کتاب «حرکت و تکامل نفس و مسئله مرگ» تألیف و تدوین جواد دانش از سوی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی و دانشگاه باقرالعلوم (ع) به چاپ رسید.

حرکت و تکامل نفس و مسئله مرگ» تألیف و تدوین جواد دانش

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، سومین جلد از مجموعه «مطالعات نفس» تحت عنوان «حرکت و تکامل نفس و مسئله مرگ» تألیف و تدوین جواد دانش از سوی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی و دانشگاه باقرالعلوم (ع) در ۳۰۹ صفحه منتشر شد.

اعتقاد به تداوم زندگانی انسان در حیاتی دیگر جزو باورهای همه فرهنگ‌ها و ادیان پیشین بوده و اندیشه «جاودانگی انسان» قدمتی همپای زندگی بشر دارد؛ اما کیفیت آن به شیوه‌های مختلفی تصور شده است. مسئله جاودانگی را با رویکردهای گوناگون (تأکید آموزه‌ها و نصوص دینی بر جاودانه بودن انسان، نگاه تجربی، و نگرش عقلی و فلسفی) می توان بررسی کرد.

در اثر پیشرو برخی از موضوعات و نظریات مهم درباره حرکت و تکامل نفس و مسئله مرگ نقد و بررسی شده است.

کتاب حاضر مجلد سوم از مجموعه ۹ جلدی «مطالعات نفس» در پژوهشکده فلسفه و کلام اسلامی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی است که در آستانه برگزاری همایش بین المللی «جاودانگی نفس در اسلام و مسیحیت» به عنوان یکی از آثار علمی همایش به زیور طبع آراسته شده است.

عناوین مقالات منتشر شده در این اثر عبارتند از: جستار گشایی در ظرفیت‌های فلسفه اسلامی در برهانی کردن حرکت نفس، نقش حرکت جوهری در تکامل انسان، حقیقت سیال انسان در پرتو حرکت جوهری صدرایی، تکوین و تکامل نفس از منظر ملاصدرا، نفس و عوامل موثر در تکامل آن از دیدگاه سهروردی، ذومراتب بودن مرگ و تاثیر آن در تکامل نفس در حکمت متعالیه، ملاصدرا و مسئله مرگ، بررسی نسبت و تلازم میان مرگ جاودانگی و معنای زندگی، حقیقت مرگ مرگ اندیشی و معنای زندگی.

در ادامه بخشی از بخش «ضرورت و علت مرگ» را می‌خوانید؛

در دیدگاه صدرالمتالهین، تحقق مرگ بر اساس حرکت جوهری وجودی در موجودات ناقص در مسیر رسیدن به غایت نهایی شان، امری اجتناب‌ناپذیر است؛ پس مرگ برای نفس به عنوان یک متحرک دائم السیلان ضروری است و از امکان وجودی هستند سرچشمه می گیرد؛ همانگونه که قرآن می فرماید "و جاءت کل نفس معها سائق و شهید". این سائق داخلی، همان حرکت جوهر انسانی است که او را به نشئه بعدی می‌راند و مرگ را موجب می‌شود. انسان با حرکت جوهری پیوسته رو به کمال است و قصد رهاشدن تدریجی از طبیعت را دارد. این ارتباط با طبیعت در طول عمر، در حال ضعیف شدن است تا اینکه از ماده و مادیات منقطع شده، به طور کامل از عالم طبیعت بیگانه می شود؛ بنابراین حقیقت مرگ و علت آن، توجه نفس به آخرت است. در نتیجه ملاک و علت موت همان استکمال نفس و رجوع آن از عالم ظاهر به باطن، استغنای آن به تدریج از ماده بدنی و رجوعش به احدیت وجود است که به واسطه حرکت جوهری تحقق می‌یابد.

................ هر روز با کتاب ...............

صدام حسین بعد از ۲۴۰ روز در ۱۴ دسامبر ۲۰۰۳ در مزرعه‌ای در تکریت با ۷۵۰ هزار دلار پول و دو اسلحه کمری دستگیر شد... جان نیکسون تحلیلگر ارشد سیا بود که سال‌های زیادی از زندگی خود را صرف مطالعه زندگی صدام کرده بود. او که تحصیلات خود را در زمینه تاریخ در دانشگاه جورج واشنگتن به پایان رسانده بود در دهه ۱۹۹۰ به استخدام آژانس اطلاعاتی آمریکا درآمد و علاقه‌اش به خاورمیانه باعث شد تا مسئول تحلیل اطلاعات مربوط به ایران و عراق شود... سه تریلیون دلار هزینه این جنگ شد ...
ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...