ترجمه کامران غبرایی از کتاب «نقد هنر: شناخت هنر معاصر» نوشته تری برت توسط انتشارات چتر فیروزه منتشر شد. این ترجمه پیشتر توسط انتشارات کتاب نشر نیکا در دسترس مخاطبان قرار می‌گرفت.

به گزارش مهر، انتشارات چتر فیروزه نخستین چاپ خود از کتاب «نقد هنر: شناخت هنر معاصر» نوشته تری برت و ترجمه کامران غبرایی را با شمارگان هزار نسخه، ۴۴۲ صفحه و بهای ۹۵ هزار تومان منتشر کرد. این ترجمه پیشتر توسط انتشارات کتاب نشر نیکا در سه نوبت با شمارگان کلی سه هزار و ۷۰۰ نسخه منتشر شده بود.

کتاب ۶ فصل دارد که به ترتیب عبارتند از «درباره نقد هنر»، «نظریه و نقد هنری»، «توصیف هنر»، «تفسیر هنر»، «داوری درباره هنر» و «نگارش و گفت‌وگو درباره هنر». مباحث دو فصل پایانی کتاب یعنی «داوری درباره هنر» و «نگارش و گفت‌وگو درباره هنر» از ابداعات نویسنده به شمار می‌رود. البته داوری درباره هنر در تاریخ زیبایی‌شناسی سابقه فراوان دارد، اما شیوه و چگونگی داوری و نقادی هنری در این بخش بسیار جدید است.

همچنین نقد نویسنده بر نقد «پیتر پلاگنز» از نقاشی‌های «فریدا کالو» نقاش مکزیکی و یکی نامدارترین زنان هنرمند در تاریخ هنر معاصر، بر جذابیت این بخش افزوده است. فصل ششم و انتهایی نیز به مخاطب کمک می‌کند تا پس از مطالعه این کتاب بسیار بهتر و روشمندتر به نقادی و گفت‌وگو درباره هنر بپردازد. از این منظر مطالعه این بخش برای دانشجویان هنر و روزنامه‌نگاران و خبرنگاران حوزه‌های مختلف هنر، امری لازم و ضروری است. تری برت با نگاه نقادانه خود در این کتاب مخاطبش را وادار به نگاه انتقادی به هنر می‌کند و می‌تواند این نوع نگاه را به مخاطب نیز آموزش دهد.

او در بخشی از پیشگفتار خود بر این کتاب نوشته است: «هدف اصلی این کتاب آشناسازی خواننده با دنیای بی‌کران هنر معاصر است. من این کتاب را برای رویارویی آسان‌تر و خردمندانه‌تر با نقد هنر معاصر نگاشته‌ام و در این کار ترتیبی در پیش گرفتم تا خواننده را به دانش منتقدان حرفه‌ای نزدیک کنم. این کتاب را مشخصاً، برای افزایش توانایی خواننده در نوشتن و گفت‌وگو درباره هنر نوشته‌ام.»

تری برت، نویسنده این کتاب، هنرشناس و نقاد معاصر آمریکایی ابتدا در رشته فلسفه هنر تحصیل کرد، اما سرانجام تحصیلات دانشگاهی‌اش را در زمینه آموزش هنر به پایان برد.
برت در سال ۱۳۸۳ سفری به ایران داشت و چند سخنرانی در گالری‌های هنری و همچنین موزه هنرهای معاصر تهران ایراد کرد. کتاب «نقد عکس» نیز از این منتقد آمریکایی با ترجمه مشترک کاوه میرعباسی و اسماعیل عباسی از سوی نشر مرکز منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

ایده اولیه عموم آثارش در همین دوران پرآشوب جوانی به ذهنش خطور کرده است... در این دوران علم چنان جایگاهی دارد که ایدئولوژی‌های سیاسی چون مارکسیسم نیز می‌کوشند بیش از هر چیز خود را «علمی» نشان بدهند... نظریه‌پردازان مارکسیست به ما نمی‌گویند که اگرچه اتفاقی رخ دهد، می‌پذیرند که نظریه‌شان اشتباه بوده است... آنچه علم را از غیرعلم متمایز می‌کند، ابطال‌پذیری علم و ابطال‌ناپذیری غیرعلم است... جامعه‌ای نیز که در آن نقدپذیری رواج پیدا نکند، به‌معنای دقیق کلمه، نمی‌تواند سیاسی و آزاد قلمداد شود ...
جنگیدن با فرهنگ کار عبثی است... این برادران آریایی ما و برادران وایکینگ، مثل اینکه سحرخیزتر از ما بوده‌اند و رفته‌اند جاهای خوب دنیا مسکن کرده‌اند... ما همین چیزها را نداریم. کسی نداریم از ما انتقاد بکند... استالین با وجود اینکه خودش گرجی بود، می‌خواست در گرجستان نیز همه روسی حرف بزنند...من میرم رو میندازم پیش آقای خامنه‌ای، من برای خودم رو نینداخته‌ام برای تو و امثال تو میرم رو میندازم... به شرطی که شماها برگردید در مملکت خودتان خدمت کنید ...
رویدادهای سیاسی برای من از آن جهت جالبند که همچون سونامی قهرمان را با تمام ایده‌های شخصی و احساسات و غیره‌اش زیرورو می‌کنند... تاریخ اولا هدف ندارد، ثانیا پیشرفت ندارد. در تاریخ آن‌قدر بُردارها و جهت‌های گونه‌گون وجود دارد که همپوشانی دارند؛ برآیندِ این بُردارها به قدری از آنچه می‌خواستید دور است که تنها کار درست این است: سعی کنید از خود محافظت کنید... صلح را نخست در روح خود بپروران... همه آنچه به‌نظر من خارجی آمده بود، کاملا داخلی از آب درآمد ...
می‌دانم که این گردهمایی نویسندگان است برای سازماندهی مقاومت در برابر فاشیسم، اما من فقط یک حرف دارم که بزنم: سازماندهی نکنید. سازماندهی یعنی مرگ هنر. تنها چیزی که مهم است استقلال شخصی است... در دریافت رسمی روس‌ها، امنیت نظام اهمیت درجه‌ی اول دارد. منظور از امنیت هم صرفاً امنیت مرز‌ها نیست، بلکه چیزی است بسیار بغرنج‌تر که به آسانی نمی‌توان آن را توضیح داد... شهروندان خود را بیشتر شبیه شاگرد مدرسه می‌بینند ...
عدالت در یک جامعه پسادیکتاتوری چگونه باید تأمین شود؟... آلمان پیش از این نیز مجبور شده بود با بقایای حکومت دیکتاتوری هیلتر و جرائم آنها مواجه شود... آیا باید دست به پاکسازی ادارات دولتی از افرادی زد که با حکوت کمونیستی همکاری داشته‌اند؟... احکام بر اساس قانونی تنظیم می‌شدند که کمترین مجازات را مقرر کرده بود... رسیدگی به هتک حیثیت افراد در رژیم گذشته... بسیاری از اساتید و استادیاران به عنوان خبرچین برای اشتازی کار می‌کردند ...