هیات داوران جایزه جهانی «داستان ما و کرونا» برگزیدگان این جایزه را معرفی کردند.

برگزیدگان جایزه جهانی داستان ما و کرونا معرفی شدند

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، هیات داوران جایزه جهانی «داستان ما و کرونا» در دبیرخانه این‌رویداد واقع در موسسه خانه کتاب و ادبیات ایران، اسامی برگزیدگان این‌جایزه را معرفی کردند.

اسامی برندگان بخش عمومی و ویژه این‌جایزه نیز به ترتیب زیر است:

«کاش لبخندت را می‌دیدم» نوشته زینب‌ فیروزنیا، «آیین آهک‌پاشی» نوشته محبوبه حاجی مرتضایی، «ترس خوردن» نوشته عباس عظیمی، «باقیمانده‌ی من» نوشته مهین‌سارانی راد، «سردخانه‌ی شلوغ» نوشته مجتبی بنی‌اسدی، «زرنگ‌بازی» نوشته اسماعیل‌اله دادی، «عزیز صدایش بزن» نوشته عماد عبادی، «آوازی برای پری دریایی» نوشته نجمه‌ مولوی، «سمفونی حیات» نوشته حسن مختارزاده، «دور تو می‌چرخیدم» نوشته ارمغان بهداروند، «خاطرات آخرین مبارز» نوشته ستایش السادات صلواتیان، «بیست سال و چهارده روز در کرونا» نوشته زینب رضایی، «اشک‌ها برای که به صدا درمی‌آیند» نوشته زهرا رضاقلیزاده عمران، «من و کرونا» نوشته فرحناز شیخ بهاالدین زادا، «ملای چابهاری» نوشته مهدی چگین و «ماجراهای من و کرونا» نوشته طاها ملااحمدی.

................ هر روز با کتاب ...............

زمانی که برندا و معشوق جدیدش توطئه می‌کنند تا در فرآیند طلاق، همه‌چیز، حتی خانه و ارثیه‌ خانوادگی تونی را از او بگیرند، تونی که درک می‌کند دنیایی که در آن متولد و بزرگ شده، اکنون در آستانه‌ سقوط به دست این نوکیسه‌های سطحی، بی‌ریشه و بی‌اخلاق است، تصمیم می‌گیرد که به دنبال راهی دیگر بگردد؛ او باید دست به کاری بزند، چراکه همانطور که وُ خود می‌گوید: «تک‌شاخ‌های خال‌خالی پرواز کرده بودند.» ...
پیوند هایدگر با نازیسم، یک خطای شخصی زودگذر نبود، بلکه به‌منزله‌ یک خیانت عمیق فکری و اخلاقی بود که میراث او را تا به امروز در هاله‌ای از تردید فرو برده است... پس از شکست آلمان، هایدگر سکوت اختیار کرد و هرگز برای جنایت‌های نازیسم عذرخواهی نکرد. او سال‌ها بعد، عضویتش در نازیسم را نه به‌دلیل جنایت‌ها، بلکه به این دلیل که لو رفته بود، «بزرگ‌ترین اشتباه» خود خواند ...
دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشه‌های آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشه‌ای پوسیده‌ است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوان‌های مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته می‌شود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ می‌شود ...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...
من از یک تجربه در داستان‌نویسی به اینجا رسیدم... هنگامی که یک اثر ادبی به دور از بده‌بستان، حسابگری و چشمداشت مادی معرفی شود، می‌تواند فضای به هم ریخته‌ ادبیات را دلپذیرتر و به ارتقا و ارتفاع داستان‌نویسی کمک کند... وقتی از زبان نسل امروز صحبت می‌کنیم مقصود تنها زبانی که با آن می‌نویسیم یا حرف می‌زنیم، نیست. مجموعه‌ای است از رفتار، کردار، کنش‌ها و واکنش‌ها ...