«سرمایه» [Das Kapital] مارکس یکی از مهم‌ترین متون عصر مدرن است. سه مجلد «سرمایه» که در فاصله سال‌های 1867 تا 1883 منتشر شد، سرنوشت کشورها، سیاست‌ها و مردمان را در سرتاسر جهان تغییر داد و همچنان اهمیت دارد. این سه مجلد سه‌گانه ای را تشکیل می‌دهد که هرکدام عرصه معینی را می‌کاود. فرض‌های حاکم بر هر جلد منظر متفاوتی ایجاد می‌کند. در جلد اول از منظر تولید به کل سازوکار جامعه نگریسته می‌شود. فرض‌های اصلی همان فرض‌های اقتصاددانان سیاسی کلاسیك است. در این منظر قیمت کالا با ارزش آن برابر است. چیزی به نام تجارت خارجی وجود ندارد. در چنین شرایطی مارکس آرمان‌های این اقتصاددانان لیبرال را تا انتها دنبال می‌کند. نتیجه چیزی نیست جز انباشت بی‌رحمانه سرمایه و ایجاد انحصارهای بزرگ سرمایه‌داری از دل رقابت آزاد، یعنی فقیرشدن مستمر توده‌های مردم و ازبین‌رفتن شرایط معاش آنها و پیدایش اقلیتی بسیار ثروتمند. در مجلد دوم به مسئله گردش سرمایه با تعدیلاتی در این فرض‌ها پرداخته می‌شود. سوال مهم این است که تقاضای موثر برای کالاهای فزاینده‌ای که تولید می‌شود کجاست.

سرمایه [Das Kapital]

در اینجا نگاه مارکس به جنبه‌های دیگری از انباشت سرمایه است. اگر قرار است جامعه سرمایه‌داری به حرکت روان خود ادامه دهد باید نوعی توازن برقرار شود بین دو بخش عمده اقتصاد این جامعه یعنی بخش تولید کالاهای مصرفی و بخش تولید کالاهای تولیدی. به عبارت دیگر، باید شرایطی ایجاد شود که طبقه کارگر توانایی خرید کالاهای مصرفی تولیدشده را داشته باشد. در جلد اول زاویه دید محدود است و در جلد دوم گسترده‌تر می‌شود. در جلد سوم تمامی فرض‌های تعدیل‌کننده مارکس کنار گذاشته می‌شود و در شرایطی که عوامل گوناگون بر هم اثر می‌گذارند سازوکار تمامیت سرمایه‌داری بررسی می‌شود. دیگر ارزش با قیمت فروش یکی نیست. تجارت خارجی و بنابراین رقابت بین‌المللی یکی از عوامل موثر در اقتصاد است. تقسیم سود میان طبقات جامعه به یك عنصر مهم در تحلیل تبدیل می‌شود. همین شرایط مسئله بروز بحران و به عبارت دیگر گرایش نزولی نرخ سود را مطرح می‌کند كه محور اصلی مجلد سوم است. در ترسیم چنین گستره‌ای از عوامل با واقعیت جامعه سرمایه‌داری به صورتی مشخص روبه‌رو می‌شویم.

در مجلد یكم حول پدیده‌هایی بحث می‌شود كه فرایند تولید سرمایه‌داری را، همچون فرایند تولید بی‌واسطه، در زنجیره‌ای عرضه می‌كرد كه همه آثار وابسته بیرونی نسبت به این فرایند در آن از بررسی كنار گذاشته شده بود. اما این فرایند تولید بی‌واسطه چرخه زندگی سرمایه را دربر نمی‌گیرد، فرایند یادشده در دنیای واقعی با فرایند گردش تكمیل می‌شود و این موضوع پژوهش در مجلد دوم است. گردش سرمایه سه جزء را دربر می‌گیرد: سرمایه پولی، سرمایه مولد و سرمایه كالایی. اینها سه مقوله مستقل سرمایه نیستند، بلكه سه شكل سرمایه صنعتی، یعنی مرحله‌های یك جنبه واحد از اقتصاد هستند. سرمایه ضرورتا این سه شیوه وجود را به خود می‌گیرد؛ آن‌ها شكل‌های متفاوتی‌اند كه سرمایه، در مراحل متفاوت به خود می‌گیرد و رابطه متقابل آن‌ها هدف اصلی پژوهش در مجلد دوم است. در این مجلد، به‌ویژه در پاره سوم كه فرایند گردش به‌عنوان واسطه فرایند بازتولید اجتماعی بررسی می‌شود، کل فرایند تولید سرمایه‌داری وحدت فرایندهای تولید و گردش است. در این دو مجلد بر اساس نظریه ارزش اضافی ماركس می‌فهمیم كه منشأ مازاد برای سرمایه با هر نامی (سود یا ارزش اضافی) از روند تولید ناشی می‌شود و ربطی به روند گردش ندارد.

كار كارگر مقداری كار اضافی برای سرمایه‌دار دربر دارد، یعنی مازاد ناشی از كار كارگر و ناشی از سرمایه متغیر است و هیچ ربطی به سرمایه ثابت مثل ماشین‌آلات، شرایط كار، ساختمان‌ها و غیره ندارد. زیرا ارزش سرمایه ثابت به محصول انتقال می‌یابد و تأثیری در افزایش ارزش یا ایجاد ارزش اضافی ندارد. هدف مجلد سوم كشف و ارائه شكل‌های انضمامی است كه از فرایند حركت سرمایه به‌عنوان یك كل سر برمی‌آورند. سرمایه‌ها در حركت بالفعل خود با هم مواجه می‌شوند، و هیئت سرمایه در فرایند تولید بی‌واسطه و فرایند گردش تنها لحظه‌هایی ویژه از این حركت به نظر می‌رسد. به‌این‌ترتیب، پیكربندی‌های سرمایه گام‌به‌گام به شكلی نزدیك می‌شود كه در سطح جامعه، در كنش سرمایه‌های متفاوت بر یكدیگر، یعنی در رقابت، و در شناخت عادی خود كارگزاران تولید ظاهر می‌شود. در مجلد سوم به این پرسش‌ها پاسخ داده می‌شود كه چرا ارزش اضافی به سود بدل می‌شود، چرا نرخ ارزش اضافی به نرخ سود بدل می‌شود، چرا نرخ سود میانگین ایجاد می‌شود، سود سرمایه تجاری بدون تولید از كجاست، اجاره یا رانت ارضی فرد زمین‌دار از كجا می‌آید و چرا سرمایه‌های برابر سود برابری دارند.

نخستین ترجمه كتاب «سرمایه» به فارسی، اثر ایرج اسکندری، دبیر اول وقت حزب توده ایران بود که ابتدا به صورت پنج جزوه در فاصله خرداد ۱۳۴۵ تا آذرماه ۱۳۴۹ منتشر شد و پس از آن در سال ۱۳۵۱ به صورت مجلدی واحد نشر یافت. ترجمه مجلدهای دوم و بخش‌هایی از مجلد سوم نیز پس از آن به قلم اسکندری و همت انتشارات حزب توده ایران منتشر شد. ترجمه اسکندری در سال‌های اخیر بار دیگر توسط انتشارات فردوسی تجدیدچاپ شده است. جمشید هادیان نیز ترجمه دیگری از جلد نخست سرمایه ارائه کرده است که از سوی انتشارات نسیم در سال ۱۳۸۶ در اروپا منتشر شده است. در سال ١٣٨٧ حسن مرتضوی، مترجم آثار ماركس دست به ترجمه دیگری از جلد اول سرمایه زد كه ابتدا انتشارات آگاه و سپس انتشارات لاهیتا آن را تجدیدچاپ كرد. ترجمه مرتضوی ابتدا بر اساس ترجمه انگلیسی بن فاوکس (انتشارات پنگوئن، ۱۹۷۶) انجام شده و سپس با نسخه آلمانی، و ترجمه فرانسه تطبیق داده شده و پس از آن بار دیگر با ترجمه فرانسوی ژوزف روا (۱۸۷۵) که خود مارکس در آن اعمال نظر کرده، مطابقت داده شده است.

مرتضوی در ادامه پروژه طولانی‌مدت خود برای ترجمه كامل این اثر، مجلد دوم را در سال ١٣٩٣ و مجلد سوم را در سال 1396 منتشر كرد. مترجم در پیشگفتار خود بر مجلد سوم گفته كه برخلاف دو مجلد قبلی، در این مجلد به مقایسه ویراست انگلس از مجلد سوم سرمایه با خود دست‌نوشته‌های مارکس نپرداخته چراكه تغییرات گسترده انگلس در متن بیش از آن است که بتوان در یک مجلد تمامی آنها را منعکس کرد. علاوه‌بر مقایسه ترجمه با ویراست‌های آلمانی و فرانسوی، از جمله خصوصیاتی كه ترجمه مرتضوی را متمایز می‌كند آوردن توضیحات و پانوشت‌های متعدد و مهم ماركس است كه در پایین هر صفحه آمده است. نمایه‌ها از دیگر خصوصیات مهم این نسخه‌ها هستند كه كار را برای خواننده بسیار راحت می‌كند.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...