سومین چاپ کتاب «تاریخ تشیع در افغانستان» نوشته عبدالمجید ناصری داودی توسط جامعةالمصطفی منتشر شد. 

تاریخ تشیع در افغانستان عبدالمجید ناصری داودی

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، مرکز بین‌المللی ترجمه و نشر المصطفی (ص) وابسته به جامعه المصطفی العالمیه سومین چاپ کتاب «تاریخ تشیع در افغانستان: از آغاز تا قرن هفتم» اثر حجت‌الاسلام والمسلمین شیخ عبدالمجید ناصری داودی را با شمارگان ۵۰۰ نسخه، ۴۳۴ صفحه و بهای ۶۷ هزار تومان منتشر کرد. چاپ پیشین این کتاب سال ۱۳۹۴ با شمارگان ۳۰۰ نسخه و بهای ۲۰ هزار تومان در دسترس مخاطبان قرار گرفت. نخستین چاپ این کتاب سال ۱۳۸۶ منتشر شده بود.

بنا بر پیشگفتار نویسنده بر این کتاب حضور تشیع در افغانستان تا این اواخر نه تنها برای مردم دیگر کشورهای جهان، بلکه برای بسیاری از اربابان دانش افغانستان نیز، یکی از ناشناخته‌ترین مقوله‌ها به شمار می‌آمد. نویسنده تاکید کرده که با وجود همه تلاش‌های قابل ارجی که در سال‌های اخیر در راستای معرفی شیعیان افغانستان صورت گرفته است، به خصوص پس از قیام شیعیان بر ضد اشغالگران شوروی، هنوز درباره گذشته تشیع در افغانستان کار چندانی صورت نگرفته و پژوهش‌ در این موضوع معرفتی – تاریخی تازه در ابتدای راه است.

ناصری داوودی بر این نکته اساسی تأکید دارد که بررسی تاریخ تشیع در افغانستان، فقط با انگیزه کشف حقایق گذشته، افزایش آگاهی از گذشته طلایی مردم افغانستان و روشن کردن قسمتی از تاریخ مردم سرزمینش صورت گرفته است و هدف همواره تلاش در جهت حفظ وحدت ملی، کسب رفاه و عدالت اجتماعی و دوری از اختلاف مذهبی بوده است.

کتاب هفت فصل به ترتیب با این عناوین دارد: «کلیات و مفاهیم»، «ایالت غور: ورود تشیع»، «تشیع در سیستان»، «سرزمین بلخ و تشیع»، «هرات و تشیع»، «روابط شیعیان و اهل سنت در افغانستان» و «عوامل نفوذ و گسترش تشیع در افغانستان».

نویسنده در فصل نخست برای درک بهتر و روش‌مند تاریخ تشیع در این کشور قبل از بررسی و تحلیل روند تاریخی مذهب تشیع در این سرزمین، به تعیین محدوده افغانستان و برخی موضوعات و واژه‌های کلیدی دیگر پرداخته و در ابعاد مختلف موضوع را مورد ارزیابی قرار داده است. نویسنده در ابتدای فصل به وضعیت کنونی و موقعیت جغرافیایی و مساحت افغانستان پرداخته و اقوام مختلف به خصوص قوم هزاره را که بخش اعظم شیعیان این کشور را شکل می‌دهند مورد بررسی و شناسایی اجمالی قرار داده است. به بیان ناصری داودی در عصر معاصر شیعیان افغانستان، تقریباً با هزاره مترادف شناخته می‌شوند و قوم هزاره در طول تاریخ بیش از دیگران مورد محرومیت قرارگرفته است.

نویسنده در این فصل پس از پرداختن به مباحث مقدماتی چون شناسایی افغانستان کنونی از لحاظ موقعیت جغرافیایی، جمعیت، تقسیمات داخلی، اقوام و جغرافیای تاریخی، به مفهوم شناسی عنوان «خراسان» اشاره کرده و با پژوهش‌های تاریخی خود ثابت می‌کند که عنوان افغانستان و کاربرد آن برای سرزمینی که اکنون به این نام خوانده می‌شود سابقه‌ چندانی ندارد و تا پیش از ۲ سده اخیر از این قطعه کهن با نام خراسان یاد می‌شده است.

فصل دوم کتاب به ورود تشیع به افغانستان اختصاص دارد و نویسنده منطقه «غور» را نخستین منطقه در پذیرش مذهب شیعه معرفی کرده است. در این فصل محدوده جغرافیایی غور و ورود تشیع به آن و نقش شیعیان غور در براندازی امویان و در نهایت سیر تاریخی شیعیان این سرزمین تا سقوط غوریان در قرن هفتم مورد بررسی قرار گرفته است.

فصل سوم کتاب به تاریخ تشیع در منطقه سیستان که جنوب، جنوب غرب و بخش‌هایی از شرق افغانستان را شامل می‌شود، اختصاص دارد و نویسنده جغرافیا و نفوذ تشیع به آن سرزمین و دگرگونی‌های تاریخی شیعیان را تا قرن هفتم بررسی کرده است.

در این فصل از کتاب همچنین به سابقه تاریخی شیعیان «قندهار» و کابل و البته سادات این منطقه اشاره شده است و در ادامه نفوذ سیاسی تشیع به دربار غزنوی در قرن ششم مورد ارزیابی قرار گرفته است و نویسنده برخی از رجال نام‌آور منطقه غزنی را در این دوره تاریخی معرفی کرده است.

نویسنده در فصل چهارم این پژوهش به سابقه تاریخی شیعیان در منطقه بلخ پرداخته و حدود جغرافیایی این منطقه پس از اسلام و حضور شیعیان در مناطق گوناگون این سرزمین و گذشته شیعیان آن دیار تا قرن ششم را مورد تحلیل و ارزیابی قرار داده است.

در این فصل از کتاب همچنین وضعیت سرزمین بلخ از شهادت حضرت ثامن الحجج امام علی بن موسی الرضا تا آغاز غیبت کبرا و روند رو به رشد تشیع در این منطقه مورد ارزیابی قرار گرفته و برخی از یاران خراسانی ائمه (ع) نیز به خوانندگان معرفی شده است.

در فصل پنجم کتاب به معرفی شهر هرات و سابقه تاریخی شیعیان این شهر طبق اسناد تاریخی پرداخته شده است. رشد تشیع در هرات با ورود امام رضا(ع) به خراسان، هرات و نهضت شیعی، «طاهریان پوشنگی» و مذهب تشیع، مهاجرت شیعیان به هرات، نخستین شهید تشیع در هرات و حضور سادات «حسینی» و «موسوی» در این شهر عنوان بخش‌هایی از فصل پنجم کتاب را شامل می‌شود.

نویسنده در فصل ششم کتاب به تعامل شیعیان افغانستان با اهل سنت پرداخته و روند رابطه و تعامل دوستانه شیعیان با اهل سنت را از زوایای مختلف مورد تحلیل و بررسی قرار داده است. در این فصل از کتاب مبانی تعامل و رویکردهای گوناگون روابط شیعیان با اهل سنت افغانستان از گذشته‌های دور تا دوران معاصر بر شمرده شده است که طبق شواهد و تحلیلی که نویسنده داشته این روابط بسیار آموزنده‌اند و تبلیغ آنها می‌تواند مفید باشد.

نویسنده در فصل آخر کتاب به بررسی و تحلیل علت‌های روی آوردن مردم افغانستان به آیین تشیع پرداخته و همچنین به محبوبیت خاندان رسالت میان شیعیان و دیگر فرقه‌های اسلامی اشاره می‌کند.

کشور افغانستان در جغرافیای جهان اسلام از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است. حضور مذاهب و قومیت‌های متنوع و تاثیرات آنها بر تحولات داخلی و پیرامونی آن بسیار پیچیده و تعیین کننده است. همانطور که اشاره شد تشیع در افغانستان تا این اواخر نه تنها برای مردم دیگر کشورهای جهان، بلکه فراز و فرود تاریخی و انواع دگرگونی‌های آن طی قرون متمادی یعنی از پیدایش تا تثبیت و گسترش، سپس سیر آن تاکنون برای بسیاری از دانش پژوهان افغانستان نیز، از جمله مجهولات به شمار می‌رفت.

به دنبال برآمدن نظام مارکسیستی موسوم به جمهوری دموکراتیک خلق افغانستان پس از پیروزی کودتای ۷ ثور ۱۳۵۷ خورشیدی و در پی آن تجاوز ارتش سرخ اتحاد جماهیر شوروی سابق و مقاومت همه جانبه مردم افغانستان، شیعیان هزاره نیز به دلیل پیشگامی در قیام اسلامی بر ضد رژیم کابل و نیروهای اشغالگر، اهمیت خاصی پیدا کردند و علیرغم تمام تلاش‌های صورت گرفته برای محو تشیع، بر اثر این مبارزات، گرایش به شناخت گذشته تشیع در افغانستان بسیار شده است. افزون بر آن شناخت برخی از اقوام موجود در افغانستان که به تشیع شهرت یافته‌اند و بیشتر شیعه اثنی عشری هستند چون قوم هزاره، قزلباش و خلیلی نیز ضروری است.

نویسنده در این کتاب با زبانی ساده تلاش علمی مهمی برای شناخت شیعیان افغانستان به خرج داده است. «تاریخ تشیع در افغانستان» کتابی خواندنی است که البته مباحث آن نیز ذیل تاریخ تمدن ایران زمین و خراسان بزرگ قرار می‌گیرد. متاسفانه علیرغم پیشینه مشترک و مهم تاریخی میان ایرانیان و افغانستانی‌ها، ایرانیان معاصر دانش چندانی نسبت به تاریخ افغانستان و همچنین وضعیت افغانستان معاصر ندارند. منابع چندانی نیز درباره شناخت شناسی افغانستان در بازار نشر ایران وجود ندارد و در این برهوت منبع، آثاری چون «تاریخ تشیع در افغانستان» اهمیت مطالعاتی مهمی پیدا می‌کند.

عبدالمجید ناصری داودی از علمای معاصر افغانستان است که در دهه ۶۰ به ایران و ابتدا در حوزه علمیه اصفهان به تحصیل پرداخت و به سال ۱۳۶۴ به قم مهاجرت کرد و از محضر آیات عظام وحید خراسانی، سبحانی، مکارم شیرازی و فاضل لنکرانی دروس خارج فقه و اصول را آموخت و بعدها از موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) دکترای تاریخ گرفت. مدتی را نیز در همین موسسه به تدریس پرداخت. بعدها به دعوت پژوهشکده «تاریخ و سیره» دفتر تبلیغات اسلامی در این مرکز به پژوهش مشغول شد و مدیریت گروه‌های شخصیت نگاری و بعدها تاریخ تشیع را بر عهده گرفت. ریاست مرکز پژوهشی جامعه المصطفی افغانستان نیز در کارنامه علمی او وجود دارد.

«تاریخ تشیع در خراسان عهد تیموریان» که پایان‌نامه دکتری وی بود توسط انتشارات بنیاد پژوهش‌های اسلامی آستان قدس رضوی منتشر شد. از دیگر کتاب‌های حجت‌الاسلام ناصری داودی می‌توان به مجموعه سه جلدی «مشاهیر تشیع در افغانستان»، «زمینه و پیشینه جنبش اصلاحی در افغانستان» و «انقلاب کربلا از دیدگاه اهل سنت» اشاره کرد. کتاب «مشاهیر تشیع در افغانستان» توسط شورای کتاب سال مرکز مدیریت حوزه علمیه قم و همچنین جشنواره شیخ طوسی مرکز جهانی علوم اسلامی، به عنوان کتاب سال برگزیده شد و جوایزی را به خود اختصاص داد.

................ هر روز با کتاب ...............

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...