کتاب «مکث، درنگی در هشتاد کتاب» نوشته حسین انتظامی توسط انتشارات نیستان منتشر شد.

مکث، درنگی در هشتاد کتاب حسین انتظامی

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، کتاب «مکث، درنگی در هشتاد کتاب» شامل مجموعه‌ یادداشت‌های انتظامی در نقد و معرفی 80 عنوان کتاب است.

انتظامی که در سال‌های اخیر به طور عمده در مطبوعات و اندکی به عنوان مدیریت سینما فعالیت داشته است، به گفته خود در این یادداشت‌ها مدلی خاص برای نگاه مدیران فرهنگی به مقوله کتاب و کتابخوانی مطرح کرده است. او در این مدل کتاب‌های مختلفی را در موضوعاتی بعضاً متفاوت و غیر مرتبط با تخصص کاری خود پیش روی مخاطب بازگشایی می‌کند و آنها را از منظر محتوایی و زاویه دیدی انحصاری معرفی و شاید مبالغه نباشد که بگویی حلاجی می‌کند.

انتظامی در این یادداشت‌ها نمایش نمایی از دلایل جذابیت کتاب و سوق دادن مخاطب یادداشت به سوی آن جذابیت‌ها برای تورق و مطالعه کتاب است.

در بخشی از مقدمه این یادداشت می‌خوانیم:

«در این کار حتی اگر قصد خودنمایی و فضل‌فروشی هم بود، جا داشت؛ چرا که وجود گرامی کتاب و ترویج کتابخوانی در زمره معروفاتی است که اگر همراه با ریا هم صورت بگیرد، ناپسند نیست، اگر سنت حسنه تواصی، درحوزه کتاب رواج بیشتری گیرد و یا با تشکیل حلقه‌ای از دوستان، هریک مأمور شویم کتاب‌هایی را که می‌خوانیم درقالب یک جلسه کوتاه به دیگران گزارش کنیم و بگوییم که این کتاب، ارزش خواندن و وقت گذاشتن دارد یا نه، خدمت بزرگی به تعالی یکدیگر کرده‌ایم. من البته منتقد حرفه‌ای نیستم و چنین ادعایی ندارم. این یادداشت‌ها عمدتاً سودای معرفی دارد و بیشتر به روایت نگارنده از یک کتاب می‌ماند. ای بسا کسی دیگر، همان کتاب را از زاویه‌ای دیگر روایت کند.

آنچه اما این کتاب را جذاب می‌کند نخست در سابقه مدیریتی و نگاه خاص سیاسی و اجتماعی انتظامی است که همواره منحصر به فرد بوده و موافقا و مخالفان زیادی داشته و طبعاً برای بسیاری جذاب خواهد بود تا ببیند صاحب آن نگاه خاص به مطبوعات و سینما و مدیریت فرهنگی چه نگاهی به کتاب و مطالعه دارد معرفی می‌کند.اما دیگر عامل جذاب کننده این کتاب در انتخاب‌های انتظامی است که طیفی وسیع از گونه‌های متنی از ادبیات تا سیاست را در بر می‌گیرد.»

انتظامی این یادداشت‌ها را در سال‌های اخیر به طور عمده در صفحه مجازی خود منتشر کرده و بازخوردهای مختلفی نیز بر آن رصد کرده است. انتشار مکتوب آنها در کنار هم در این مجموعه اما روایتی است تازه برای ماندگاری متونی که در فضای مجازی شاید عمر قابل توجهی نداشته باشند.

................ هر روز با کتاب ...............

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...