سالی مک براید و جولیا پندلتون هم اتاق می‌‎شود. سالی دختری خجالتی، اما شیرین است و پس از مدتی رابطه دوستی عمیقی بین او و جودی برقرار می‌‎شود. در مقابل، جولیا دختری مغرور و افاده‌ای است که مدام سعی دارد سر از کار جودی درآورد. جولیا عمویی به نام جرویس پندلتون دارد که آدمی سرشناس و پولدار است؛ اما در عین حال مردم گریز و تا حدی عجیب است که از روش‌های خانواده متمول خود دوری می‌‎کند. در طول داستان، شاهد ملاقات‌های گاه به گاه جرویس پندلتون و جودی هستیم و کم کم جودی به جرویس علاقه مند می‌‎شود. داستان زمانی به اوج می‌‎رسد که متوجه می‌‎شویم قیم جودی آقای جان اسمیت همان جرویس پندلتون است. داستان علاوه بر وجود جنبه‌های سرگرم کننده و توجه به عواطف و احساسات لطیف انسانی مثل بخشش، کمک به همنوع، نوع دوستی، صبر، پایداری و... جذابیت‌هایی دارد که همه را در هر سنی جذب خود می‌‎کند. اگرچه در ظاهر این داستان برای نوجوانان نوشته شده، اما سبک نگارش به گونه‌ای است که مخاطبان بزرگسال را نیز شیفته خود می‌‎کند و به همین دلیل این کتاب یکی از آثار ماندگار ادبی جهان به شمار می‌‎آید.

...
جین وبستر [Jean Webster] نویسنده و نمایشنامه نویس آمریکایی (۱۹۱۶-۱۸۷۶) با کتاب مشهورش بابا لنگ دراز در جهان ادبیات چهره‌ای شناخته شده دارد. مادرش از نزدیکان مارک تواین، نویسنده معروف آمریکایی بود و پدرش نیز یک موسسه انتشاراتی داشت که برخی از کتاب‌های مارک تواین توسط این موسسه به جاپ رسید.

کتاب بابا لنگ دراز ابتدا در قالب پاورقی در نشریه‌ای با موضوع زنان به چاپ رسید و در اکتبر ۱۹۱۲ به شکل کتاب وارد بازار شد. اختلاف شدید طبقاتی در آمریکا و تفاوت رفتار کادر آموزشی در مدارس با بچه‌های فقیر و پولدار، مهم ترین انگیزه او در نگارش این کتاب بود. استقبال از کتاب، جین وبستر را ترغیب به اقتباس نمایشنامه‌ای بر اساس کتابش کرد که این نمایشنامه در تئاتر نیویورک به مدت بیش از شش ماه روی صحنه رفت. بسیاری از درآمدهای حاصل از فروش کتاب و بلیت‌های نمایش برای کودکان یتیم هزینه شد. جین وبستر سال ۱۹۱۵ کتاب «دشمن عزیز» را که دنباله بابالنگ دراز بود، نوشت. در این کتاب، جودی به خانمی متشخص تبدیل می‌‎شود، اما بیشتر هم و غم خود را صرف امور خیریه می‌‎کند که در صدر همه آنها رسیدگی به نوانخانه جان گریر است که کودکی سیاه و تلخی خود را در آن گذرانده است. حال ااو و آقای پندلتون که رئیس هیات امنای پرورشگاه است، به این فکر افتاده‌اند تا تحولی بنیادی در آنجا به وجود بیاورند. به همین علت به عنوان اولین گام برای تغییرات، سالی مک براید جوان را نامزد مدیریت پروشگاه می‌‎کنند و... دشمن عزیز، آخرین اثر جین وبستر بود. او یک سال بعد هنگام تولد فرزندش درگذشت. از داستان بابا لنگ دراز چند اقتباس سینمایی ساخته شده که یکی از آنها فیلمی به همین نام محصول کره جنوبی است که سال ۲۰۰۵ ساخته شد. سریال مشهور انیمیشن «بابا لنگ دراز» هم در سال 1990 در 40 قسمت و توسط شرکت معروف انیمیشن‌سازی نیپون ژاپن ساخته و به نمایش درآمد.

اقتباس سریالی [انیمیشن] «بابا لنگ دراز» اثر کازویوشی یوکوتا 1990 م.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...