چرا نام کورین مایر در اقتصاد ماندگار شد؟ | تجارت فردا
کورین مایر [Corinne Maier] در 7 دسامبر 1963 در ژنو، سوئیس، به دنیا آمد. او در بنیاد ملی علوم سیاسی تحصیل کرد و در رشته اقتصاد و روابط بینالملل فارغالتحصیل شد و بعدها دکترای روانکاوی گرفت. مایر نویسنده و طنزپرداز کتاب «سلام تنبلی» [Bonjour paresse] است که با اسکات آدامز، نویسنده آمریکایی مقایسه شده است. او در سال 1992 در شرکت Électricité de France به عنوان اقتصاددان استخدام شد.
از قضا او یک نویسنده پرفروش است. البته نه نویسنده کتابهای اقتصادی، بلکه او نویسنده کتابهای طنز فاخر است و همین هم دلیل شهرتش است. از حدود 15 کتابی که کورین مایر نوشته، دو کتاب بحثبرانگیز او خوانندگان را تشویق میکردند که بچهدار نشوند و به طور نامحسوس در شرکت از زیر کار در بروند. در سال 2004، او «سلام تنبلی» را نوشت که در فهرست پرفروشهای فرانسویزبان آمازون در رتبه نخست قرار گرفت. در سال 2016، او به عنوان یکی از صد زن برجسته بیبیسی انتخاب شد. مایر یهودی است و مادر دو فرزند، یک پسر و یک دختر، است.
کورین مایر درباره خود چه میگوید؟
اسم من کورین است. یک روز وقتی دختربچه بودم ناپدید شدم. تا شب، پدر و مادرم که نگران بودند، من را در باغ بزرگشان پیدا کردند که چراغقوه کوچکی در دستم بود. من به دنبال چیزی بودم- چیزی که نمیتوانستم اسمی روی آن بگذارم. تا به امروز، من همچنان به دنبال آن هستم. این آشفتگی بزرگ احساس عجیبی به من میداد؛ من یک نویسنده هستم. به زبان فرانسوی مینویسم و اصالت خود را متعلق به سه کشور فرانسه، بلژیک و سوئیس میدانم. اصالتی که من آن را «سویفرانبل» مینامم؛ این ترکیب غیرمحتمل سوئیس، فرانسه و بلژیک، کشور من است. البته، این فقط یک فرمول است، زیرا کشور من، کشور واقعی من جایی است که خنده آنجا باشد. متاسفانه خنده در اطراف ما این روزها کمتر و کمتر میشود. البته بر این باور هستم که این سیاره خیلی خوب است نه من.
من همچنین اقتصاددان، مورخ و روانکاو هستم. حدود 20 کتاب، مقاله، جزوه، روایت و فیلمنامه کارتونی نوشتهام. من در مورد آنچه به آن علاقه دارم مینویسم، بدون اینکه نگران این باشم که چه کسی کتابهایم را میخواند. برخی از کتابهای من خوانندگان بسیاری دارند، برخی دیگر بهسختی خوانده میشوند. مجموعه کاملی از پرسشها در آنچه مینویسم مطرح میشود: جامعه چگونه عمل میکند؟ خلاقیت به چه معناست؟ جنون چیست و چگونه میتواند دنیاهای مختلف را تداعی کند؟ چگونه یک انقلاب شروع میشود؟ برخی از کتابهای من بسیار جدی هستند، برخی دیگر کمتر از جدیت برخوردارند. به لطف کتابهای مربوط به جامعه معاصر است که معروف شدم. نیویورکتایمز من را به عنوان یک «نماد ضدفرهنگی» توصیف کرد و بیبیسی در سال 2016 نام من را در باشگاه «صد زن الهامبخش در جهان» قرار داد.
از طریق کتابهایم موفقیت، دردسر، بیخوابی و خماری را تجربه کردم. من به دور دنیا پرواز کردم، مقاله نوشتم، چند دوست را از دست دادم و با افراد فوقالعادهای آشنا شدم. کارفرمایم را خشمگین کردم، والدینم را شوکه کردم، بدبینها را مجذوب خود کردم، کسانی را که چیزی برای از دست دادن نداشتند، اغوا کردم. افرادی وجود دارند که از کارهایی که من انجام دادهام شوکه شدهاند، زیرا من از کار، خانواده و وطنم ناراحت هستم. باشد که آنهایی که دنیا را آنگونه که هست دوست دارند -که به بمبهایی که به نام دموکراسی ریخته میشوند، به اقیانوسهای آلوده با تکههای پلاستیک، به بچههایی که در دنیایی پرجمعیت و نابسامان زندگی میکنند، بله میگویند- یکراست رد شوند و بروند سایر مطالب مردم را بخوانند.»
کتابهای کورین مایر
مارکس: کارل مارکس رویای جهانی عاری از استثمار، نابرابری و بیکاری را در سر میپروراند. مارکس که در یک جامعه افسارگسیخته سرمایهداری بزرگ شد، سعی کرد از طریق روشهای جدید تفکر به شرارتهای جهان بپردازد. راهحل او؟ انقلاب! «مارکس» (14 اکتبر 2014) دومین کتاب از مجموعه رمانهای مصور کورین مایر و آن سیمون است که زندگی یکی از بحثبرانگیزترین و صریحترین چهرههای قرن بیستویکم را به روایت میکشد. اولین همکاری آنها، فروید، یکی از چالشبرانگیزترین چهرههای روانشناسی است.
فروید: زیگموند فروید در دوران کودکی آرزوی کاشف بودن، کشف سرزمینهای جدید و کشتیرانی در اقیانوسها را داشت. به عنوان یک بزرگسال، او تصمیم گرفت تا یک قلمرو بسیار غریب را ترسیم کند: ذهن انسان. این رمان مصور خیرهکننده نوشته کورین مایر، اقتصاددان، مورخ و روانکاو، زندگی و آثار یکی از تاثیرگذارترین متفکران قرن بیستم است. فروید با رویکردی انقلابی و تفرقهانگیز به ذهن و عملکرد درونی آن، مقدمهای کامل برای نبوغ، زندگی و مبارزات با مسائل است. آن سیمون این داستان منحصر بهفرد و گیرا را در گردابی بینظیر از تصویر و متن میچرخاند که ارزش این را دارد که بارها و بارها خوانده شود. در حالی که فروید ممکن است اسطوره خود را مهندسی کرده باشد و بسیاری از نظریههای او ممکن است در دهههای پس از اوجگیری او مورد مناقشه قرار گرفته باشند، او یکی از تاثیرگذارترین چهرهها در تاریخ روانپزشکی و روانشناسی است. با این حال، برای بسیاری، فروید بیشتر استعاره است تا انسان و نام او فقط یک اسم است که ویژگیهایی عجیب را به او نسبت میدهیم. در سالهای اخیر، ژانر کمیک برای تعداد زیادی از آثار ادبی و هنری غیرداستانی برای بزرگسالان به کار رفته است، از زندگینامههای معروف گرفته تا فلسفه، اما این ژانر در هیچ کجا به اندازه این کتاب نمیدرخشد- یک زندگینامه جذاب مصور. این رمان با تصویرگری کاریکاتوریست مشهور فرانسوی آن سیمون تبدیل به یک رمان متفاوت شده است. این بیوگرافی مصور غیرمعمول که به وسیله مطبوعات مستقل بریتانیایی Nobrow (نوبرو) منتشر شده است، ما را در طول زندگی و میراث فروید با دقت علمی-تاریخی، بینش اجتماعی و فرهنگی پیش میبرد. و شوخطبعی عجیب و شیرینی در این کتاب قابل مشاهده است، هم بصری و هم روایتی.
اینشتین: آلبرت اینشتین، نابغه علمی آلمانیالاصل، در کودکی احساس میکرد که از سوی والدین و معلمانش مورد بیتوجهی و خشم واقع شده است. با این حال او حس شوخطبعی و انگیزه خود را برای درک دنیای اطراف حفظ کرد. در رمان مصور جدید «اینشتین» نوشته کورین مایر و تصویرگری آن سایمون، کورین داستانی سریع را روایت میکند که در یک نقطه، ذهن اینشتین در بخشی از درس نظریهاش، حول علامت بینهایت میچرخد. این سومین بیوگرافی مصور مایر و سیمون، پس از «فروید» و «مارکس» است. این زوج با شور و شعف موفق به آموزش و سرگرمی میشوند.
بدون بچه؛ 40 دلیل خوب برای بچهدار نشدن: [No Kids: 40 Good Reasons Not to Have Children] رساله تکاندهندهای که پس از انتشار در سال 2007 در فرانسه به پرفروشترین رساله در رسانههای بینالمللی تبدیل شد، اکنون انتظار میرود که نمایشنامهای با اقتباس از این کتاب به مرحله اجرا برسد. مایر که خود مادر دو فرزند است، با ذهنی خلاق و متفکر ذهن مخاطب را به چالش میکشد؛ این چالش عجیب و غریب گاه شما را به بحث و جدلی با خود وادار میکند تا بالاخره نتیجه مورد نظر خود را از کتاب بیابید. مایر در 40 فصل کاملاً دقیق و علمی قلمروهای تاریخ، روانشناسی کودک، سیاست و محیط زیست را ترسیم میکند و آرمانشهری زیبا و پر از اتفاقهای خوب را که والدین برای فرزندانشان در نظر دارند له میکند. مایر میگوید این «شیدایی کودک» که جامعه مدرن را گرفتار کرده است، چیزی جز شستوشوی مغزی نیست. آیا حاضرید اوقات فراغت خود، شام با دوستان، گریزهای عاشقانه و حتی تجملات را برای «کوتولههای کوچک شرور» رها کنید که با شما مانند خدمتکار خود رفتار میکنند، صدها هزار دلار برای شما هزینه در بر دارند و... .کتاب «بدون بچه» کتابی بحثبرانگیز، قابل تامل و به طرزی غیرقابل انکار سرگرمکننده است.
دلایل اجتناب از بچهدار شدن:
ارتباط خود را با دوستان خود از دست خواهید داد.
زندگی جنسی شما به پایان خواهد رسید.
بچهها هزینه زیادی دارند.
تربیت کودک مشقت بیپایان است.
تعطیلات کابوس خواهد بود.
شما هویت خود را از دست خواهید داد و فقط «مادر» یا «پدر» خواهید شد.
فرزندان شما به هواپیماهای بدون سرنشین سرمایهداری تبدیل خواهند شد.
سیاره در حال حاضر بیش از حد شلوغ است.
فرزندانتان ناگزیر شما را ناامید خواهند کرد.
نظریه انقلاب در کولر آبی
به گفته کورین مایر، انقلاب از تلویزیون پخش نخواهد شد. خونآلود یا حتی پرسروصدا نخواهد بود. در عوض، این یک قیام مخفیانه به وسیله جنگجویان کولر آبی خواهد بود.
کتاب طنز مایر، که فرهنگ سازمانی را به عنوان یک حرکت سفتوسخت، بینتیجه و بیرحمانه محکوم میکند، در بالای فهرست پرفروشترین کتابها قرار دارد و در نهایت بیش از 120 هزار نسخه فروخته است. او با ترغیب کارکنان اداری به لبخند زدن و مشغول به نظر رسیدن در حالی که از درون سیستم را مختل میکنند، بحث ملی درباره اخلاق کاری فرانسوی یا فقدان آن را برانگیخت.
مایر مینویسد: «آنچه انجام میدهید در نهایت معنایی ندارد و میتوانید فردا با اولین چرخه تغییر جایگزین شوید. بنابراین تا حد امکان کمتر کار کنید و مدتی (اما نه خیلی زیاد) را صرف «بازاریابی خودتان» و «شبکهسازی برای خودتان» کنید تا در صورت تغییر ساختار، از پشتیبانی خود برخوردار شوید.» مایر، یک اقتصاددان، نویسنده و مادر دو فرزند است که یکشبه به یک شخصیت فرهنگی تبدیل شده است. در بسیاری از مجلههای بزرگ و مشهور او با مقالههایش شاهکار تاثیرگذاری کلام بوده است. کورین در یک پوشش خبری در Le Point با عنوان: «آیا فرانسویها به اندازه کافی کار میکنند؟» فرانسه را به عنوان سنگری معرفی کرد که تصویر اروپا را پر از مزایای اجتماعی، اوقات فراغت و امنیت شغلی نشان میدهد. با تعطیلات طولانی و 35 ساعت کار در هفته، کارمندان فرانسوی به طور متوسط 1453 ساعت در سال کار میکنند- در مقایسه با 1800 ساعت برای ژاپنیها و اسپانیاییها و 1792 ساعت برای آمریکاییها. فرانسه در بازنشستگی پیش از موعد در جهان پیشتاز است: تنها 41 درصد از نیروی کار بالای 55 سال فعال هستند، در حالی که این رقم در ایالاتمتحده 62 درصد است.
در عین حال، کمتر از یکسوم جمعیت بین 15 تا 24 سال فرانسه شغل دارند- در مقابل 62 درصد از جوانان آمریکایی. علاوه بر تعطیلات مذهبی ماه آگوست (جشن عروج مریم مقدس)، بسیاری از پاریسیها تعطیلات پاییزی و زمستانی یکهفتهای و دو هفته تعطیلات بهاری دارند. در هر روز هفته، به نظر میرسد بسیاری از مردم به نوعی از محل کارشان دوری میکنند. با وجود اینکه نرخ بیکاری نزدیک به 10 درصد باقی مانده است، فرانسه همچنان دارای یک اقتصاد در سطح جهانی با صنایع نیرومند در هوا-فضا، خودرو و کشاورزی است. این کشور همچنین یکی از بهترین نرخهای بهرهوری را در جهان دارد. این موضوع یک مکتب فکری را پایهگذاری و تقویت میکند که فرانسه و همسایگانش، به جای لم دادن، به تعادل متمدنانه کار و تفریح، ابتکار فردی و برابری اجتماعی دست یافتهاند. جرمی ریفکین، اقتصاددان برجسته آمریکایی، استدلال میکند که این «رویای اروپایی» در تضاد با شیوه زندگی آمریکایی دیوانهوار و گندیده است.
اما مایر و دیگران پیشنهاد میکنند که ترکیب فرانسوی راحت و با رفاه لزوماً خوشبختی ایجاد نکرده است. ممکن است برای ناظران کشورهای در حال توسعه که در آن مردم به معنای واقعی کلمه برای مشاغل پست مبارزه میکنند عجیب به نظر برسد، اما براساس مطالعات کارگران فرانسوی از وضع خود ناراضی هستند و بعضی وقتها از وضعیت کاری خود مینالند. فرانسه در بررسی رضایت شغلی در 10 کشور ثروتمند رتبه هشتم را به خود اختصاص داد.
علاوه بر این، فرانسویها تمایلی ندارند هویت خود را مانند فرهنگهای دیگر با آثار تاریخی یا هنری خود معنا کنند. هنگامی که مردم لسآنجلس در یک مهمانی خودشان را معرفی میکنند، معمول و حتی مودبانه است که بپرسند: «چه کار میکنی؟» اما قوانین اجتماعی محتاطانه و تشریفاتی فرانسه چنین سوالی را با پرسیدن یک پرسش بسیار شخصی برابر میداند.
مایر طی مصاحبهای که در آپارتمان دوبلکس دلپذیر خود برگزار شد توضیح داد: «هرگز از کسی نپرسید که برای امرار معاش چه کار میکند یا کجا تحصیل کرده است- این بسیار بیادبانه است. در یک مهمانی شام، قرار است شما فقط با ملاحظات کمی امپرسیونیستی به محل کار خود اشاره کنید. و بهتدریج، در طول عصر، ممکن است به نقطهای برسید که آن را بگویید. این یک رویکرد غیرمستقیم است.» تا جایی که به مایر و سایر منتقدان مربوط میشود، بخش خصوصی با استفاده از گرایشهای عمودی، از بالا به پایین و بوروکراتیک بخش دولتی، ابتکار و خلاقیت را خفه میکند. این امر روحیه کارگران را تضعیف و امید به پیشرفت را نابود میکند- همانطور که تسلط نخبگان در مدارس منتخب تحصیلات تکمیلی اصلاح میشود.