اقتباس جدیدی از رمان قطور «جنگ و صلح» نوشته لئو تولستوی در شبکه بی‌بی‌سی تولید می‌شود.

به گزارش خبرآنلاین، متن این سریال را اندرو دیویس می‌نویسد که با نوشتن اپیزودهایی برای سریال «خانه پوشالی» ساخته دیوید فینچر و با بازی کوین اسپیسی و مجموعه فیلم‌های «بریجیت جونز» با بازی رنه زلوگر شهرت دارد.
این سریال در شش قسمت یک ساعته تولید می‌شود و قرار است سال 2015 روی آنتن شبکه بی‌بی‌سی1 برود.
داستان سریال به رمان قرن نوزدهمی تولستوی که داستانش در روسیه ویران‌شده در جنگ می‌گذرد وفادار مانده است. با توجه به زمانبندی سریال، بسیاری از عناصر فلسفی این رمان طولانی نادیده گرفته می‌شوند و سریال بیشتر بر روابط انسانی، عشق‌ها و درگیری‌های خانوادگی تمرکز می‌کند.
خبر تولید «جنگ و صلح» همزمان شده با تولید چند سریال فاخر دیگر در بی‌بی‌سی. دنی کوهن، یکی از مقامات بی‌بی‌سی گفت: «رمان «جنگ و صلح» واقعا یک اثر حماسی است و هدف از تولید آن ارائه سریالی با بالاترین کیفیت و تاثیر است.»
اندرو دیویس نیز درمورد نوشتن متن سریال گفت: «این رمان فقط یک شاهکار نیست، بلکه اثری به شدت خوش‌خوان و متنی بسیار مناسب برای سریال شدن است. این رمان روایت جذاب، بامزه و احساساتی عشق، جنگ و زندگی خانوادگی است... شخصیت‌ها بسیار طبیعی هستند و به راحتی می‌شود با آنها احساس نزدیکی کرد.»
شهرت دیویس در تلویزیون بریتانیا به اقباس سال 1995 او از رمان «غرور و تعصب» جین آستین با بازی کالین فرث و اقتباس سال 2008 او از رمان «عقل و احساس» جین آستین برمی‌گردد.
او در سینما هم برای همکاری در نوشتن فیلمنامه مجموعه فیلم‌های «خاطرات بریجیت جونز» براساس رمان‌های هلن فیلدینگ و همکاری در اقتباس از «خیاط پاناما» نوشته جان لوکاره برای فیلمی به همین نام به کارگردانی جان بورمن و بازی پیرس برازنان شهرت دارد.
شبکه بی‌بی‌سی پیش از این در فاصله 1972 تا 1974 سریال «جنگ و صلح» با بازی آنتونی هاپکینز را روی آنتن فرستاده بود.
در «جنگ و صلح» رویدادهای بزرگ تاریخی آغاز سده نوزدهم ( نبرد 1805-1806 اوسترلیتز و نبرد 1812-1813 بارادینو و حریق مسکو)،‌ ماجراهای زندگی دو خانواده اشرافی، ‌یعنی خانواده باکونسکی و راستوف،‌ روایت می‌شود.
تولستوی این رمان را در سال 1869 منتشر کرد و به سرعت به یکی از کلاسیک‌های دنیای ادبیات بدل شد، این رمان یکی از طولانی‌ترین رمان‌های قرن است و چاپ اول روسی آن 1225 صفحه بود.
اقتباس‌های تلویزیونی، سینمایی و تئاتری متعددی از «جنگ و صلح» شده است و مشهورترین اقتباس سینمایی از این رمان در سال 1956 به کارگردانی کینگ ویدور و با بازی آدری هپبورن و پیتر فاندا در 208 دقیقه ساخته شد.

هالیوود ریپورتر

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...