رمان «خانه» [daheim] نوشته یودیت هرمان [judith hermann] با ترجمه محمود حسینی‌زاد راهی بازار نشر شد.

خانه» [daheim] نوشته یودیت هرمان [judith hermann]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، یودیت هرمان نویسنده آلمانی متولد سال ۱۹۷۰ است و «خانه» با خرید حق کپی رایت توسط نشر افق به فارسی ترجمه و چاپ شده است.

حسینی‌زاد، پیش از این داستان‌ بلند «آلیس»، رمان «اول عاشقی» و مجموعه‌ داستان‌های «این‌سوی رودخانه ادر» و «لتی‌پارک» را از یودیت هرمان ترجمه کرده است.

«خانه» آخرین‌ کتابی است که یودیت هرمان نوشته و درباره آدم‌هایی است که در پی رسیدن به وطنی آشنا هستند و تلاش دارند از جهان کهنه به نو گذر کنند. آنها تلاش دارند بر روزمرِگی زندگی‌شان غلبه کنند.

در بخشی از این کتاب می‌خوانیم: «به پشت دراز کشیده‌بودم، دست‌ها روی شکم، پاها جمع به طرف شکم. از وقتی یادم است این توانایی را داشتم که خودم بشوم پناهگاه خودم. حلزونی که می‌خزد توی لاک خودش، عنکبوتی که در خودش می‌پیچد و گلوله‌ای می‌شود. قرارداشتن توی جعبه خوشایند نبود، سخت نبود، اما خوشایند نبود... بعد لحظه‌ای هم فکر کردم واقعا به دونیمه اره شده‌ام، نه جسمی، بیشتر ذهنی.»

نشر افق ‌کتاب «خانه» را با ترجمه محمود حسینی‌ زاد در۱۸۴ صفحه و قیمت ۱۴۵ هزار تومان عرضه کرده است.

................ هر روز با کتاب ...............

مشاوران رسانه‌ای با شعار «محصول ما شک است» می‌کوشند ابهام بسازند تا واقعیت‌هایی چون تغییرات اقلیمی یا زیان دخانیات را زیر سؤال ببرند. ویلیامسن در اینجا فلسفه را درگیر با اخلاق و سیاست می‌بیند: «شک، اگر از تعهد به حقیقت جدا شود، نه ابزار آزادی بلکه وسیله گمراهی است»...تفاوت فلسفه با گفت‌وگوی عادی در این است که فیلسوف، همان پرسش‌ها را با نظام‌مندی، دقت و منطق پی می‌گیرد ...
عوامل روان‌شناختی مانند اطمینان بیش‌ازحد، ترس از شکست، حس عدالت‌طلبی، توهم پولی و تاثیر داستان‌ها، نقشی کلیدی در شکل‌گیری تحولات اقتصادی ایفا می‌کنند. این عوامل، که اغلب در مدل‌های سنتی اقتصاد نادیده گرفته می‌شوند، می‌توانند توضیح دهند که چرا اقتصادها دچار رونق‌های غیرمنتظره یا رکودهای عمیق می‌شوند ...
جامعیت علمی همایی در بخش‌های مختلف مشخص است؛ حتی در شرح داستان‌های مثنوی، او معانی لغات را باز می‌کند و به اصطلاحات فلسفی و عرفانی می‌پردازد... نخستین ضعف کتاب، شیفتگی بیش از اندازه همایی به مولانا است که گاه به گزاره‌های غیر قابل اثبات انجامیده است... بر اساس تقسیم‌بندی سه‌گانه «خام، پخته و سوخته» زندگی او را در سه دوره بررسی می‌کند ...
مهم نیست تا چه حد دور و برِ کسی شلوغ است و با آدم‌ها –و در بعضی موارد حیوان‌ها- در تماس است، بلکه مهم احساسی است که آن شخص از روابطش با دیگران تجربه می‌کند... طرفِ شما قبل از اینکه با هم آشنا شوید زندگی خودش را داشته، که نمی‌شود انتظار داشت در زندگی‌اش با شما چنان مستحیل شود که هیچ رد و اثر و خاطره‌ای از آن گذشته باقی نماند ...
از فروپاشی خانواده‌ای می‌گوید که مجبور شد او را در مکزیک بگذارد... عبور از مرز یک کشور تازه، تنها آغاز داستان است... حتی هنگام بازگشت به زادگاهش نیز دیگر نمی‌تواند حس تعلق کامل داشته باشد... شاید اگر زادگاهشان کشوری دموکرات و آزاد بود که در آن می‌شد بدون سانسور نوشت، نویسنده مهاجر و آواره‌ای هم نبود ...