هرگاه شهروندان از حاکمان شکایت داشته باشند، محکومند؛ چه اینکه هیچگاه امکان محکومکردن حاکم، وجودندارد!... در این اختلاف نیز خلیفه طرف دعوا بود و به همین دلیل، نمیتوانست قاضی این دعوا باشد... این فتوا بر برخی گران آمدهاست و آن را با «ولایت مطلقه» در تضاد دیدهاند... بر این اساس فرمانروای جامعه اسلامی، حق دارد با حکم ولایی خود، اموال فردی را که متعلق به بیتالمال است، بدون محاکمه مصادره کند، برای کسی که او را مزاحم جامعه میداند، بدون اجازهی دفاع، حکم صادر کند، او را بهزندان بیندازد، تبعید
...
شیخ فضل الله نوری: نوشتن قانون اساسی بدعت است!... مصباح یزدی: مشروعیت قانون اساسی به ولیفقیه است و اگر قانون اساسی امضای ولیفقیه را نداشت کاغذ پارهای بیش نبود چرا که وی جانشین امام زمان(عج) است و پیروی از او بر همگان واجب است... اکثریت مردم چه حقی دارند که تایید کنند قانون اساسی را؟!... مرحوم نائینی: برای مقید کردن حاکم به ناچار باید قانون اساسی داشته باشیم و امکان نظارت بر حاکم بر اساس قانون اساسی باید وجود داشته باشد
...
بر مومنان لازم است که همیشه پادشاهان خود را دعای خیر کنند؛ مخصوصا پادشاهان صفویه، که حقوق ایشان تالی حقوق سیدالمرسلین و حضرات معصومین صلوات الله علیهم است... اگر کسی میخواهد از ولی فقیه انتقاد کند باید قداست و جلالت ولی فقیه را در نظر بگیرد... آیا کسی مانند شهید مطهری داریم که بگوید: «معتقد بوده و هستم هر مقام غیرمعصومی که در وضع غیرقابل انتقاد قرار بگیرد هم برای خودش خطر است و هم اسلام.»
...
عبیدالله بن زیاد در روز هفتم محرّم به عمر سعد نامه زد که: «بین حسین بن علی و اصحابش با آب فاصله میاندازی! چرا؟ چون همان کاری را که با عثمان کردند، ما امروز باید مقابله کنیم...» قضیه چیست؟ مگر آنجا امام حسین(ع) مقصّر بودند؟ ... انقلابیون راه آب را به خلیفه بسته بودند... آیا استفاده از «عطش» در فقه شیعه به عنوان «سلاح جنگی» توصیه شده است؟!
...
آیا امام حسین(ع) در ماجرای عاشورا، در فضای عقلانیت و با اعتنا به ملاکهای خردپسندانه در پی تحقق ارزشهای اسلامی بود؟ ... گزارشات تاریخی درباره مذاکرات بین امام و ابن سعد چیست؟... برای شیخ مفید هیچ مشکلی نیست که در کتابش بنویسد: امام حسین(ع) حاضر بود برود شام و با یزید مذاکره کند... بزرگانِ ما مثل اینکه خجالت میکشند بگویند که امام حسین با یزید برود مذاکره کند؟!
...
امام در نوفل لوشاتو در پاسخ به خبرنگار فرمودند: «هر فردی از افراد ملت حق دارد که «مستقیماًً» در برابر سائرین، زمامدار مسلمین را استیضاح کند و به او انتقاد کند و او باید جواب قانع کننده بدهد.»... آیت الله مصباح یزدی در مقاله حکومت و مشروعیت مینویسد: «... احتمال خطا و اشتباه در مورد ولیفقیه وجود دارد و ممکن است دیگران به خطای او پی ببرند، از این رو میتوان از ولیفقیه انتقاد کرد.»
...
در حال بارگزاری ...
در حال بارگزاری ...
پیوند هایدگر با نازیسم، یک خطای شخصی زودگذر نبود، بلکه بهمنزله یک خیانت عمیق فکری و اخلاقی بود که میراث او را تا به امروز در هالهای از تردید فرو برده است... پس از شکست آلمان، هایدگر سکوت اختیار کرد و هرگز برای جنایتهای نازیسم عذرخواهی نکرد. او سالها بعد، عضویتش در نازیسم را نه بهدلیل جنایتها، بلکه به این دلیل که لو رفته بود، «بزرگترین اشتباه» خود خواند
...
دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشههای آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشهای پوسیده است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوانهای مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته میشود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ میشود
...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیرههای روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی مینشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل میکند... سادهترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین میدهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغههای شخصیاش درباره عشق، خلوص و میل بودند
...
من از یک تجربه در داستاننویسی به اینجا رسیدم... هنگامی که یک اثر ادبی به دور از بدهبستان، حسابگری و چشمداشت مادی معرفی شود، میتواند فضای به هم ریخته ادبیات را دلپذیرتر و به ارتقا و ارتفاع داستاننویسی کمک کند... وقتی از زبان نسل امروز صحبت میکنیم مقصود تنها زبانی که با آن مینویسیم یا حرف میزنیم، نیست. مجموعهای است از رفتار، کردار، کنشها و واکنشها
...
میخواستم این امکان را از خواننده سلب کنم؛ اینکه نتواند نقطهای بیابد و بگوید «اینجا پایانی خوش برای خودم میسازم». مقصودم این بود که خواننده، ترس را در تمامی عمق واقعیاش تجربه کند... مفهوم «شرف» درحقیقت نام و عنوانی تقلیلیافته برای مجموعهای از مسائل بنیادین است که در هم تنیدهاند؛ مسائلی همچون رابطه فرد و جامعه، تجدد، سیاست و تبعیض جنسیتی. به بیان دیگر، شرف، نقطه تلاقی دهها مسئله ژرف و تأثیرگذار است
...











