کتاب «پیراهن بی‌درز مریم» نوشته‌ی ندا کاووسی‌فر با حضور احمد ابوالفتحی، حمید بابایی و سهند آدم‌عارف نقد شد. 

به‌گزارش مهر، جمعه‌شب یکم شهریورماه ۱۳۹۸ کافه‌کتاب نیماژ میزبان نشست نقد و بررسی رمان «پیراهن بی‌درز مریم» بود که با حضور بزرگانی همچون کیهان کلهر و نوید افقه در عرصه‌ موسیقی و صمد طاهری و منصور علیمرادی در عرصه‌ ادبیات، برگزار می‌شد. 

 احمد ابوالفتحی؛ نویسنده و منتقد در این جلسه گفت: یکی از زیرلایه‌های اثر ارتباط و نسبت مادران و فرزندان است. در ارتباط نیلوفر و فرزند در شکمش. در ارتباط احمد خسروی با فرزندخواهی‌اش، در ارتباط مادر نیلوفر و فرزندانش، در ارتباط مریم با نیلوفر و... در تک‌تک این ارکان یکی از وجوه مشترکی که وجود دارد این است که همه‌ این‌ها با مسئله‌ فرزند چگونه مواجهه‌ای خواهند داشت. در نهایت نقطه‌ کلیدی که این‌ها را به هم وصل می‌کند همین مسئله‌ است که نسبت با رویکرد ایدئولوژیک رمان پیدا می‌کند و نهایتاً کسی نسلش را می‌تواند ادامه دهد که به‌تصور شخصیت‌های اثر در ابتدا به‌ظاهر نسلش منقطع شده است. نسل قربانی ادامه پیدا می‌کند و جلاد نسلش منقرض می‌شود. نوع مواجهه‌ انتقادی نیلوفر با ایدئولوژی برادر و خواهرانش شاید منفی به‌نظر برسد اما در نهایت امید همان وجود آرش است که نمود پیدا می‌کند و این نقطه‌ای‌ست که اثر را از رمانی ضدآرمان به رمانی آرمان‌گرا تبدیل می‌کند. اگرچه آرش از تورج نام نمی‌گیرد اما در پایان انگشتر به آرش تعلق می‌گیرد. ما در اثر با یک بازنمایی صرف اسطوره مواجه نمی‌شویم؛ ما با بازخوانی خودویژه‌ی ندا کاووسی‌فر از اسطوره روبه‌رو می‌شویم.  

سهند آدم‌عارف؛ مجری و دیگر منتقد این نشست ضمن اشاره به مقابه‌ای درباره‌ لیوتار از روزبه صدرآرا درخصوص التذاذ هنری و ادبی، رمان «پیراهن بی‌درز مریم» را اثری شگفت‌انگیز دانست که در سه ساحت قابل بررسی است: ساحت نخست، عرصه‌ تکنیک و استراتژی است که نویسنده در آن به‌خوبی توانسته‌ با اختیار کردن زبان کارا، تکنیک‌های روایی مفید همچون راوی اول‌شخص و جامپ‌کات‌های سینمایی برای ایجاد ریتم و خلق نقاط عطف درخشان، فرم منحصر به فردی در رمان به‌وجود بیاورد. 

وی افزود: ساحت بعدی ساحت اندیشگی و ایدئولوژیک است. ممکن است رمان یا نویسنده‌اش مستقیما مقیم یک ایدئولوژی نباشد و یا از آن منظر به جهان نگاه نکند اما نسبت به جهان، پدیده‌ها، مسائل اجتماعی، انسانی و سیاسی کاملاً موضع دارد و موضع اتخاذ می‌کند. می‌داند کجای جهان ایستاده و زاویه‌اش را با همه‌چیز به‌طور دقیق تبیین می‌کند. این خلائی‌ست که گریبان ادبیات امروز را گرفته است که به‌بهانه‌ دوری از شعارزدگی، ادبیاتی خنثی تولید می‌شود. 

این منتقد ادبی تاکید کرد: اما ساحت سومی که می‌شود در آن به بررسی اثر پرداخت، ساحت‌های هرمنوتیکی، تاویلی و نشانه‌شناختی هستند چرا که رمان پتانسیل بی‌نظیری در این زمینه به‌وجود می‌آورد.   

همچنین حمید بابایی؛ دیگر منتقد این نشست درباره‌ کتاب گفت: مواردی که در اثر وجود دارد آن را خواندنی می‌کند. در وضعیتی که این روزها اغلب رمان‌ها نه آرمانی دارند و نه دغدغه‌ای. دغدغه‌ی اجتماعی که اصلاً وجود ندارد. رمان مسئله‌ امروز ماست و تک‌تک عناصر روایی‌اش در جهت طرح دغدغه‌های امروز اجتماعی ماست. اصل رمان بر پایه‌ سکوت پیش می‌رود. یعنی بر این پایه که زن حرف‌هایی برای گفتن دارد که این حرف‌ها را نمی‌زند. زن در جامعه‌ ما همین گونه است و اتفاقا عرف سنتی و ریشه‌های تاریخی ما هم همین را می‌گوید؛ این یک گفتمان است و رمان بر پایه‌ی سکوت پیش می‌رود و حتی در پایان نیست در ارتباط با غافلگیری مربوط به برادرش تورج، در نهایت تصمیم می‌گیرد دربرابر مادرش سکوت پیشه کند و رازی را که تازه به آن دست یافته است بیان نکند.  

هنرمندان، نویسندگان و مترجمان حاضر در این نشست عبارت بودند از: کیهان کلهر، نوید افقه، صمد طاهری، منصور علیمرادی، مهدی اشرفی، امید صباغ‌نو، بهزاد باباخانی، آرش منصورگرگانی، مینا صفار، حامد سرایی و...

«خرد»، نگهبانی از تجربه‌هاست. ما به ویران‌سازی تجربه‌ها پرداختیم. هم نهاد مطبوعات را با توقیف و تعطیل آسیب زدیم و هم روزنامه‌نگاران باتجربه و مستعد را از عرصه کار در وطن و یا از وطن راندیم... کشور و ملتی که نتواند علم و فن و هنر تولید کند، ناگزیر در حیاط‌خلوت منتظر می‌ماند تا از کالای مادی و معنوی دیگران استفاده کند... یک روزی چنگیز ایتماتوف در قرقیزستان به من توصیه کرد که «اسب پشت درشکه سیاست نباش. عمرت را در سیاست تلف نکن!‌» ...
هدف اولیه آموزش عمومی هرگز آموزش «مهارت‌ها» نبود... سیستم آموزشی دولت‌های مرکزی تمام تلاش خود را به کار گرفتند تا توده‌ها را در مدارس ابتدایی زیر کنترل خود قرار دهند، زیرا نگران این بودند که توده‌های «سرکش»، «وحشی» و «از لحاظ اخلاقی معیوب» خطری جدی برای نظم اجتماعی و به‌علاوه برای نخبگان حاکم به شمار روند... اما هدف آنها همان است که همیشه بوده است: اطمینان از اینکه شهروندان از حاکمان خود اطاعت می‌کنند ...
کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...