امروز صد و دهمین سالروز تولد «ارنست همینگوی » نویسنده و روزنامه‌نگار «نسل گمشده» ادبیات آمریکاست. هر سال به این مناسبت برنامه‌های متنوعی در سراسر جهان برگزار می‌شود.

اوا گاردنر همینگوی

به گزارش ایبنا، به مناسب صد و دهمین سالروز تولد این نویسنده سازمان‌های مختلفی در ایالات متحده برای او مراسم یادبود به پا کرده‌اند. یکی از این مراسم، سخنرانی تولد همینگوی در «اوک پارک» محل تولد و رشد اوست. این مراسم توسط بنیاد همینگوی برگزار می‌شود و مهمانان آن به خوانش و بررسی برخی از آثار او می‌پردازند.


یکی دیگر از برنامه‌هایی که هرسال در سالروز تولد همینگوی برگزار می‌شود، انتخاب فردی است که بیشترین شباهت ظاهری را به او داشته باشد. این فرد مدال و مجسمه همینگوی را دریافت می‌کند.

بنیاد «اوا گاردنر» بازیگر آمریکایی که رابطه نزدیکی با همینگوی داشت و او را «پدر» می‌نامید نیز نمایشگاهی با عنوان «آوا و همینگوی» برگزار کرده است که در آن عکس‌ها، هدایا و یادگاری‌ها این دو شخصیت مشهور به نمایش گذاشته می‌شود. «آدم‌کش‌ها»، «خورشید طلوع می‌کند» و «برف‌های کلیمانجارو» عنوان سه فیلمی است که بر اساس داستان‌های همینگوی ساخته شده و گاردنر در آن‌ها به ایفای نقش پرداخته است.

«ارنست همینگوی» نویسنده افسانه‌ای ادبیات آمریکا 21 جولای سال 1899 نزدیک شیکاگو متولد شد. او یکی از نویسندگانی بود که در جریان جنگ اول جهانی با تبعید خودخواسته به پاریس رفت. او در سال 1953 جایزه پولیتزر را برای نگارش «پیرمرد و دریا» از آن خود کرد و یک سال بعد برنده مدال نوبل ادبیات شد.

از «پیرمرد و دریا»، «وداع با اسلحه» و «خورشید طلوع می‌کند» تا «زنگ‌ها برای که به صدا درمی‌آیند» و «بهشت عدن» زندگی و خاطرات همینگوی توسط نوشته‌هایش به نسل‌های بعد منتقل شده‌است.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...