کتاب «شهره شهر»، خاطرات حسین ادیبیان ـ تورگردان خراسان بزرگ ـ به بازار نشر آمد.

شهره شهر رضا سلیمان نوری حسین ادیبیان

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایسنا، «شهره شهر» را رضا سلیمان نوری تهیه کرده و کتاب در ۱۶۴ صفحه با چهار فصلِ خاطرات، نکوداشت، ارج‌نامه و تصاویر همراه است.

در فصل خاطرات که اصلی‌ترین بخش این کتاب است با استفاده از روش مصاحبه، اطلاعات قابل توجهی از گردشگری و تاریخ خراسان حدفاصل دهه‌های ۳۰ تا ۷۰ از زبان حسین ادیبیان ارائه شده است. ناگفته‌هایی از استاد محمدتقی شریعتی، امام موسی صدر، حاج مهدی شجریان، نخستین فعالیت‌های گردشگری در خراسان و نخستین تورهای خارج کشور پس از انقلاب از جمله مطالب این بخش است.

فصل دوم «شهره شهر» به آن‌چه در آیین نکوداشت حسین ادیبیان در آذرماه رخ داد، اختصاص دارد و در فصل سوم با عنوان ارج‌نامه علاوه بر خانواده، برخی از دوستان حسین ادیبیان از جمله استاد محمدرضا راشد محصل و دکتر احسان شریعتی به اظهار نظر درباره او پرداخته‌اند. فصل پایانی این کتاب به تصاویری اختصاص دارد که برخی از آن‌ها منحصر به فرد بوده و جنبه تاریخی دارد.

در مقدمه این کتاب آمده است: «حسین ادیبیان را پدر تورگردانی و گردشگری خراسان می‌دانند. او بیش از نیم قرن است در حوزه گردشگری فعالیت می‌کند و در این مدت نه تنها شاگردان بسیاری را پرورش داده که اکنون هرکدام از آن‌ها در حرفه خود سرآمد و شاخص هستند. ادیبیان بسیاری از راه‌های نرفته را برای نخستین‌بار تجربه کرده است و دیگران در امتداد گام‌های گذاشته‌شده توسط او در این راه‌ها گام برداشته‌اند. برگزاری تورهای درون‌شهری و همچنین تورهای ایرانگردی خاصه تورهای ویژه شمال کشور و همچنین تورهای ویژه سفر به همسایگان شمالی برای نخستین‌بار، از جمله راه‌هایی است که استاد حسین ادیبیان آن را آغاز کرده و دیگران هرچه کرده‌اند گام گذاشتن در جا پای ایشان بوده است.

البته استاد ادیبیان همچون اغلب بزرگمردان دیگر، فردی چندبعدی است و علاوه بر فعالیت‌های بسیار ویژه در حوزه گردشگری، اقدامات ارزنده‌ای در برخی حوزه‌ها انجام داده که کمتر کسی از آن‌ها مطلع است. او یکی از فعالان حوزه «کمک درست و بابرنامه به نیازمندان» و همچنین از مفسران قرآن کریم است.»

کتاب شهره شهر که نخستین تلاش انجمن توسعه گردشگری چهارباغ خراسان در حوزه ثبت تاریخ صنعت گردشگری این خطه از کشور است، توسط الهام پارسایی ویراستاری شده و انتشارات محقق آن را منتشر کرده است.

................ هر روز با کتاب ...............

زمانی که برندا و معشوق جدیدش توطئه می‌کنند تا در فرآیند طلاق، همه‌چیز، حتی خانه و ارثیه‌ خانوادگی تونی را از او بگیرند، تونی که درک می‌کند دنیایی که در آن متولد و بزرگ شده، اکنون در آستانه‌ سقوط به دست این نوکیسه‌های سطحی، بی‌ریشه و بی‌اخلاق است، تصمیم می‌گیرد که به دنبال راهی دیگر بگردد؛ او باید دست به کاری بزند، چراکه همانطور که وُ خود می‌گوید: «تک‌شاخ‌های خال‌خالی پرواز کرده بودند.» ...
پیوند هایدگر با نازیسم، یک خطای شخصی زودگذر نبود، بلکه به‌منزله‌ یک خیانت عمیق فکری و اخلاقی بود که میراث او را تا به امروز در هاله‌ای از تردید فرو برده است... پس از شکست آلمان، هایدگر سکوت اختیار کرد و هرگز برای جنایت‌های نازیسم عذرخواهی نکرد. او سال‌ها بعد، عضویتش در نازیسم را نه به‌دلیل جنایت‌ها، بلکه به این دلیل که لو رفته بود، «بزرگ‌ترین اشتباه» خود خواند ...
دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشه‌های آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشه‌ای پوسیده‌ است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوان‌های مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته می‌شود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ می‌شود ...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...
من از یک تجربه در داستان‌نویسی به اینجا رسیدم... هنگامی که یک اثر ادبی به دور از بده‌بستان، حسابگری و چشمداشت مادی معرفی شود، می‌تواند فضای به هم ریخته‌ ادبیات را دلپذیرتر و به ارتقا و ارتفاع داستان‌نویسی کمک کند... وقتی از زبان نسل امروز صحبت می‌کنیم مقصود تنها زبانی که با آن می‌نویسیم یا حرف می‌زنیم، نیست. مجموعه‌ای است از رفتار، کردار، کنش‌ها و واکنش‌ها ...