به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، ونسان ون‌گوگ [Vincent van Gogh]، نقاش مشهور هلندی، یکی از شناخته‌‌شده‌ترین چهره‌های هنری در تاریخ هنر جهان است که آثار بسیاری از او به جای مانده که از جمله آنها می‌توان به شب پرستاره، تک‌چهره، خودنگاره، چشم‌انداز، طبیعت بی‌جان، سرو، کشتزار گندم و گل‌های آفتابگردان اشاره کرد. ونسان از کودکی به نقاشی علاقه داشت؛ ولی تا اواخر دهه‌ی دوم زندگی‌اش نقاشی نکرد. او بسیاری از کارهای شناخته‌شده‌اش را در دو سال آخر زندگی‌اش تکمیل کرد. وی در یک دهه بیش از 2100 اثر هنری تولید کرد که شامل ۸۶۰ نقاشی رنگ روغن و بیش از 1300 نقاشی با آبرنگ می‌شود.

 ونسان ون گوک Vincent van Gogh

اسناد تاریخی می‌گویند ون‌گوگ همان‌قدر که به نقاشی علاقمند بود، نوشتن را نیز دوست داشت که ظاهراً به دلایل مختلف قادر به ثبت اثری در حوزه ادبیات نبود؛ ولی یک استاد دانشگاه آمریکایی در تحقیقات جدید خود گفته است که اکثر آثار نقاشی این هنرمند برجسته هلندی برگرفته از ادبیات و به‌خصوص ادبیات کشور فرانسه بود.

ون‌گوگ جوانی خود را به عنوان فروشنده آثار هنری گذراند و پس از تدریس در آیل‌ورث و رامس‌گیت انگلستان به لاهه، لندن و پاریس مسافرت کرد. او در میان کارگران زغال‌سنگ در بلژیک فعالیت کرد و در آنجا آغاز به کشیدن طرح‌هایی از مردم محلی نمود. در سال ۱۸۸۵ سیب‌زمینی‌خورها را -که نخستین کار مهم او شناخته می‌شود- کشید. در مارس ۱۸۸۶ به فرانسه رفته و با سبک امپرسیونیسم هنر این کشور آشنا شد.

«استیون نیفا» مورخ و استاد حقوق دانشگاه هاروارد سال‌های زیادی در حوزه تاریخ هنر فعالیت کرده و در آخرین تحقیقاتش به این نتیجه رسیده است که ادبیات فرانسه اصلی‌ترین منبع الهام نقاشی‌های ون‌گوگ است. نیفا -که خودش دانش‌آموخته رشته تاریخ دانشگاه پرینستون است- نتایج تحقیقات اخیر خود را این‌گونه می‌نویسد: بیشتر از هرچیز ادبیات و داستان‌های نویسندگان مشهور فرانسه مثل امیل زولا الهام‌بخش آثار ون‌گوگ بوده است.

این استاد تاریخ آمریکایی می‌نویسد: ون‌گوگ به مطالعه آثاری از شکسپیر، الکساندر دوما و حتی داستان‌های رمانتیک فردریش شیلر آلمانی نیز علاقه داشت و تمام جوانی خود را به خواندن داستان گذراند؛ ولی بیشتر نقاشی‌هایش بعد از آشنایی با ادبیات و فرهنگ فرانسه شکل گرفت. او در جنوب فرانسه تحت تاثیر اقلیم منطقه رمان‌های ویکتور هوگو آثار زیادی تهیه کرد؛ اما نوشته‌های امیل زولا بیشترین تاثیر را در آثار ون‌گوگ داشت.

امیل زولا، رمان‌نویس، نمایش‌نامه‌نویس و روزنامه‌نگار فرانسوی، مهم‌ترین نماینده‌ی مکتب ادبی ناتورالیسم و عامل مهم در گسترش مکتب طبیعت‌گرایی در ادبیات بود. او یکی از معروف‌ترین نویسندگان فرانسوی است که کتاب‌هایش در سطح وسیع در جهان ترجمه و چاپ شده و مورد تحلیل و تفسیر قرار گرفته ‌است. آثار طبیعت‌گرای زولا بسیار مورد توجه نقاش هلندی عاشق طبیعت قرار گرفت و بسیاری از نقاشی‌های ون‌گوگ را خلق کرده است.

ون‌گوگ در نامه‌ای به برادش تئو در سال 1882 می‌نویسد: «این امیل زولا، هنرمند برجسته‌ای است و باید همه آثارش را بخوانی تا متوجه نبوغش در به‌تصویرکشیدن اطراف شوی. هرچقدر می‌توانی از رمان‌های این نویسنده بخوان.»

................ هر روز با کتاب ...............

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...