دوشیزه واندرلی به دیدن کارآگاه سام اسپید می‌­آید و برای پیدا کردن خواهر جوانش، که به همراه شخصی به نام ترزبی ناپدید شده است، دستمزد کلانی به او می‌­پردازد. اما، همان شب مایلز آرچر، شریک اسپید، که مأمور تعقیب ترزبی است، کشته می­‌شود و جسد ترزبی را هم مثل جسد او پیدا می­‌کنند... اسپید، که معشوق آیوا آرچر است، مدرکی برای اثبات عدم حضور خود در محل وقوع جرم ندارد.

شاهین مالت | دشیل همت The Maltese Falcon
شاهین مالت
[The Maltese Falcon]. رمانی به قلم دَشیل هَمِت (1) (1894-1961)، نویسنده امریکایی، که در 1930 منتشر شد. دوشیزه واندرلی (2) به دیدن کارآگاه سام اسپید (3) می‌­آید و برای پیدا کردن خواهر جوانش، که به همراه شخصی به نام ترزبی (4) ناپدید شده است، دستمزد کلانی به او می‌­پردازد. اما، همان شب مایلز آرچر (5)، شریک اسپید، که مأمور تعقیب ترزبی است، کشته می­شود و جسد ترزبی را هم مثل جسد او پیدا می­‌کنند. مأموران پلیس، تام (6) و مخصوصاً ستوان داندی (7)، که به قرار معلوم دشمن شخصی سام اسپید است، او را مظنون به دو قتل می­‌دانند. اسپید، که معشوق آیوا (8) آرچر است، مدرکی برای اثبات عدم حضور خود در محل وقوع جرم ندارد. اما، اسم دوشیزه واندرلی، در واقع بریجید او،شانسی (9) است و پیش اسپید اقرار می­‌کند که خواهر ندارد. او دوست ترزبی بود. بریجید سخت وحشتزده است، اما از افشای علت حقیقی آن امتناع دارد. اسپید، که عاشق بریجید است، دیری نگذشته، گرفتار فشارها و تهدیدهای گوناگونی می­‌شود. ابتدا از جانب مردی به نام کارو (10) که می‌­خواهد «شاهین سیاه»، گوهر گنجینه شهسواران مالت، را به چنگ بیاورد که روزگاری در دست ترزبی بوده است و اکنون، به گمان او در دست اسپید است. و دیگر، از جانب ویلمن (11) و گاتمن (12) که هر دو تشنه به چنگ آوردن آن پرنده مشهورند.

اما بریجید، که شاهین را در دست داشت، چون دریافت که به دنبالش هستند، آن را به دست جاکوبی (13)، ناخدای کشتی «لا پالوما» (14)، داده است که قسمتی از آن می­‌سوزد. اما، تنها در آخرین صفحه­‌های کتاب پی می‌­بریم که بریجید به آن طبقه اشراف تعلق دارد که به خاطر ثروت آماده همه چیزند و خود تبهکاری خونسرد است. هَمِت، به وجه شایسته تحسینی، می­‌داند که چگونه خواننده را در هیجان نگه دارد. و تا لحظه‌­ای که خود برنگزیده باشد، نگذارد که خواننده به حقیقت پی ببرد. او با مهارت سرشاری رد پاها را محو می­‌کند. بریجید، که هنرپیشه بی­‌همتایی است، با قیافه دختری وحشتزده و بی­‌دفاع افی پرین (15) را، که منشی مخصوص سام اسپید است و اسپید اعتماد بسیاری به او دارد، فریب می‌­دهد. شاهین مالت نمونه رمان پلیسی نوِ امریکایی است: حادثه هرگز در جا نمی‌­زند، به شتاب پیش می­‌رود و هر تازه‌­واردی بر دلهره خواننده می­‌افزاید. اسپید کاراگاه پیش پا افتاده‌ای نیست، کارآگاه بسیار فعالی با وجه کاملاً بشری است که خسته می­‌شود. و تنومندی آدمی را داراست که دیگر بسیار جوان نیست، او چنان روشن­‌بین است که در پایان کار فریب نخورد. او در کنار افی پرینِ دوست­‌داشتنی، بریجید اغواگر و آیوا که دست از او برنمی‌­دارد، پیش از هرچیز مشغول حرفه خویش است و شخصیتش همچنان پیروان و مقلدانی دارد.

عبدالله توکل. فرهنگ آثار. سروش

1.Dashiell Hammett 2.Wonderly 3.Sam Spade 4.Thursby
5.Miles Archer 6.Tom 7.Dundy 8.Iva 9.Brigid O’Shaughnessy
10.Caro 11.Wilmen 12.Gutman 13.Jacobi 14.La Paloma 15.Effie Perine

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...