کتاب «مذهب‌ها و طریقت‌ها در ترکیه» [100 Soruda Türkiye'de Mezhepler ve Tarikatlar] نوشته عبدالباقی گولپینارلی [Abdülbaki Gölpınarlı] با ترجمه داود وفایی توسط نشر مولی منتشر و راهی بازار نشر شد.

مذهب‌ها و طریقت‌ها در ترکیه» [100 Soruda Türkiye'de Mezhepler ve Tarikatlar]  عبدالباقی گولپینارلی [Abdülbaki Gölpınarlı]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، عبدالباقی گولپینارلی، نویسنده این‌کتاب متولد سال ۱۹۰۰ و درگذشته به‌سال ۱۹۸۲، از عرفان‌پژوهان ترکیه است که به اندیشه‌های مولانا و فرهنگ ایران و ادبیات کشورمان علاقه زیادی داشت. او تالیفات و پژوهش‌های متعددی در این‌زمینه دارد. گولپینارلی دو کتاب دارد که در آن‌ها با شیوه خاصی به طرح مساله پرداخته و مطالبی را که درک‌شان ثقیل است، به زبان ساده و در قالب سوال و جواب تشریح کرده است؛ یکی کتاب «تصوف در یکصد پرسش و پاسخ»‌ و دومی «مذهب‌ها و طریقت‌ها در ترکیه» است.

مولف در کتاب مورد اشاره، مذاهب و طریقت‌های ترکیه را معرفی کرده و نحوه پیدایش و تداوم حیات‌شان را به تفصیل توضیح داده است. این‌کتاب برای اولین‌بار سال ۱۹۶۹ در استانبول منتشر شد. مترجم اثر نیز که سال‌هاست مشغول ترجمه آثار ادبی و مذهبی ترکی استانبولی است، در مقدمه خود بر این‌اثر اظهار امیدواری کرده چاپ کتاب «مذهب‌ها و طریقت‌ها در ترکیه» به فارسی، گامی در جهت زنده‌نگاه‌داشتن نام و اندیشه‌های گولپینارلی که از دوستداران خالص امیرمومنان علی (ع) است، شود.

کتاب پیش رو ۲ بخش اصلی دارد که عبارت‌اند از «مذهب» و «طریقت‌هایی در مسیر اسماء» که بخش اول دربرگیرنده ۱۴ فصل و بخش دوم هم شامل ۵ فصل است.

در بخش اول، مخاطب با این‌فصول روبرو می‌شود: «عوامل ظهور مذاهب، تشیع»، «افسانه عبدالله بن سبا»، «امامیه، اصول اعتقادی، دوازده امام»، «زیدیه، بطریه، جارودیه، سلیمانیه، نعیمیه، نقاط افتراق زیدیه و امامیه»، «اسماعیلیه و شاخه‌های آن»، «خوارج، ظهور، شاخه‌ها، اعتقادات، اباضیه»، «معتزله و جبریه، مبانی افتراق؛ توحید و عدل، شاخه‌های معتزله»، «مرجئه، مجسمه، مشبهه»، «وهابیت، مذهب ظاهری، ابن هزم و ابن تیمیه، ظهور وهابیت و تاثیرات آن در ترکیه»، «ایمان و عمل نزد اهل سنت و جماعت، مذهب‌های مالکی، حنفی، شافعی و حنبلی، مشترکات اهل سنت»، «نقطه افتراق مذاهب اهل سنت و امامیه در فروع، و یک فتوا»، «باطنیه، تفسیر از نظر باطنیان، میزان ارتباط آن با اسماعیلیه، منابع، اعتقادات، سازمان و واکنش‌ها، دروزیه، نصیریه، یزیدیان»، «ادیان باطلی که از باطنیه به وجود آمدند، حروفیه، شیخیه، بابیه، بهائیت و قادریه» و «ادیانی که با تاثیرپذیری از اسلام تاسیس شدند، شیخیه، بابیه، بهائیت، قادیانه».

پنج‌فصلی هم که مخاطب در بخش دوم کتاب با آن‌ها روبروست، از این‌قرارند: «تفاوت طریقت و مذهب، طریق اسماء: طریقت‌های قادریه، رفاعیه، بدویه، دسوقیه، اکبریه، یسویه، کبرویه، شاذلیه، سعدیه و شاخه‌های آن»، «خلوتیه کارخانه تولید طریقت، روشنیه، گلشنیه، شاخه دوم و انشعاب‌های آن: شعبانیه، شاخه سوم: شمسیه، جراحیه، جهانگیر مصری و شاخه‌های دیگر، شاخه چهارم، ویژگی‌های هر یک از شاخه‌ها»، «نقشبندیه، قواعد یازده‌گانه و اساسی نقشبندیه، مجددیه، خالدیه، تاثیر نقشبندیه در حیات اجتماعی، تیجانیه، سلیمانجی‌ها، نورجیان»، «صفویه، بایرامیه، آق‌شمس‌الدینیه و حکمتیه، جلوتیه، شاخه هاشمیه، و طریقت‌های دیگر» و «ملامت، فتوت، طریقت‌های برآمده از ملامت: ابدال، قلندری‌ها، حیدری‌ها، جامی‌ها، شمسی‌ها و ... ملامتیان بایرامی (حمزویان)، ملامتیان دوره سوم بکتاشیه، علویان، مولانا و مولویه، سماع و مقابله، دو نشئه در مولویه، عوامل ایجاد طریقت‌ها و وضعیت امروز.

در قسمتی از این‌کتاب می‌خوانیم:

می‌دانیم که در جنوب شرقی ترکیه اقلیتی از بهائیان زندگی می‌کنند. بهائیان ترکیه در سال‌های ۱۹۴۵، ۱۹۵۵، ۱۹۵۹ و ۱۹۶۱ در استانبول، آدانا و آنکارا تحت تعقیب قرار گرفتند. اساتید دانشگاه‌های استانبول و آنکارا، و دانشکده الهیات آنکارا در گزارشی کارشناسانه، بهائیت را دین باطلی اعلام کردند که پیروانی دارد. البته درباره نقش این‌تشکل برای ایجاد تفرقه و شکاف در جامعه در گزارش‌های مذکور بررسی خاصی به عمل نیامده است. بنابراین به سهولت می‌توان گفت که بهایی‌ها در ترکیه حضور دارند. آن‌ها دارای برخی رفتارهای باطنی نیز هستند. بهایی‌ها عالمان بزرگ و تاثیرگذار نزد مردم را بهایی معرفی می‌کنند. آن‌ها عادت کرده‌اند که تعداد خود را از آن‌چه هست بیشتر نشان دهند.

بهایی‌ها معابد خود را «مشرق‌الاذکار» می‌نامند. در عشق آباد ترکمنستان، شیکاگوی آمریکا، اوگاندا، سیدنی استرالیا و فرانکفورت آلمان معابدی ساخته‌اند. خودشان می‌گویند در جهان بیش از دو هزار مرکز روحانی دارند. آن‌ها از تبلیغات بسیار گسترده‌ای برخوردار هستند و کنفرانس‌ها و سمینارهای بین‌المللی ترتیب می‌دهند.

این‌کتاب با ۳۲۰ صفحه، شمارگان ۵۲۰ نسخه و قیمت ۱۷۰ هزار تومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ................

تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...