کتاب «امواج پست‌مدرن» نوشته علیرضا سمیع‌آذر منتشر شد.

امواج پست‌مدرن علیرضا سمیع‌آذر

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایسنا، این کتاب که سومین جلد از مجموعه «تاریخ هنر معاصر جهان» است در ۲۸۰ صفحه توسط نشر نظر منتشر شده است.

در معرفی کتاب «امواج پست‌مدرن» عنوان شده است: پست‌مدرنیسم به تعبیری که در این کتاب آمده است، دربرگیرنده جریان‌های پراکنده‌ای است که به منظور رهایی از محدودیت‌های هنر مدرنیستی پدیدار شدند. این جریان‌ها اغلب بر ظرفیت‌های معناشناختی اثر هنری متمرکز شده و تعامل روشنفکرانه‌تر با مخاطب و دوری از تاثیرگذاری‌های احساسی و روانی را در پیش گرفتند. در سال‌های اولیه به چالش کشیدن پارادایم مدرنیسم در اشکال بسیار متنوعی ظاهر شد، لیکن بعدها با فراگیری رویکردهای مشابه در امریکا، اروپا و حتی آسیا مشخص شد که هنر پاپ بیش از هر جریان دیگری در قامت موج اصلی و محوری هنر پست‌مدرن ظاهر شده است. اگرچه ظهور هنر پاپ در امریکا رقم خورد، اما حالا می‌توان جلوه‌های مختلفی از آن را در دیگر نقاط جهان نیز مشاهده کرد.

پست‌مدرنیسم فاقد بیانیه روشن و مبانی نظری قابل تحلیل است و به‌جای یک موج مشخص قابل شناسایی، امواجی متنوع با رویکردهای گوناگون را دربرمی‌گیرد. این امواج تاحدی نتیجه توسعه فرهنگ شهری و زیبایی‌شناسی همگانی هستند و درعین حال تحت تاثیر تراوشات عرصه‌های دیگری چون مد، رسانه، تبلیغات و تکنولوژی بر فرآیندهای هنری.

در جلد اول تاریخ هنر معاصر جهان، نخستین چالش‌ها در برابر هنر مدرنیستی و ظهور آوانگارد جدید تشریح شد. در جلد دوم دو جریان محوری هنر معاصر؛ هنر مفهومی و هنر مینیمالیستی، تبیین و الگوواره‌های نوین در آفرینش هنری معرفی شدند. کتاب حاضر خط سوم هنر معاصر را مورد بحث قرار می‌دهد که بیش از دو جریان پیشین گستره جهانی پیدا کرده و مترادف با پست‌مدرنیسم شناخته می‌شود. فصل‌های مختلف کتاب برآنند تا تصویری اجمالی از طوفان ایده‌ها و رویکردها ناشی از انفجار پست‌مدرنیستی در صحنه جهانی هنر را با تحلیل مشهورترین نمونه‌ها ارائه کنند. از مهم‌ترین هنرمندانی که آثارشان در فصل‌های مختلف این کتاب به تفصیل بررسی و نقد شده‌اند، می‌توان به روی لیکتن‌استاین، اندی وارهول، کلاس اولدنبرگ، دیوید هاکنی، گرهارد ریشتر، سیگمار پولکه، کریستو، دیمن هرست و آی وی‌وی اشاره کرد.

................ هر روز با کتاب ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...