ما در اساس امر با «دین» مواجه نیستیم و دین، تجسم عینی ندارد بلکه آنچه انسانها درباره امر دینی با آن روبهرو میشوند، معرفت دینی است؛ برداشتهای مختلفی که از دین در طول تاریخ صورت گرفته است... تجربه بیرونی فقط یک احساس فردی خاص نیست، بلکه از درون مقایسه همه تجارب، دیدگاه خاصی قابل استنتاج است که میتوان آن را یکیشدن و اتحاد با کلیت هستی نامید. در این اتحاد صورت دیگری از هستی بر آدمی ظاهر میشود
...
واژهی «حکَم» در قرآن حتی یک بار هم در مفهوم سیاسی حکومت و مشتقات آن به کار نرفته و فقط به معنای قضا و داوری بین مردم در زمان وقوع نزاع و اختلاف آمده است... طرح بازگشت به نظام خلافت به عنوان یک وظیفهی شرعی پذیرفتنی نیست... هیچ مسئولیتی بدون آزادی وجود ندارد و هیچ آزادیای بدون مسئولیت نیست... حکومت به عنوان رکن اساسی جامعه با عدم پایبندی به امانتداری بزرگترین عامل سقوط خود را بنیان مینهد
...
اصلاح انسان، جامعه و دولت در پرتو اخلاق... نگاه صدر به قرآن بهمنزله مهمترین پشتیبان نظری اقداماتش در لبنان است... نگاه مشترک شیعه و سنی به قرآن... رجوع به قرآن میتواند به همبستگی و ارتقای بیشتر اجتماعی این جامعه چندمذهبی یاری برساند... ما براساس «مجموعه اعمالمان» زندگی میکنیم و ممکن است براساس آن سعادتمند یا بدبخت باشیم که این خوشبختی یا بدبختی طی «سالها» اتفاق افتاده... وحدت احساس و اندیشه است که انسان را به اعتدال میرساند
...
با منع تفکر و تدبر در قرآن و روایات، به طور کلی ظاهر حدیث را جانشین عقل و معارض با عقلانیت تلقی کرده و آن را عملاً در جایگاه برتر از قرآن قرار دادند... عقل ستیزان حنبلی در تقابل با عقلانیت اعتزالی... عقل ستیزان اشعری و نقش قدرت سیاسی در گرایش به اشعریت... یک دیدهبان هوشیار در اعماق وجودش بیدار است تا او را همواره به چالش بکشد... صفویه زمینهساز ظهور اخباریگری... برای هزاران حدیث مشهور سندسازی کرد... سفیهان در روایت میکوشند و عالمان در درایت
...
کارگران در فضایی مابین سقف و دیوارهای فوقانی ساختمان مسجد، به شمار زیادی از اوراق پوستی و کاغذی برخوردند... شمار این اوراق قرآنی را از 12 هزار تا 15 هزار برگه گفتهاند... در گونیهای سیبزمینی در زیرزمین موزه ملی یمن نگهداری میکردند... بر اساس آزمایش کربن14 قدمت متن قرآن را به دوران پیش از خلافت عثمانبن عفّان خلیفه سوم میبرد... افسر بازنشسته نیروی دریایی امریکا وثاقت قرآن را زیر سوال برد
...
به رغم کمحجم بودنش در واقع یک کتابخانه عظیم است... یکی از چالشهای زمخشری در تفسیر کشاف این بود که مثلا با عرفا گلاویز است، چون عقل کلی که عرفا مطرح میکنند برایشان قابل قبول نیست... از لحاظ نگرشی من اشعری هستم و ایشان گرایشات اعتزالی دارد... حاکم مکه وقتی میبیند زمخشری به مکه میرود، میگوید اگر تو نمیآمدی، من میخواستم به خوارزم بیایم و تقاضا کنم این متن را به پایان برسانی... هنوز تصحیح قابل قبولی از آن در اختیار نداریم
...
در حال بارگزاری ...
در حال بارگزاری ...
هنرمندی خوشتیپ بهنام جد مارتین به موفقیتهای حرفهای غیرمعمولی دست مییابد. عشقِ اُلگا، روزنامهنگاری روسی را به دست میآورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که بهدست آژانسهای مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر میپیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا بهعنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمالگرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشمانداز آن
...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینههای اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قویتر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشهای که از قفقاز میآمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بینیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است
...
وقتی با یک مستبد بیرحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه میخورید، شگفتآور است که چقدر به ندرت احساس میکنید روبهروی یک شیطان نشسته یا ایستادهاید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی میکنند و لبخند میزنند... در شرایط مناسب، هر کسی میتواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستمهای خوب رهبران بهتر را جذب میکنند و سیستمهای بد رهبران فاسد را جذب میکنند... به جای نتیجه، روی تصمیمگیریها تمرکز کنیم
...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیهای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعهی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم
...
هنگام خواندن، با نویسندهای روبه رو میشوید که به آنچه میگوید عمل میکند و مصداق «عالِمِ عامل» است نه زنبور بیعسل... پس از ارائه تعریفی جذاب از نویسنده، به عنوان «کسی که نوشتن برای او آسان است (ص17)»، پنج پایه نویسندگی، به زعم نویسنده کتاب، این گونه تعریف و تشریح میشوند: 1. ذوق و استعداد درونی 2. تجربه 3. مطالعات روزآمد و پراکنده 4. دانش و تخصص و 5. مخاطب شناسی.
...