به گزارش ایبنا، اختتامیه شانزدهمین دوره جشنواره نقد کتاب عصر یکشنبه در سرای کتاب موسسه خانه کتاب برگزار شد.
در این آیین منتخبان به شرح زیر معرفی شدند:
 
کلیات
اثر شایسته‌ی تقدیر:
«نقد و تحلیل کتاب روش تحقیق به زبان ساده»، مراد اسماعیلی، پژوهشنامه‌ی انتقادی متون، ش 2، اردیبهشت 1397.
 
فلسفه، کلام و عرفان
اثر شایسته‌ی تقدیر:
«آسیب‌شناسی کتاب درسی مبانی عرفان نظری با رویکرد تحلیل محتوا و روش»، محمدرضا ارشادی‌نیا، پژوهش و نگارش کتب دانشگاهی، بهار و تابستان 1397.
 
دین
الف) قرآن و حدیث
اثر شایسته‌ی تقدیر:
«بازخوانی نقادانه و واکاوی روایات عاشورایی کتاب الهدایه‌ی‌الکبری خصیبی»، محسن رفعت و وحید شریفی گرم‌دره، پژوهشنامه‌ی امامیه، ش 8، پاییز و زمستان 1397.
 
ب) فقه و حقوق
اثر شایسته‌ی تقدیر:
«نقد کتاب مبانی حقوق اساسی جمهوری اسلامی ایران»، ابراهیم موسی‌زاده، پژوهشنامه‌ی انتقادی متون، ش 5، مرداد 1397.
 
علوم‌اجتماعی
الف) علوم اجتماعی
اثر برگزیده:
«بررسی و ارزیابی کتاب ایدئولوژی و اتوپیا: مقدمه‌ای بر جامعه‌شناسی شناخت»، فرهنگ ارشاد، پژوهشنامه‌ی انتقادی متون، ش 12، اسفند 1397.
 
ب) علوم سیاسی
اثر برگزیده:
«روانکاوی لاکانی و امکان بازآفرینی امر سیاسی: بازخوانی انتقادی لاکان و امرسیاسی»، علی‌اشرف نظری، پژوهشنامه‌ی انتقادی متون، ش 6، شهریور 1397.
 
ج) ارتباطات
اثر شایسته‌ی تقدیر:
«تولید علم انسانی قرآنی بدون التزام به قواعد تفسیر: نقد کتاب همشناسی فرهنگی...»، مصطفی همدانی، دین و سیاست فرهنگی، ش 10، بهار و تابستان 1397.
 
 زبان و زبان‌شناسی
اثر شایسته‌ی تقدیر:
«نقد و معرفی کتاب نظام انطباق در زبان تاتی»، جهاندوست سبزعلی‌پور، پژوهش‌های زبان‌شناسی تطبیقی، ش 16، پاییز و زمستان 1397.
 
ادبیات
الف) نقد ادبی
اثر شایسته‌ی تقدیر:
«یادداشت‌هایی درباره‌ی فردوسی و شاهنامه»، سجاد آیدنلو، آینه پژوهش، ش 169، فروردین و اردیبهشت 1397.
 
ب) متون کهن
اثر برگزیده:
«میل در چشم جهان بینش کشید: نورالعیون زرین‌دست و تصحیح آن»، گلپر نصری و یونس کرامتی، آینه میراث، ش 62، بهار و تابستان 1397.
 
ادبیات داستانی
اثر شایسته‌ی تقدیر:
«نقد فمنیستی بوم‌گرای رمان جای خالی سلوچ»، بهزاد پورقریب، ادبیات پارسی معاصر، ش 2، پاییز و زمستان 1397.
 
تاریخ و جغرافیا
اثر برگزیده:
«نقدی بر کتاب ایران در عصر صفوی»، بهزاد کریمی، پژوهشنامه انتقادی متون، ش 10، دی 1397.
 
علوم و فنون
اثر برگزیده:
«نقدی بر کتاب تاریخ و فلسفه‌ی ریاضیات»، حسن امینی، پژوهشنامه انتقادی متون، ش 1، فروردین 1397.
 
کودک و نوجوان
اثر برگزیده:
«درآمدی بر بوم‌فمنیسم: مطالعه‌ی موردی دو دوست و دیلینگ دیلینگ»، مسیح ذکاوت، مطالعات ادبیات کودک، ش 18، پاییز و زمستان1397.

................ هر روز با کتاب ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...