انتشارات قدیانی، سال 72 پنج قصه‌ی گزیده از شاهنامه‌ی فردوسی را منتشر کرد. این داستان‌ها را حسین فتاحی به صورت متن برگردان کرده و اکنون این کتاب به چاپ هفدهم رسیده است.

ایبنا: فردوسی، حکیم و دانشمند ایرانی که نام او در سراسر جهان یادآور فرهنگ و تمدن ایرانی است، شاهنامه را با خون دل نوشت و با این بهای گران، خریدار احترام و محبت ملت ایران و همه‌ی مردم جهان شد.

فردوسی تاریخ، افسانه و اندیشه‌های بلند را درهم آمیخت و کتابی فراهم آورد که به قول خودش کاخی بلند و بی‌گزند است.

آقای فتاحی در مقدمه‌ی کتاب «پنج قصه‌ی گزیده از شاهنامه» نوشته است: «در میان تمامی شاهنامه، داستان‌های آن مؤثرتر، با ارزش‌تر و دلنشین‌تر از قسمت‌های تاریخی آن است. باز به گفته‌ی اکثریت سخن‌شناسان و نویسندگان در میان این داستان‌ها چند داستان باشکوه‌تر و بی‌نظیرتر است. داستان ضحاک و فریدون، داستان زال، رودابه و رستم، سیاوش، سهراب و رستم اسفندیار از این جمله است.»

او در ادامه نوشته است؛ «این داستان‌ها عناصری همچون پیام، درونمایه و شخصیت آنچنان بزرگ و جاودانی است که به زمان و مکان محدود نمی‌شود و در هر دوره و هر مکانی، تازه نو و گیراست.

در انتخاب و برگردان داستان‌ها سعی بر حفظ روح، فضا و حس اصلی داستان‌های شاهنامه داشته‌ام. در شاهنامه اگر چه برخی از کلمات و واژه‌ها قدیمی و کمی نا آشنا هستند؛ اما سعی بر این بوده است که حتی‌الامکان از همان کلمات و واژه‌ها استفاده شود تا حس و فضای حماسی داستان‌ها، بهتر محفوظ بماند.

این انتخاب و برگردان در حکم واسطه است تا نوجوانان و جوانان و بزرگ‌ترهایی که با شاهنامه انس و الفتی ندارند، با این اثر بزرگ آشنا شوند و این کتاب روزنه‌ای به جهان شگفت‌انگیز شاهنامه باشد.»

این کتاب سی‌ودومین کتاب از مجموعه‌ کتاب‌های «گزیده‌ی ادب پارسی» است که برای نخستین بار در سال 71 منتشر شد و اکنون پس از 17 سال به چاپ هفدهم رسیده است.

چاپ هفدهم کتاب «پنج قصه‌ی گزیده از شاهنامه‌ی فردوسی 1» توسط انتشارات قدیانی با قیمت 3000 تومان منتشر شده است.

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...