ویلیام سارویان

02 بهمن 1398

ویلیام-سارویان

از خانواده‌ای ارمنی در کالیفرنیا زاده شد... چندی در هالیوود و مدتی در نیویورک به‌سر برد و نمایشنامه‌هایی برای تلویزیون نوشت... سارویان نسبت به سنت‌ها و ادبیات آمریکایی چهره‌ای بیگانه است... بیشتر مهاجران آمریکایی مانند ایتالیایی‌ها، یونانی‌ها، یهودیان و ارمنی‌هایند که به آثار او توجه و علاقه‌ی فراوان نشان می‌دهند...«زمان زندگی شما» به دریافت جایزه‌ی پولیترز نایل آمد اما به دلیل آنکه تجارت نباید مشوق هنر باشد، آن را نپذیرفت.

ویلیام سارویان، Saroyan, William داستان‌نویس و نمایشنامه‌نویس آمریکایی (1908-1981) از خانواده‌ای ارمنی در کالیفرنیا زاده شد، پیش از روی‌آوردن به ادبیات به پیشه‌های گوناگون اشتغال ورزید و در 1932 نخستین مجموعه‌ی داستان کوتاه را با عنوان جوان گستاخ در خرک ورزش The Daring Young Man on the Flying Trapeze انتشار داد که آمیخته‌ای بود از رؤیا و واقعیت و سارویان را به مردم شناساند و پس از آن با انتشار داستان‌های متعدد شهرت خویش را تثبیت کرد، از آن جمله است داستان‌های زیر: دم فروبردن و دم برآوردن Inhale and Exhale  (1936)، سه ضرب‌در سه Three Times Three (1936)، صلح، چیزی حیرت‌انگیز است Peace, it's Wonderful (1939)، نام من آرام است My Name is Aram (1940)، که در واقع زندگینامه‌ی نویسنده است. کمدی انسانی The Human Comedy (1940)، که در واقع زندگینامه‌ی مشروح و داستانی سارویان است.

نمایشنامه‌های سارویان غالباً در صحنه‌ی تئاتر برادوی Broadway با پیروزی به نمایش گذارده می‌شد، مانند: قلب من در بلندی‌ها جا مانده است My Heart's in the Highlands (1939)، زمان زندگی شما Time of Your Life که به دریافت جایزه‌ی پولیترز Pulitzer نایل آمد و سارویان به دلیل آنکه تجارت نباید مشوق هنر باشد، آن را نپذیرفت. عشق از قدیم نغمه‌ی دلپذیری بوده است Love's Old Sweet Song (1940)، مردم زیباروی The Beautiful Poeple (1941). سارویان چندی در هالیوود Hollywood و مدتی در نیویورک به‌سر برد و نمایشنامه‌هایی برای تلویزیون نوشت. آخرین آثارش شامل این داستان‌هاست: ماجراهای وسلی جکسن Adventures of Wesley Jackson (1946)، بابا تو دیوانه‌ای Papa, You're Crazy (1957)، پسران و دختران با هم Boys and girls together (1963).

ویلیام سارویان، Saroyan, William
شهرت سارویان به سبب داستان‌های پرشور و احساس اوست که هیجان‌های شخصی و آزادگی او را منعکس می‌کند و عشق برادری را کمال مطلوب بشری می‌داند. روانی و طراوت این آثار نیز موجب محبوبیت عام آنها گشته است. سارویان نسبت به سنت‌ها و ادبیات آمریکایی چهره‌ای بیگانه است، به این معنی که خیال‌انگیزی صور ذهنی و لطافت احساس و هیجان‌های شدید، او را از جریان اصلی فرهنگ و سنت ادبی کشورش دور نگه داشته است، از این‌رو بیشتر مهاجران آمریکایی مانند ایتالیایی‌ها، یونانی‌ها، یهودیان و ارمنی‌هایند که به آثار او توجه و علاقه‌ی فراوان نشان می‌دهند. آثاری که نمادهای اساسی و تجربه‌های زندگی محیط آمریکا را منعکس می‌کند و می‌توان گفت که در هیچ‌یک از آثار ادبی این کشور، تا این حد دقیق وصف نشده است. سارویان در عصری که ناتورالیسم رواج داشت، از پیروی و پذیرفتن اندیشه و ترکیب و ساختمان و تیرگی متحدالشکل آن سر باز زد، وی هرگز برای داستان‌های خویش قهرمانان بدبین و عصیانگر انتخاب نکرده، بلکه بیشتر این کسان را از میان مردم با شهامت و دلاور، یا مردم شاد و بی‌غم برگزیده است. امروزه چنین به‌نظر می‌آید که شهرت سارویان بیشتر به نوشته‌های نخستین و آثار پس از جنگ او بستگی دارد، خاصه چند نمایشنامه که رسایی و بلاغت آن همیشه تازه و گویا و القاکننده‌ی معانی دقیق باقی مانده است. نمایشنامه‌ی تک‌پرده‌ای سارویان در 1949 با عنوان آهای برو بیرون Hello out there درباره‌ی مجازات و قتل مردی خانه‌ به‌دوش و آواره، شاهکار او به‌شمار آمده است.

زهرا خانلری. فرهنگ ادبیات جهان. خوارزمی 

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

نگاه تاریخی به جوامع اسلامی و تجربه زیسته آنها نشان می‌دهد که آنچه رخ داد با این احکام متفاوت بود. اهل جزیه، در عمل، توانستند پرستشگاه‌های خود را بسازند و به احکام سختگیرانه در لباس توجه چندانی نکنند. همچنین، آنان مناظره‌های بسیاری با متفکران مسلمان داشتند و کتاب‌هایی درباره حقانیت و محاسن آیین خود نوشتند که گرچه تبلیغ رسمی دین نبود، از محدودیت‌های تعیین‌شده فقها فراتر می‌رفت ...
داستان خانواده شش‌نفره اورخانی‌... اورهان، فرزند محبوب پدر است‌ چون در باورهای فردی و اخلاق بیشتر از همه‌ شبیه‌ اوست‌... او نمی‌تواند عاشق‌ شود و بچه‌ داشته‌ باشد. رابطه‌ مادر با او زیاد خوب نیست‌ و از لطف‌ و محبت‌ مادر بهره‌ای ندارد. بخش‌ عمده عشق‌ مادر، از کودکی‌ وقف‌ آیدین‌ می‌شده، باقی‌مانده آن هم‌ به‌ آیدا (تنها دختر) و یوسف‌ (بزرگ‌‌ترین‌ برادر) می‌رسیده است‌. اورهان به‌ ظاهرِ آیدین‌ و اینکه‌ دخترها از او خوش‌شان می‌آید هم‌ غبطه‌ می‌خورد، بنابراین‌ سعی‌ می‌کند از قدرت پدر استفاده کند تا ند ...
پس از ۲۰ سال به موطن­‌شان بر می­‌گردند... خود را از همه چیز بیگانه احساس می‌­کنند. گذشت روزگار در بستر مهاجرت دیار آشنا را هم برای آنها بیگانه ساخته است. ایرنا که که با دل آکنده از غم و غصه برگشته، از دوستانش انتظار دارد که از درد و رنج مهاجرت از او بپرسند، تا او ناگفته‌­هایش را بگوید که در عالم مهاجرت از فرط تنهایی نتوانسته است به کسی بگوید. اما دوستانش دلزده از یک چنین پرسش­‌هایی هستند ...
ما نباید از سوژه مدرن یک اسطوره بسازیم. سوژه مدرن یک آدم معمولی است، مثل همه ما. نه فیلسوف است، نه فرشته، و نه حتی بی‌خرده شیشه و «نایس». دقیقه‌به‌دقیقه می‌شود مچش را گرفت که تو به‌عنوان سوژه با خودت همگن نیستی تا چه رسد به اینکه یکی باشی. مسیرش را هم با آزمون‌وخطا پیدا می‌کند. دانش و جهل دارد، بلدی و نابلدی دارد... سوژه مدرن دنبال «درخورترسازی جهان» است، و نه «درخورسازی» یک‌بار و برای همیشه ...
همه انسان‌ها عناصری از روباه و خارپشت در خود دارند و همین تمثالی از شکافِ انسانیت است. «ما موجودات دوپاره‌ای هستیم و یا باید ناکامل بودن دانشمان را بپذیریم، یا به یقین و حقیقت بچسبیم. از میان ما، تنها بااراده‌ترین‌ها به آنچه روباه می‌داند راضی نخواهند بود و یقینِ خارپشت را رها نخواهند کرد‌»... عظمت خارپشت در این است که محدودیت‌ها را نمی‌پذیرد و به واقعیت تن نمی‌دهد ...