امام در نوفل لوشاتو در پاسخ به خبرنگار فرمودند: «هر فردی از افراد ملت حق دارد که «مستقیماًً» در برابر سائرین، زمامدار مسلمین را استیضاح کند و به او انتقاد کند و او باید جواب قانع کننده بدهد.»... آیت الله مصباح یزدی در مقاله حکومت و مشروعیت می‌نویسد: «... احتمال خطا و اشتباه در مورد ولی‌فقیه وجود دارد و ممکن است دیگران به خطای او پی ببرند، از این رو می‌توان از ولی‌فقیه انتقاد کرد.»

دین و دیکتاتوری
دین و دیکتاتوری
پنجمین کتاب از مجموعه مقالات استاد محمد سروش محلاتی است که در تابستان 1396 منتشر شده است. نویسنده در این کتاب طی 8 مقاله نظرات فقهای معاصر درباره استبداد و دیکتاتوری و نسبت آن با دین را بررسی کرده است. عناوین این هشت مقاله عبارتند از: دو تفسیر از استبداد؛ فقدان مشروعیتِ دولتِ تحمیلی؛ مشروعیت و جبّاریت؛ معصوم انگاری حاکمان؛ قدرتِ نظارت‌ناپذیر؛ تغییرپذیری در نظام اسلامی؛ حکمرانی «در نظام» یا «بر نظام» و مقام فوق قانون.

در بخشی از مقاله «معصوم انگاری حاکمان» می خوانیم:
افرادی مانند آیت‌الله مصباح یزدی، به شدت «معصوم انگاری ولی فقیه» را نفی می‌کردند و نتیجه می‌گرفتند که مجلس خبرگان، باید «نظارت دقیق» بر رهبری داشته باشد: «باید درنظر داشت که زمامدار رهبری جامعه اسلامی، به هر حال «معصوم نیست»، بنابراین متحمل است که در یک مقطع تاریخی، دچار لغزش شود و مرتکب سوءاستفاده یا «خیانت» گردد. یکی از وظایف مجلس خبرگان رهبری این است که بر اعمال مقام معظم رهبری «نظارت دقیق» داشته باشد...»[حقوق و سیاست در قرآن، ص672] این موضع واقع‌بینانه و شجاعانه مربوط به سال 1365 و زمان حیات حضرت امام است. آقای مصباح در دهه بعد هم مقاله‌ای تحت عنوان «حکومت و مشروعیت» نگاشت و یک فصل آن را به «انتقاد از ولی فقیه» اختصاص داد. وی در آنجا عصمت ولی‌فقیه را به صراحت انکار کرد و با قبول خطاپذیری ولی فقیه، نتیجه گرفت که ممکن است دیگران خطای او را تشخیص دهند و در این صورت وظیفه انتقاد دارند:«بر اساس اعتقادات دینی ما فقط پیامبران، حضرت زهرا و ائمه اطهار معصوم‌اند. از این رو هیچ‌کس ادعا نمی‌کند احتمال اشتباهی در رفتار و نظرات ولی فقیه نیست. بلکه احتمال خطا و اشتباه در مورد ولی‌فقیه وجود دارد و ممکن است دیگران به خطای او پی ببرند، از این رو می‌توان از ولی‌فقیه انتقاد کرد...»[کتاب نقد، شماره7، ص47]

در بخش پیوست این کتاب، سه مصاحبه از علامه طباطبایی و استاد شهید مرتضی مطهری در همین موضوع، باز نشر شده است. عناوین این مصاحبه‌ها عبارتند از : استبداد دینی از نگاه علامه طباطبایی؛ مواجهه علامه طباطبایی با استبداد و استاد مطهری و دیکتاتوری صالح.

در قسمتی از مقاله «قدرتِ نظارت‌ناپذیر» آمده است:
حضرت امام در نوفل لوشاتو در پاسخ به خبرنگاری- که پرسید در حکومت اسلامی، با تمرکز قدرت چگونه برخورد می‌شو‌د تا رابطه مسلّط و زیرسلطه تحقق نپذیرد؟ - این‌گونه فرمودند:«هر فردی» از افراد ملت حق دارد که «مستقیماًً» در برابر سائرین، زمامدار مسلمین را استیضاح کند و به او انتقاد کند و او باید جواب قانع کننده بدهد.» اگر طرفداران پروپاقرص نظارت‌ناپذیری، این‌گونه جملات حضرت امام را «خلاف واقع» دانسته و آن را اظهاراتی از سر مصلحت و از نوع دروغ مصلحتی می‌دانند، در این صورت به نظر آنان الگوی ارائه شده توسط رهبری انقلاب، اساساً مبتنی بر «تدلیس و فریب» بوده است! که در این فرض جایی برای بحث با این افراد نخواهد بود و اگر از نظریه‌های حضرت امام درباره نظام سیاسی اسلام فاصله گرفته‌اند؛ چرا صادقانه اعلام نمی‌کنند؟

خرید کتاب دین و دیکتاتوری سروش محلاتی

دین و دیکتاتوری
| محمد سروش محلاتی | 144 صفحه
برای خرید کلیک کنید و یا تماس بگیرید با 33355577 و یا تلگرام 09370770303
همین حالا بخوانید: دانلود نسخه الکترونیک این کتاب از فیدیبو.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

عوامل روان‌شناختی مانند اطمینان بیش‌ازحد، ترس از شکست، حس عدالت‌طلبی، توهم پولی و تاثیر داستان‌ها، نقشی کلیدی در شکل‌گیری تحولات اقتصادی ایفا می‌کنند. این عوامل، که اغلب در مدل‌های سنتی اقتصاد نادیده گرفته می‌شوند، می‌توانند توضیح دهند که چرا اقتصادها دچار رونق‌های غیرمنتظره یا رکودهای عمیق می‌شوند ...
جامعیت علمی همایی در بخش‌های مختلف مشخص است؛ حتی در شرح داستان‌های مثنوی، او معانی لغات را باز می‌کند و به اصطلاحات فلسفی و عرفانی می‌پردازد... نخستین ضعف کتاب، شیفتگی بیش از اندازه همایی به مولانا است که گاه به گزاره‌های غیر قابل اثبات انجامیده است... بر اساس تقسیم‌بندی سه‌گانه «خام، پخته و سوخته» زندگی او را در سه دوره بررسی می‌کند ...
مهم نیست تا چه حد دور و برِ کسی شلوغ است و با آدم‌ها –و در بعضی موارد حیوان‌ها- در تماس است، بلکه مهم احساسی است که آن شخص از روابطش با دیگران تجربه می‌کند... طرفِ شما قبل از اینکه با هم آشنا شوید زندگی خودش را داشته، که نمی‌شود انتظار داشت در زندگی‌اش با شما چنان مستحیل شود که هیچ رد و اثر و خاطره‌ای از آن گذشته باقی نماند ...
از فروپاشی خانواده‌ای می‌گوید که مجبور شد او را در مکزیک بگذارد... عبور از مرز یک کشور تازه، تنها آغاز داستان است... حتی هنگام بازگشت به زادگاهش نیز دیگر نمی‌تواند حس تعلق کامل داشته باشد... شاید اگر زادگاهشان کشوری دموکرات و آزاد بود که در آن می‌شد بدون سانسور نوشت، نویسنده مهاجر و آواره‌ای هم نبود ...
گوته بعد از ترک شارلوته دگرگونی بزرگی را پشت سر می‌گذارد: از یک جوان عاشق‌پیشه به یک شخصیت بزرگ ادبی، سیاسی و فرهنگی آلمان بدل می‌شود. اما در مقابل، شارلوته تغییری نمی‌کند... توماس مان در این رمان به زبان بی‌زبانی می‌گوید که اگر ناپلئون موفق می‌شد همه اروپای غربی را بگیرد، یک‌ونیم قرن زودتر اروپای واحدی به وجود می‌آمد و آن‌وقت، شاید جنگ‌های اول و دوم جهانی هرگز رخ نمی‌داد ...