آیا امام حسین(ع) در ماجرای عاشورا، در فضای عقلانیت و با اعتنا به ملاک‌های خردپسندانه در پی تحقق ارزش‌های اسلامی بود؟ ... گزارشات تاریخی درباره مذاکرات بین امام و ابن سعد چیست؟... برای شیخ مفید هیچ مشکلی نیست که در کتابش بنویسد: امام حسین(ع) حاضر بود برود شام و با یزید مذاکره کند... بزرگانِ ما مثل اینکه خجالت می‌کشند بگویند که امام حسین با یزید برود مذاکره کند؟!

عقلانیت در عاشورا
عقلانیت در عاشورا اثر استاد محمد سروش محلاتی در پی پاسخ به این پرسش اساسی است که قیام عاشورا عاشقانه بود یا عاقلانه؟ آیا امام حسین(ع) در ماجرای عاشورا، در فضای عقلانیت و با اعتنا به ملاک‌های خردپسندانه در پی تحقق ارزش‌های اسلامی بود؟ و آیا همه اقدامات حضرت بر اساس این مبنا قابل تحلیل و ارزیابی است؟ نویسنده در 12 فصل به بررسی و پاسخ به این همت گماشته است. عناوین این فصول عبارتند از:
عاشورا، جهاد، عقلانیت؛ عزت حکیمانه و عزت سفیهانه؛ امام حسین(ع) قربانی استبداد دینی؛ قیام برای جهل‌زدایی؛ تقدم اخلاق انسانی بر جهاد اسلامی؛ امکان یا امتناع مذاکره با دشمن؛ خط قرمزهای امام حسین(ع) کجا بود؟؛ تنازل از فرهنگ عاشورا؛ صورت‌گرایی و حقیقت‌گرایی؛ تعظیم شعائر؛ سیاست بنی امیه پس از عاشورا؛ رمز استقامت زینب(س).
...
درباره نسبت عقلانیت و عاشورا سه رویکرد متفاوت دارد: برخی مقاومت امام در آن شرایط را یک «دستور تعبدی» برای حضرت می‌دانند که حکمت آن در نزد خداوند است؛ برخی دیگر این جان‌فشانی را برخاسته از شور و عشق خاص حضرت می‌دانند که فراتر از تکلیف او بوده است؛ و بر همین اساس، گاهی مقاومت غیرعقلانی را تجویز و ترغیب می کنند و برخی هم آن را بر مبنای موازین عقلانی قابل درک و تحلیل می‌دانند. حجت‌الاسلام والمسلمین محمد سروش محلاتی به تجزیه و تحلیل این رویکردها بر اساس منابع موجود تاریخی پرداخته است.

در بخشی از فصل امکان یا امتناع مذاکره با دشمن می‌خوانیم:
گزارشات تاریخی درباره مذاکرات بین امام و ابن سعد چیست؟ این گزارشات تاریخی به لحاظ مبانی کلامی چگونه قابل ارزیابی و تحلیل است؟ چون مساله، مربوط به موضوع امامت است. باید روشن شود که متکلمین اسلامی درباره این مذاکرات چه موضعی دارند؟ آیا از نظر آنها قابل قبول است که امام معصوم در برخورد با دشمن وارد مذاکره شود؟ این با مبانی اعتقادی ما سازگار است یا نیست؟
بعد از این نوبت می‌رسد به تحلیل فقهی. فقیه از آن جهت که به استنباط احکام شرعی می‌پردازد، درصدد کشف تکلیف است که وظیفه چیست؟ ...حالا فقیه باید مشخص بکند که اگر ما در شرایط امام حسین(ع) قرار بگیریم، آن‌وقت چه وظیفه‌ای داریم؟ آیا می‌توانیم مذاکره کنیم یا نمی‌توانیم؟!
...
وضع فکری و گرایشات سیاسی- اجتماعی ما در دهه های اخیر یک تغییری کرده است و در اثر این تغییر، بخشی از گزارشاتی که قبلا به راحتی و سهولت در منابع ما می آمد، الان از ذکرش و گزارشش و از نقلش پرهیز می کنیم. چون با فضای امروز نمی سازد. دقت می‌کنید؟ برای شیخ مفید هیچ مشکلی نیست که در کتابش بنویسد که امام حسین(ع) حاضر بود برود شام و با یزید مذاکره کند. این را می نویسد. این فقط او هم نیست که می نویسد، قرنها این مطالب در کتابهای ما به راحتی نوشته می‌شد و هیچ بار منفی به طور کلی نداشت. نمی گفتند این حرفها چیست؟! بعدا یک شرایطی اتفاق افتاد که در این دهه های اخیر که شما ملاحظه می فرمایید می بینید که علمای ما، متفکرین ما، بزرگانِ ما مثل اینکه خجالت می کشند اینها را بگویند که امام حسین با یزید برود مذاکره کند؟! برود شام برای مذاکره کردن؟! از بس این امر قبیح تلقی می شود، سعی کردند یک تاریخی از عاشورا و کربلا ارائه کنند که یک تاریخ خیلی پاستوریزه باشد و اینجور چیزها در آن پیدا نشود.

...

مذاکره با دشمن واجب است یا حرام؟ | محمد سروش محلاتی

...

خرید کتاب عقلانیت در عاشورا | محمد سروش محلاتی

عقلانیت در عاشورا | محمد سروش محلاتی | 176 صفحه
برای خرید کلیک کنید و یا تماس بگیرید با 33355577 و یا تلگرام 09370770303

همین حالا بخوانید:  دانلود نسخه الکترونیک این کتاب.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...