مادر «کلیله‌و دمنه» | اعتماد


«پنچا تنتره» [Panchatantra] از بسیاری جهات کتابی ارزنده برای ایرانیان است و از قدیم‌الایام مورد توجه مورخان و ادیبان ایرانی قرار داشته. این کتاب، کتابی‌است نادر و دیریاب چون درهیچ‌کتاب دیگری نمی‌توان فلسفه، روانشناسی، سیاست، موسیقی، اخترشناسی، مناسبات انسانی و ... را یکجا و درکنار هم دید که هم به زبانی ساده و درعین حال به سبک فاخر خواننده را به شگفتی و اندیشه وادارد.همان‌گونه که در مقدمه این کتاب هم آمده، بی‌شک دلیل ماندگاری یک اثر ادبی، ژرفای معانی، گستردگی مفاهیم و جهانشمول بودن آن است.

پنچا تنتره» [Panchatantra]

این آثار در محدوده زمانی خاصی از تاریخ تکامل بشری زندانی نمی‌شوند و به بنیادی‌ترین خصلت انسان، این شگفت‌انگیزترین پدیده آفرینش می‌پردازند.پنچا تنتره بی‌تردید یکی از این آثار جاویدان و ماندگار تاریخ ادبی انسان و یکی از کهن‌ترین گنجینه‌هایی است که به شیوه‌ای کاملا بدیع و سرشار از لطافت و ظرافت به کنش‌های انسانی دربسیاری از عرصه‌های حیات اجتماعی پرداخته است. شیوه قصه‌نویسی این کتاب در ادبیات فارسی نیز ریشه‌دار است که ازآن میان می‌توان به شاهکاری چون« کلیله‌و دمنه» اشاره کرد.

می‌توان گفت که رگه‌هایی از این اثر در بسیاری از داستان‌های مولانا، عطار و قصه‌های زبانزد ایرانیان به روایت داستان از زبان حیوانات بر می‌خوریم اما ازآنجا که قدمت پنچا تنتره به زمانی بسیار کهن‌تر از سایر آثار مشابه می‌رسد، همگان این اثر را پیشتاز درروایت قصه و فن قصه‌ در قصه‌می‌دانند.پنچا تنتره که ظاهرا توسط گروهی از بزرگان ادبی هندوستان نوشته‌شده، به فرمان خسرو انوشیروان ساسانی و به همت برزویه طبیب از هند به ایران آورده‌شد و در نیمه قرن دوم هجری دانشمندی به نام روزبه و مشهور به عبدالله بن مقفع، متن پهلوی را به عربی ترجمه‌کرد.

اصل کتاب به زبان سانسکریت بوده و نام آن پنچا تنتره یا به روایتی، پنکا تنتره به معنای پنج‌فصل یا پنج‌حکمت بوده است.این کتاب در زبان پهلوی به «کلیلک و دمنگ» که نام دو شخصیت درکتاب بوده نامگذاری شده که به تدریج به«کلیله و دمنه» تغییر نام داده است. آن‌گونه که پیداست اززمان ترجمه و انتشار این کتاب، هیچ‌کدام از بزرگان ادب فارسی از خواندن آن امتناع‌نکرده‌اند و همان‌گونه که گفته‌شد چهره‌هایی بزرگ از ادبیات کلاسیک به اشکال مختلف، قصه‌های این اثر را مورد بازخوانی و بازنویسی قرار داده‌اند. البته این را هم باید گفت که شناخت بیشتر این اثر ازسوی ایرانیان مدیون شخصیتی به نام «ابوالمعالی نصرالله محمد بن عبدالحمید»، منشی حکومت غزنویان درهند است که این اثر را برای بهرام‌شاه ترجمه و تالیف مجدد کرد. پنچا تنتره اثری است که حتی درعصر معاصر هم مورد توجه نویسندگان ادبیات داستانی‌است به گونه‌ای که بزرگانی چون «هوشنگ‌ گلشیری و رضا براهنی» شاگردان خودراهمواره به خواندن این اثر تشویق می‌کردند. پنچا تنتره را انتشارات صدای معاصر منتشر کرده است.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...