تفاسیر جامع قرآن به زبان پارسی اندک است | ایبنا


جلد نخست «تفسیر افنان، تفسیر ۴۰ سوره آغازین قرآن بر اساس ترتیب نزول»، به قلم محمد سلطانی رنانی، عضو هیئت‌علمی گروه علوم قرآن و حدیث دانشگاه اصفهان و به همت انتشارات جهاد دانشگاهی واحد اصفهان و انتشارات تمهید، چاپ و روانه بازار شده است. سلطانی، در رنانِ اصفهان و به سال 1355 متولد و در حوزه علمیه قم، ادب عربی، فقه و اصول و اندکی تفسیر، کلام، منطق و فلسفه را خوانده است. رساله‌ دکترای او درباره مبانی کلامی تفسیر قرآن بر پایه آثار شیخ طوسی ست.
به‌منظور آشنایی بیش‌تر با مؤلف این اثر و آگاهی از محتوای این تفسیر، خبرنگار ایبنا، مصاحبه‌ای را با محمد سلطانی، مؤلف این کتاب ترتیب داده است:

تفسیر افنان در گفت‌وگو با محمد سلطانی رنانی

ضرورت‌های تألیف این تفسیر با وجود تفاسیر متعددی از قرآن کریم چه بوده است؟

شمار تفاسیر جامع به زبان پارسی که به معنای حقیقی کلمه تفسیر باشد و پرده زبان و زمان از آیات قرآن کریم برکنار زنَد تا گروه هدف مخاطبانش بتوانند با متن قرآن ارتباط برقرار کنند، اندک است.

از سویی دیگر، تفسیری که گذشته از مبانی ادبی و عربی و توجه به سیاق آیات، دلیل عقل و حدیث معصوم، در چارچوب کلام شیعه امامی شکل گرفته‌ باشد نیز کم است. از این رو، بر آن شدم که مجموعه آنچه در حوزه و دانشگاه آموختم و آنچه به مطالعه و بررسی دریافتم را در خدمت تفسیر آیات وحی به کار گیرم و تفسیری بنویسم که معنای آیات قرآن کریم را به ویژه با توجه به علوم زبان عربی، سیاق آیات هر سوره و البته سامانه کلامی خردمحور برای عمومِ مخاطب پارسی‌زبان نِمایانَد.

چرا این تفسیر بر اساس ترتیب نزول سور قرآن نوشته شده است؟ تفسیر بر حسب این چینش آیات و سور، چه برتری بر تفسیر بر اساس مصحف موجود دارد؟

قرآن کریم در طول 23 سال نبوت و رسالت بر پیامبر اکرم نازل شد و این ویژگی قرآن بود که نه همچون تورات یک‌جا، بلکه بخش‌بخش و در پیِ رویدادها و پرسش‌ها و تأثیریافته از زمینه‌های تاریخی- فرهنگی شکل گرفت و از ملکوت آسمان بر گوش و قلب محمد مصطفی(ص) فروفرستاده شد.

13 سال در مکه و پیش از هجرت، آیات و سوره‌هایی نازل شد که بعدها «مَکّی» نام گرفتند؛ بیشتر سوره‌های کوتاه و آیات کوتاه‌تر، تأکید بر اصول دین و باورِ توحید، نبوت و جهان واپسین، و در مقابله با کافران و مشرکان.

10 سال در مدینه و پس از هجرت، آیات و سوره‌هایی نازل شد که بعدها «مَدَنی» نام گرفتند؛ سوره‌ها و آیات بلند، در کنار اصول دین، طرح احکام فرعی، توجه بیشتر به حالات مسلمانان و رویدادهای زمانه و بیشتر تقابل با اهل کتاب و منافقان. قرآن کریم در طول حیات پیامبر اکرم، پرونده‌ گشوده‌ای بود که روزبه‌روز بر آن افزوده می‌شد. از این رو هنوز به انجام نرسیده بود تا گردآوری شود و به صورت یک کتاب شکل گیرد.

بر پایه گزارش‌های تاریخی، امیرمؤمنان علی(ع)، پس از درگذشت پیامبر(ص)، لوح‌های آیات قرآن را به ترتیب نزول گرد آورد و بر کناره آنها نیز تفسیر و شأن نزول آنها را نوشت و آنچه فراهم آمده بود را بر شتری بار کرد و نزد خلیفه برد؛ ولی مصحف امام علی پسند آنان نشد. نکته مهم آن است که این مصحف بر ترتیب نزول آیات سامان یافته بود.

گذشت تا سال 25 قمری و زمانه عثمان که بسیاری از صحابه پیامبر و حافظان و حاملان قرآن در جنگ‌ها کشته شدند یا اجلشان سر رسید. البته اقوام ناعرب نیز مسلمان شده بودند و نیاز به قرآن مکتوبِ واحد و رسمیت‌یافته، بیش از پیش احساس می‌شد. عثمان گروهی را به ریاست زیدبن‌ثابت تعیین کرد. این گروه بر پایه مصاحف موجود در دست صحابه متقدم، مصحفی در چهار نسخه تدوین کردند. این مصحف به پیروی از مصاحف اُبَیّ و ابن‌مسعود و ابوبکر، نخست سوره حمد و پس از آن به ترتیب بزرگ به کوچک تدوین شد.

از آنجا که بیشتر سوره‌های بلند قرآن مدنی هستند، هم‌اکنون می‌بینیم چهار سوره نخست مصحف پس از سوره حمد مدنی است: بقره، آل‌عمران، نساء، و مائده. و حال آنکه این چهار سوره را در ترتیب نزول، به ترتیب سوره‌های 87، 89، 92 و 113 شمرده‌اند! از آن سو، 22 سوره نخست قرآن به ترتیب نزول، به جز سوره حمد، همگی در سه جزء پایانی جای داده شده‌اند.

به واقع ترتیب مصحف، بر پایه بلندی و کوتاهی سوره‌ها شکل گرفت و ناظر به زمانه نزول و معانی آیات نبود؛ در نتیجه خواننده قرآن کریم و تفسیر آن (به ترتیب مصحف) در همان آغاز به سوره بقره برمی‌خورد که از کافرانی سخن می‌گوید که هشدار و بیم پیامبر در آنها هیچ اثری نمی‌گذارد(بقره،6)، کسانی که بر چشم و گوش و دلشان مهر خورده و پرده افکنده شده (بقره،7)، و سخن بسیار از منافقان بیماردل...

آیا وحی این چنین آغاز شد؟! آیا آغاز داستان پیامبر و مردمان این چنین بود؟! سخن از بنی‌اسراییل و تاریخ آنان، و سخن از نماز، زکات، روزه، حجّ، طلاق، قصاص، وصیت، نسخ آیات، تغییر قبله، کشته شدن در راه خدا، ربا و...؟! این همه در دومین سوره قرآن به ترتیب مصحف؟

به صراحت باید گفت این ترتیب، همچون کتابی است که فصل چهاردهم آن را نخست بگذارند و فصل نخست آن را در پایان بیاورند! ترتیب مصحف جز سرگردانی نتیجه‌ای در پی ندارد.

قرآن کریم، گذشته از آنکه وحی الهی است، متنی عربی در اوج بلاغت، فصاحت و آرایه‌های ادبی است. فهم و دریافت متن قرآن، بی‌گمان ساده نیست و پس از دریافت معنای قرآن در چارچوب زبان و ادب عربی، بازگردان آن به پارسی، کار بزرگ دیگری است که در انجام آن مترجم باید به متن اصلی وفادار باشد، در انتقال معنا امانت‌داری کند، بر معنای متن در زبان مبدأ نیفزاید، نکاهد و تغییر ندهد. با این همه، تلاش کند که زیبایی و والایی متن قرآن را در زبان مبدأ (عربی) به زبان مقصد (پارسی) انتقال دهد.

این تفسیر چه ویژگی‌هایی دارد؟

بنده با بهره‌برداری از ترجمه‌های ابوالفتوح رازی، مرحوم دکتر فولادوند و دکتر سیدعلی گرمارودی، و البته با توجه از که از دانش‌های زبان عربی، متن قرآن کریم و ادبیات پارسی دانسته‌ام، ترجمه نوینی را ارائه داده‌ام که این ویژگی‌ها را داشته باشد:
-مطابقت ترجمه با متن قرآن کریم؛ حفظ امانت در انتقال معانی از متن به ترجمه.
-بازگردان به پارسی سره و زیبا و جایگزینی بیشینه.
-توجه به آرایه‌ها، پیچیدگی‌ها و زیبایی‌های متن قرآن و انتقال آن به ترجمه پارسی.

نکته قابل توجه دیگر در ترجمه قرآن، در این کتاب، آن است که به اصل چندمعنایی توجه شده و واژگانی که به سبب ساخت صرفی، جایگاه نحوی، آرایه‌های بلاغی یا اختلاف قرائت چند معنا را دربرداشته‌اند؛ همه آن معانی با استفاده از نشانه «/» در ترجمه آورده شده است.

در این تفسیر، نخستین عنوان مطرح‌شده برای هر آیه، عنوان «ترجمه» است. برای ترجمه آیات چه نکاتی را مد نظر قرار داده‌اید؟ دیگر عناوین ارائه شده برای هر آیه همچون تاریخ‌گذاری، اختلاف قرائات، شان نزول، تفسیر و ... را تبیین نمایید.

در تفسیر افنان، اختلاف قرائت‌ها در محدوده قاریان ده‌گانه و گاه قرائت جناب زید شهید طرح می‌شود تا مخاطب بداند قرآن نازل‌شده بر پیامبر، یکی از این نقل‌ها و حکایت‌ها است. همچنین بررسی قرائن و مستنداتی که زمانه نزول هر یک از سوره‌ها را آشکار می‌کند، در بخش «تاریخ‌گذاری سوره» آمده است. «بافت کلّی سوره» همچون چکیده‌ای است که آن را به اجمال معرفی می‌کند.

در بخش تفسیر، آیات سوره تفسیر می‌شوند؛ سعی می‌شود با توجه به اصل چکیده‌نویسی و گزیده‌گویی، در دیدی فراگیر و گذرا، معنای آیاتِ آن سوره و مقصود پروردگار از آن آیات بر خواننده آشکار شود. برخی واژه‌های محوری هر سوره به طور مشخص، بررسی و معنایابی می‌شوند. هر واژه به‌کاررفته در قرآن، یک ساخت (صیغه) دارد که در دانش صرف بیان می‌شود.

برخی ساخت‌های صرفی پیچیده و دیریاب که به سبب قوانین اشتقاق یا اعلال شناخت آنها بر خواننده دشوار باشد، توضیح داده می‌شود. هر واژه در جمله، جایگاه مشخص و تعریف‌شده‌ای دارد و هر جمله اجزای مشخصی دارد که به چینش ویژه‌ای برنشسته‌اند‌. در بخش نحو عربی، ساختارهای پیچیده یا چندگونه نحوی در آیات سوره که به ویژه در تفسیر تاثیرگذار باشند، بیان می‌شوند.

در بخش بلاغت و شیوایی، درباره شیوه‌ها و گونه‌های سخن گفتن، لایه‌های چندگانه معنایی در جمله و آرایه‌های ادبی سخن به میان می آید. برون دادهای کلامی، فلسفی و فقهی، هر یک در بخش ویژه خویش، بیان می‌شوند. بی‌گمان تفسیر افنان، تفسیری روایی و اثری نیست؛ ولی در بخش حدیث، آن دست از احادیث معتبری که جلوه‌ای نادیده و پنجره‌ای نوین را در تفسیر آیات سوره بازگشاید، طرح می‌شود.

در هر سوره، گزیده‌ای از سخنان یکی از مفسِّران نقل می‌شود، و در هر سوره یکی از مفسّران و قرآن‌پژوهان مسلمان از مکاتب، مذاهب و زمان‌های مختلف معرفی می‌شود، تا خواننده گذشته از شاخه‌های پرشمار تفسیر و علوم قرآن، در مجموع با یکصد و چهارده نفر از شخصیت‌های قرآنی، زندگی و آثار آنان هم آشنا شود.

هر سوره، همچون زیوری زیبا، نگین یا نگین‌هایی دارد. پیشینیان آیات برترین را غرر آیات و جواهر قرآن می‌نامیدند و من این دست آیات را «نگین» نامیدم. در هر سوره، دست‌کم از یک نگین به ویژه سخن گفته می‌شود.

بر پایه آنچه گذشت، در هر یک از سوره‌های قرآن، و البته به ترتیب نزول، شانزده عنوان و شاخصه طرح می‌شود: ترجمه، قرائت، بافت کلّی سوره، تفسیر آیات، تاریخ‌گذاری سوره، برخی واژگان، ساخت‌های صرفی، نحو عربی، بلاغت و شیوایی، بحث کلامی، دریافت منطقی‌ـ‌فلسفی، حکم فقهی، حدیث، گزیده‌ای از سخنان مفسّران، نگین، معرفی یکی از شخصیت‌های قرآنی مسلمان. دو عنوان «پژوهشی در ترجمه» و «دیگر دانش‌ها» نیز در برخی سوره‌ها آمده است. و این است «اَفنان»، شاخه‌های زیبا و والای بوستان قرآن کریم.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

نگاه تاریخی به جوامع اسلامی و تجربه زیسته آنها نشان می‌دهد که آنچه رخ داد با این احکام متفاوت بود. اهل جزیه، در عمل، توانستند پرستشگاه‌های خود را بسازند و به احکام سختگیرانه در لباس توجه چندانی نکنند. همچنین، آنان مناظره‌های بسیاری با متفکران مسلمان داشتند و کتاب‌هایی درباره حقانیت و محاسن آیین خود نوشتند که گرچه تبلیغ رسمی دین نبود، از محدودیت‌های تعیین‌شده فقها فراتر می‌رفت ...
داستان خانواده شش‌نفره اورخانی‌... اورهان، فرزند محبوب پدر است‌ چون در باورهای فردی و اخلاق بیشتر از همه‌ شبیه‌ اوست‌... او نمی‌تواند عاشق‌ شود و بچه‌ داشته‌ باشد. رابطه‌ مادر با او زیاد خوب نیست‌ و از لطف‌ و محبت‌ مادر بهره‌ای ندارد. بخش‌ عمده عشق‌ مادر، از کودکی‌ وقف‌ آیدین‌ می‌شده، باقی‌مانده آن هم‌ به‌ آیدا (تنها دختر) و یوسف‌ (بزرگ‌‌ترین‌ برادر) می‌رسیده است‌. اورهان به‌ ظاهرِ آیدین‌ و اینکه‌ دخترها از او خوش‌شان می‌آید هم‌ غبطه‌ می‌خورد، بنابراین‌ سعی‌ می‌کند از قدرت پدر استفاده کند تا ند ...
پس از ۲۰ سال به موطن­‌شان بر می­‌گردند... خود را از همه چیز بیگانه احساس می‌­کنند. گذشت روزگار در بستر مهاجرت دیار آشنا را هم برای آنها بیگانه ساخته است. ایرنا که که با دل آکنده از غم و غصه برگشته، از دوستانش انتظار دارد که از درد و رنج مهاجرت از او بپرسند، تا او ناگفته‌­هایش را بگوید که در عالم مهاجرت از فرط تنهایی نتوانسته است به کسی بگوید. اما دوستانش دلزده از یک چنین پرسش­‌هایی هستند ...
ما نباید از سوژه مدرن یک اسطوره بسازیم. سوژه مدرن یک آدم معمولی است، مثل همه ما. نه فیلسوف است، نه فرشته، و نه حتی بی‌خرده شیشه و «نایس». دقیقه‌به‌دقیقه می‌شود مچش را گرفت که تو به‌عنوان سوژه با خودت همگن نیستی تا چه رسد به اینکه یکی باشی. مسیرش را هم با آزمون‌وخطا پیدا می‌کند. دانش و جهل دارد، بلدی و نابلدی دارد... سوژه مدرن دنبال «درخورترسازی جهان» است، و نه «درخورسازی» یک‌بار و برای همیشه ...
همه انسان‌ها عناصری از روباه و خارپشت در خود دارند و همین تمثالی از شکافِ انسانیت است. «ما موجودات دوپاره‌ای هستیم و یا باید ناکامل بودن دانشمان را بپذیریم، یا به یقین و حقیقت بچسبیم. از میان ما، تنها بااراده‌ترین‌ها به آنچه روباه می‌داند راضی نخواهند بود و یقینِ خارپشت را رها نخواهند کرد‌»... عظمت خارپشت در این است که محدودیت‌ها را نمی‌پذیرد و به واقعیت تن نمی‌دهد ...