تازه‌ترین اثر جودی پیکولت یکی از پرفروش‌ترین نویسندگان معاصر آمریکا با عنوان «کارهای کوچک اما بزرگ» از سوی انتشارات علمی منتشر شد.

به گزارش مهر، جودی پیکولت، رمان‌نویس معاصر آمریکایی است که در سال ۱۹۸۷ دررشته نویسندگی خلاق از دانشگاه پرینستون فارغ التحصیل شد. او هنگامی که هنوز مشغول به تحصیل بود، داستان‌های کوتاه خود را در مجلات مختلف منتشر می‌کرد. در حال حاضر بیشتر آثار او در آمریکا از کتاب‌های پرفروش به شمار می‌رود، گاهی حتی آثاری که بیش از یک دهه از نگارش آن می‌گذرد نیز در صدر جدول پرفروش‌ها قرار می‌گیرد و می‌توان گفت او جز نویسنده‌های پر مخاطب عصر حاضر است. آثار پیکلوت در سایر کشورهای جهان نیز خواننده خاص خود را دارد به طوری که کتاب‌های این نویسنده به بیش از ۳۰ زبان زنده در کشورهای مختلف دنیا از جمله ایران ترجمه شده و مورد استقبال قرار گرفت.

از جمله آثاری که اخیرا از پیکولت در ایران منتشر شده، رمانی به نام «کارهای کوچک اما بزرگ» که با ترجمه محسن جاذب توسط نشر علمی در دسترس مخاطبان قرار گرفت. این رمان روایت‌گر زندگی زنی سیاه پوست است که پرستار بوده و در کار خود حرفه‌ای است و از آن لذت می‌برد؛ همچنین این فرد همانند سایر سیاه‌پوستان مورد تمسخر و بی‌مهری رنگین پوستان از جمله پدرش قرار می‌گیرد. حضور زن سفید پوستی به عنوان وکیل در این رمان و آشنایی این دو با یکدیگر درواقع نقطه عطف این داستان است.

«کارهای کوچک اما بزرگ» از زاویه دید و نگاه سه شخصیت اصلی رمان روایت می‌شود که هرکدام از دیدگاه خود این داستان را روایت می‌کنند و نقطه نظرات خود را می‌گویند به گونه‌ای که گاهی پیکلوت یک موضوع واحد را از دید سه شخصیت اصلی داستان روایت کرده و در اختیار مخاطب قرار می‌دهد. نویسنده در این کتاب نثری روان و روشن دارد، مخاطب به راحتی ‌می‌تواند کتاب را بخواند و با شخصیت‌های داستان همذات‌پنداری کند.

در قسمتی از رمان «کارهای کوچک اما بزرگ» را می‌خوانیم: «پزشک ماما به آرامی با آنان توضیح داد که نوزادشان دارای نقص زایمانی جدی است که ادامه حیات را برای او مشکل ساز می‌کند. در بخش زایمان یک بیمارستان مرگ بیشتر از آن چیزی که تصور می‌کنید، رایج است. وقتی در بخش ما فلج مغزی یا مرگ چیش از زایمان رخ می‌دهد، ما این را به خوبی می‌دانیم که والدین نیاز دارند با نوزادشان بمانند و برایش ماتم بگیرند. این نوزاد زنده نیز-تا هر وقت که زنده می‌ماند- هنوز فرزند این زوج بود.»

به طور کلی آثار پیکلوت از ویژگی‌های بصری برخوردار است و برخی از فیلمسازان را به سمت خود جذب می‌کند تا آثار او را به فیلم تبدیل کنند و نوعی اقتباس انجام دهند؛ این اتفاق توسط نیک کاساوتیس کارگردان آمریکایی رخ داد. کاساوتیس سال ۲۰۰۹ فیلمی به نام «نگهبان خواهرم» ساخته که از رمانی با همین اسم اثر پیکلوت بهره گرفته است.

انتشارات علمی رمان «کارهای کوچک اما بزرگ» اثر جودی پیکلوت با ترجمه محسن جاذب را در َ۴۹۶ صفحه با تیراژ ۳۰۰ نسخه و قیمت ۵۵۰۰۰ تومان منتشر کرده است.

تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...