زمزمه صحیفه‌سجادیه در محراب‌کلیسا! | جام جم


اسلام به‌عنوان مجموعه‌ای پیوسته و همگن از شناخت‌نامه‌ها و راهنماها برای زندگی فردی و اجتماعی بشر، متعهد است که مسیر نیکبختی انسان را به بهترین شکل ممکن روشن سازد و راه رسیدن او به سعادت جاودان را از کوتاه‌ترین و هموارترین معبر نشان دهد.

خلاصه کتاب همه چیز روبه‌راه است: ممنونم شهاد زمانی صحیفه سجادیه

میراث ارجمند و گرانسنگ معارف دینی که نوری تابنده در تاریکی‌های جهل و نادانی شد و تمدن اسلامی را بنیان نهاد امروز بیش از هر زمان نیازمند کاوش و بازیابی است. این گنج‌ها و گنجینه‌ها که سرمایه معنوی انسان معاصر است باید با رویکردی تازه بازخوانی گردد و با نگاهی نوین بازنویسی شود تا بتواند به تناسب فهم و دریافت و ذوق و ذائقه مخاطب امروز تشنگی و نیاز او را برطرف سازد. شاید به جرأت بتوان گفت که هیچ قوم و جماعتی در جهان به اندازه ما نسبت به سرمایه‌های معنوی‌شان بی‌اعتنا و بی‌رغبت نیستند چنان‌که حتی نسبت به داشته‌های مادی‌مان چنین هستیم و بیراه نیست اگر خود را به طنزی تلخ، سخاوتمندترین مردم دنیا بدانیم. قرآن‌کریم که کلمه‌کلمه‌اش سخنان مستقیم خداوند است به جای خود، حتی دفترهای روایات و احادیث پیامبر خدا و خاندان مطهرش به‌جای ما به هریک از دیگر فرزندان خانواده بشری می‌رسید آنها را چنین مهجور و غریب نمی‌گذاشتند.

بی‌تردید اگر مجموعه سخنان گهربار و آموزه‌های ارزشمند پیشوایان دین در دست دیگران بود قدر و قیمت آنها را بسیار پیش از ما می‌دانستند و اگر این رهنمودها به گوش‌شان می‌رسید به جان و دل می‌گرفتند و در پی اولیای حق می‌آمدند.

میراث عظیم معرفتی و دینی ما چه آثار باقیمانده از اولیای خداوند مانند کتاب‌های بزرگ و مجموعه‌های روایی و چه تألیفات علما و دانشمندان بزرگواری که روح تعالیم دین را در قالب خود جای داده‌اند برای رسیدن به دیدرس و دسترس مخاطب امروز هم در شیوه نگارش و ترجمه نیازمند فرآوری است و هم در شکل عرضه و قالب تولید نیازمند کارهایی ویژه است.

نشر خیمه با این هدف مجموعه «آسمان همین حوالی» را طراحی کرده و در نخستین گام بازنویسی بخش‌هایی از صحیفه مبارکه سجادیه را با عنوان «همه چیز روبه‌راه است: ممنونم» منتشر می‌کند. صحیفه سجادیه که مجموعه دعاهای املاشده از زبان زین‌العابدین، حضرت امام سجاد علیه‌السلام است به‌عنوان خواهر قرآن و زبور خاندان پیامبر شهرت دارد و دارای چنان جایگاه و موقعیتی است که بعد از قرآن و نهج‌البلاغه هیچ کتاب و اثری نوشتاری در جامعه دینی ما به آن نرسیده است.

دوست و دشمن به این جایگاه اعتراف کرده‌اند و حتی کسانی که هیچ از آن و صاحب آن نمی‌دانسته‌اند در نخستین آشنایی با این اثر بدیع دچار حیرت و شیفتگی شده و دل به آن باخته‌اند؛ چنان‌که آن ماری شیمل در مقدمه ترجمه آلمانی صحیفه نقل می‌کند. من، خود در مواردی متعدد این شوق و شیفتگی را دیده‌ام و با حسرت و دریغ اندیشمندان و اهل ادب از سایر مذاهب و ادیان روبه‌رو شده‌ام.

از آن جمله، پدر دکتر جورج خوام، رئیس معهد الهیات قدیس پولس در حریصای لبنان بود که مرکز عالی تربیت کشیش‌های کاتولیک و تحت نظر واتیکان است. ایشان یک‌بار یکی از دعاهای صحیفه سجادیه را تلاوت کرد و گفت از وقتی با این دعا آشنا شده‌ام آن را در ضمن مناجات‌های محراب روز یکشنبه خود قرار داده‌ام و طلاب را هم به آن توصیه کرده‌ام.همه چیز روبه‌راه است: ممنونم با این هدف نگاشته شده که معارف والای این اثر ماندگار و آسمانی را به زبانی ساده و همه فهم برای مخاطب امروز بازنویسی کند بی‌آن‌که از روح مضمون و حال‌وهوای محتوا دور شود.

شهاد زمانی تلاش کرده است تا با قلمی روان و نشری صمیمانه همان مضامین را با حال‌وهوای زندگی مخاطب جوان عرضه دارد و مخصوصا زمینه و فضایی برای نزدیک‌شدن به احساس مناجات و گفت‌وگو با خداوند فراهم سازد. در زندگی آشفته و فضای غبار آلود دنیای امروز شاید هیچ درمانی به اندازه مناجات برای دردهای انسان معاصر اثربخش و مفید واقع نشود. اگر کسی به هر دلیل مهارت مناجات را نیاموخته باشد و تجربه رازونیاز با پروردگار را نداشته باشد، متن این کتاب می‌تواند به نرمی و ملایمت او را همراهی کند و زبانش را گویا و دلش را گرما و نور ببخشد تا اندک‌اندک با راهنمایی سرور اهل عبادت، امام سجاد این مهارت را بیاموزد و دردهای دل خود را با خداوند بگوید و چنان‌که سزاوار و شایسته است با پروردگار خود حرف بزند.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...