نود و نهمین شماره فصلنامه علمی – پژوهشی «نقد و نظر» به همت پژوهشکده فلسفه و کلام و اداره نشریات پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی منتشر شد.

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایلنا، نود و نهمین شماره فصلنامه علمی – پژوهشی «نقد و نظر» مربوط به پاییز ۱۳۹۹ منتشر و مقالات این شماره بر روی سامانه این نشریه به آدرس http:jpt.isca.ac.ir نمایه گردید.

«بررسی انتقادی دیدگاه هیوم در باب منشأ و مفاد اعتقاد به نفس/ روح آدمی» نوشته میثم شادپور و سیدمحمود موسوی، «بررسی سازگاری نظریه تجرد نفس با آموزه‌های قرآنی مربوط به زندگی اخروی» اثر مهدی ذاکری، «اثبات جاودانگی نفس در نظر افلاطون و تأثیرآن در برهان بساطت نفس سینوی در اثبات جاودانگی نفس (یک بررسی تاریخی)» به قلم مهدی عسگری و یوسف دانشور نیلو و «بررسی رؤیا از دیدگاه ارسطو و ابن سینا» نوشته محمدحسین مختاری از جمله مقالات این شماره است.

همچنین «بررسی تطبیقی هستی‌شناسی معنا در دیدگاه فیض کاشانی و علامه طباطبایی» نوشته محمدجواد منصور سمایی، محمدعلی مهدوی‌راد و حامد پوررستمی، «شیخ علاء الدوله سمنانی و نقد نظریه وحدت وجود ابن عربی» به قلم مرتضی کربلایی، «نقش قاعده بسیط الحقیقه در اثبات توحید صفاتی» اثر لیلا بانشی و سیداحمد فاضلی و علی اله‌بداشتی از دیگر مطالبی می‌باشد که در این شماره منتشر شده است.

فصلنامه علمی – پژوهشی «نقد و نظر» در پایگاه استنادی علوم جهان اسلام (ISC)، بانک اطلاعات نشریات کشور (Magiran)، پایگاه استنادی سیویلیکا (Civilica)، مرکز اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی (SID)، پرتال جامع علوم انسانی، سامانه نشریه jpt. isca. ac. ir، کتابخوان همراه پژوهان (pajoohaan. ir) و پرتال نشریات دفتر تبلیغات اسلامی (http://journals.dte.ir) نمایه می‌شود.

................ هر روز با کتاب ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...