برگزیدگان چهل‌ویکمین دوره «جایزه کتاب آمریکا» [American Book Award] از شاعری آمریکایی ویتنامی‌تبار، نویسنده ژاپنی تا اندیشمند حوزه ادبیات آمریکایی-آفریقایی معرفی شدند.

(On Earth We’re Briefly Gorgeous

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایرنا، کتاب‌های داستانی به قلم اوشن وونگ، شاعر آمریکایی ویتنامی‌تبار، و یوکو اوگ،نویسنده ژاپنی، کتابی از خاطرات زندان، نوشته آلفرد وودفاکس و یک کتاب گرافیکی از خاطرات دوران کودکی جورج تاکی از یک اردوگاه، ویژه آمریکایی‌های ژاپنی تبار، در آمریکا، در بین برندگان این دوره از جوایز کتاب آمریکا بودند. اسامی برندگان جوایز این دوره، توسط بنیاد بیفور کلمبوس که حامی تنوع در ادبیات است، اعلام شد.

وونگ برای رمان ما در زمین برای مدت کوتاهی زیبا هستیم (On Earth We’re Briefly Gorgeous) و اوگاوا برای کتاب خاطرات پلیس (The Memory Police) جایزه گرفتند. تاکی نیز بخاطر کتاب آنها ما را دشمن می‌خواندند (They Called Us Enemy) جایزه بُرد که در آن خاطرات روزهایی را بازگو می‌کند که در بحبوحه جنگ جهانی دوم و وقتی تنها چهار سال داشت به اجبار به یک اردوگاه فرستاده شد.

از دیگر برندگان این دوره از جایزه کتاب آمریکا می‌توان به منزوی (solitary) نوشته وودفاکس، از نامزدهای نهایی بخش کتاب غیرداستانی جوایز ملی کتاب در آمریکا، مجموعه شعر مجرم (Felon) نوشته رجینالد دواین، مجموعه داستانی سابرینا و کورینا اثر کالی فاجاردو آنستین، از نامزدهای نهایی بخش کتاب داستانی جوایز ملی کتاب در آمریکا، و کتاب آمریکا برای آمریکایی‌ها: تاریخچه بیگانه‌هراسی در ایالات متحده آمریکا نوشته اریکا لی نام برد.

جایزه یک عمر دستاورد ادبی نیز به النور تریلور (Eleanor W. Traylor) از اندیشمندان حوزه ادبیات آمریکایی-آفریقایی اعطا شد. از برگزیدگان این جوایز روز ۲۵ اکتبر (۴ آبان) طی یک مراسم آنلاین (برخط) قدردانی می‌شود.

جایزه کتاب آمریکا یک جایزه ادبی است که هر ساله به منتخبی از کتاب‌های موفق و نویسندگان صاحب آثار برجسته، اهدا می‌شود. هدف از اهدای این جایزه، معرفی بهترین‌های دنیای ادبیات بدون محدودیت قائل شدن یا تبعیض براساس جنس، قوم یا تابعیت است. از برندگان دوره‌های پیشین جایزه کتاب آمریکا می‌توان به چهره‌های ادبی سرشناسی چون تونی موریسون، ادوارد سعید، ایزابل آلنده، بل هوکس و دان دلیلو، اشاره کرد.

جایزه کتاب آمریکا هر ساله توسط بنیاد بیفور کلمبوس اهدا می‌شود که در سال ۱۹۷۶ برای تبلیغ و ترویج ادبیات چندفرهنگی در آمریکای معاصر، تاسیس شد.

................ هر روز با کتاب ...............

محبوب اوباش محلی و گنگسترها بود. در دو چیز مهارت داشت: باز کردن گاوصندوق و دلالی محبت... بعدها گفت علاوه بر خبرچین‌ها، قربانی سیستم قضایی فرانسه هم شده است که می‌خواسته سریع سروته پرونده را هم بیاورد... او به جهنم می‌رفت، هر چند هنوز نمرده بود... ما دو نگهبان داریم: جنگل و دریا. اگر کوسه‌ها شما را نخورند یا مورچه‌ها استخوان‌هایتان را تمیز نکنند، به زودی التماس خواهید کرد که برگردید... فراری‌ها در طول تاریخ به سبب شجاعت، ماجراجویی، تسلیم‌ناپذیری و عصیان علیه سیستم، همیشه مورد احترام بوده‌اند ...
نوشتن از دنیا، در عین حال نوعی تلاش است برای فهمیدن دنیا... برخی نویسنده‌ها به خود گوش می‌سپارند؛ اما وقتی مردم از رنج سر به طغیان برآورده‌اند، بدبختیِ شخصیِ نویسنده ناشایست و مبتذل می‌نماید... کسانی که شک به دل راه نمی‌دهند برای سلامت جامعه خطرناک‌اند. برای ادبیات هم... هرچند حقیقت، که تنها بر زبان کودکان و شاعران جاری می‌شود، تسلایمان می‌دهد، اما به هیچ وجه مانع تجارت، دزدی و انحطاط نمی‌شود... نوشتن برای ما بی‌کیفر نیست... این اوج سیه‌روزی‌ست که برخی رهبران با تحقیرکردنِ مردم‌شان حکومت کنند ...
کسی حق خروج از شهر را ندارد و پاسخ کنجکاوی افراد هم با این جمله که «آن بیرون هیچ چیز نیست» داده می‌شود... اشتیاق او برای تولید و ثروتمند شدن، سیری ناپذیر است و طولی نمی‌کشد که همه درختان جنگل قطع می‌شوند... وجود این گیاه، منافع کارخانه را به خطر می‌اندازد... در این شهر، هیچ عنصر طبیعی وجود ندارد و تمامی درختان و گل‌ها، بادکنک‌هایی پلاستیکی هستند... مهمترین مشکل لاس وگاس کمبود شدید منابع آب است ...
در پانزده سالگی به ازدواج حسین فاطمی درمی‌آید و کمتر از دو سال در میانه‌ی اوج بحران‌ ملی شدن نفت و کودتا با دکتر زندگی می‌کند... می‌خواستند با ایستادن کنار خانم سطوتی، با یک عکس یادگاری؛ خود را در نقش مرحوم فاطمی تصور کرده و راهی و میراث‌دار او بنمایانند... حتی خاطره چندانی هم در میان نیست؛ او حتی دقیق و درست نمی‌دانسته دعوی شویش با شاه بر سر چه بوده... بچه‌ی بازارچه‌ی آب منگل از پا نمی‌نشیند و رسم جوانمردی را از یاد نمی‌برد... نهایتا خانم سطوتی آزاد شده و به لندن باز می‌گردد ...
اباصلت هروی که برخی گمان می‌کنند غلام امام رضا(ع) بوده، فردی دانشمند و صاحب‌نظر بود که 30 سال شاگردی سفیان بن عیینه را در کارنامه دارد... امام مثل اباصلتی را جذب می‌کند... خطبه یک نهج‌البلاغه که خطبه توحیدیه است در دربار مامون توسط امام رضا(ع) ایراد شده؛ شاهدش این است که در متن خطبه اصطلاحاتی به کار رفته که پیش از ترجمه آثار یونانی در زبان عربی وجود نداشت... مامون حدیث و فقه و کلام می‌دانست و به فلسفه علاقه داشت... برخی از برادران امام رضا(ع) نه پیرو امام بودند؛ نه زیدی و نه اسماعیلی ...