خائن همیشه تنهاست | الف



«بازگشت به کیلی‌بگز» [Retour a killybegs] نمونه‌ی بارزی از رمانهایی است که به اتکای تجربیات منحصر به فرد نویسنده‌شان شکل گرفته‌اند. نه اینکه قدرت نویسندگی در آن دخیل نباشد که هست، بلکه به شکل شایسته‌ای هم در آن نمود یافته، چرا که محصول بیش از سی سال تجربه قلم زدن به عنوان یک خبرنگار آن هم از نوع خبرنگار جنگی بوده است. در واقع این رمان محصول اصلی‌ترین شرایطی است که یک نویسنده باید از آن برخوردارد باشد: نخست تجربیات بکر و منحصر به فرد در زندگی و دیگری قلمی که به واسطه سال‌ها کار خبرنگاری در نوشتن خبره شده و شگردهای تاثیرگذاری بر خواننده را به خوبی آموخته است.

«بازگشت به کیلی‌بگز» [Retour a killybegs] سورژ شالاندن [Sorj Chalandon]،

سورژ شالاندن [Sorj Chalandon]، نویسنده فرانسوی تبار به سال 1952 در تونس به دنیا آمد، 34 سال (1973 تا 2007 ) تجربه همكاری با لیبراسیون روزنامه معروف فرانسوی را در کارنامه دارد و حالا هم عضو هیئت تحریریه كانار آنشنه، یکی دیگر از روزنامه های مشهور فرانسوی است که در پاریس منتشر می‌شود. گزارش‌های او درباره ایرلند شمالی و محاكمه كلوس باربی، جنایت‌كار فرانسوی بسیار معروفیت یافت و جایزه آلبر لوندر را (در سال 1988) كه تقریبا در حکم جایزه پولتزر در عالم خبرنگاری است، برای او به ارمغان آورد. شالاندن تاکنون چند رمان منتشر کرده كه با همان اولی «درباره یک قول»، جایزه مدیسی (سومین جایزه ادبی معتبر فرانسوی) را در سال 2006 بدست آورد.

دومین رمانش «افسانه پدران ما» که آنهم به فارسی ترجمه شده، با اقبال خوبی در میان صاحب نظران روبه‌رو شد و در نهایت با انتشار «بازگشت به کیلی‌بگز» توانست شهرت بین‌المللی را نصیب خود کند. این رمان جایزه بزرگ ادبی آکادمی فرانسه را در سال 2011 به خود اختصاص داد. دو رمان مورد اشاره با ترجمه بسیار خوب مرتضی کلانتریان، توسط نشر آگاه به بازار کتاب عرضه شد و این نویسنده، شاخص ادبیات امروز فرانسه را به مخاطبان فارسی زبان معرفی ساخته است.

سورژ شالاندن، چند سالی است که کار خبرنگاری را به نفع داستان‌نویسی کنار گذاشته و تجربیات فراوانی که در طول بیش از سه دهه در کشورهای مختلف اروپایی بدست آورده را دستمایه نوشتن آثار داستانی خود ساخته است. «بازگشت به کیلی‌بگز» از تجربیات شالاندون در ایرلند جنوبی مایه گرفته است، به ویژه در مبارزات ارتش جمهوری‌خواه ایرلند که در عالم خبرنگاری نیز برایش جایزه به همراه آورده بود.

درونمایه «بازگشت به کیلی بگز» نیز همانند رمان «افسانه پدران ما» و برخی دیگر از آثار او، حول موضوعی با عنوان خیانت شکل گرفته است. قهرمان بودن و یا خائن شمرده شدن، یکی از دغدغه‌هایی است که همواره در زندگی او وجود داشته و به همین خاطر در داستان‌هایش نیز بدان پرداخته است. البته این به معنای تکراری بودن درونمایه آثارش نیست، بلکه این ایده هربار به شکلی خود را در داستان‌های شالاندون نشان داده است. «پدرم به من قبولانده بود که یک مبارز بوده. درحالی‌که پدر دوستم، آلن فریله یک کماندو و رئیس یک جنبش بزرگ مقاومت بود. او واقعا یک مبارز بود، بدون اینکه درباره‌اش حرفی بزند (1)....این موضوع من را آزار می‌دهد، چون پدرم به من دروغ گفت، چون یکی از بهترین دوستانم در ایرلند، خائن بود. ...خیانت، من را دنبال می‌کرد و این بدترین هراس من بود. من مدام با آن زندگی می‌کردم؛ خیانت یک همرزم یا یک دوست. اگر دیر به یک قرار ملاقات می‌رسیدم می‌ترسیدم و حسی شبیه خیانت را تجربه می‌کردم. چه در کودکی، چه در بزرگسالی، چیزهای زیادی از خیانت آموختم. من با مرگ و خیانت زندگی می‌کنم و تلاش می‌کنم خودم را از هر دو حفظ کنم.»

«بازگشت به کیلی‌بگز» در واقع پاسخی است درونی از سوی شالاندون برای رهایی از سایه تأثیر خیانت دوستش در دوران خبرنگاری در ایرلند. این بار او نه بعنوان یک خبرنگار که به صورت گزارشی از رخدادها با آمار و ارقام می‌نویسند، بلکه در کسوت یک داستان‌نویس به لایه‌های درونی اتفاقات رفته تا به جنبه‌هایی از این وقایع بپردازد که معمولا در گزارش‌های خبری ناگفته می‌ماند.

«بازگشت به کیلی بگز» داستان تایرون می‌ین یکی از قهرمانان ارتش جمهوری‌خواه ایرلند است (2)، شالاندن این رمان را از زاویه دید تایرون روایت می ‌کند؛ این نوع روایت به او فرصت آن را داده که به درونی‌ترین زوایای ذهنی و روحی او نیز بتواند نزدیک شود.

شالاندن در این رمان از دوران کودکی او که به سختی پشت سر گذاشته آغاز کرده و با دوران جوانی و پیوستن او به ارتش ایرلند داستانش را ادامه می‌دهد. بنابراین هم به مبارزات او پرداخته و هم به زندگی شخصی‌اش، یعنی عشق، ازدواج و زندگی خانوادگی او و... ، اما تصویر این شخصیت همیشه به عنوان قهرمان در اذهان باقی نمانده، سرانجام در یک موقعیت حساس به خاطر یک اشتباه این تصویر قهرمانی وارونه شده و روزهایی از راه می‌رسد که  اهالی کیلی‌بگز به او به عنوان یک خائن نگاه می‌کنند.

بازگشت قهرمان دیروز، آن هم در کسوت کسی که حالا خائنش می‌پندارند، دستمایه‌ی بکری در اختیار شالاندن است تا داستانی جذاب و برخوردار از فراز و فرودهای پرکشش را با روایتی روان و خواندنی که سرشار از تصاویر بدیع و توصیفات شاعرانه است، پیش‌روی مخاطب بگذارد.
 
«بازگشت به کیلی بگز» گواه این واقعیت است که ادبیات امروز فرانسه آثار شاخص و تاثیر گذار کم ندارد؛ رمان‌هایی که هم می‌توان از غنای درونمایه آنها لذت برد و هم از جنبه‌های ارزنده ادبی‌شان. نشر آگاه با همکاری مرتضی کلانتریان در این سال‌ها نمونه‌های بسیار خوبی را در این زمینه به ما معرفی کرده که علاوه بر دو رمان سورژ شالاندن می‌توان به «دیدار به قیامت» اثر پی‌یر لومتر نیز اشاره کرد.

پی نوشت:
1- این موضوع دستمایه نوشتن رمان افسانه پدران ما قرار گرفته است.
2- این شخصیت اگرچه از تجربیات واقعی نویسنده مایه گرفته اما ساخته ذهن اوست.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...