به گزارش همشهری آنلاین به نقل از آیریش تایمز، اهدای جوایز «کاستا» ساعاتی پیش برگزار و منتخبین پنج بخش مختلف داستان، زندگینامه، رمان‌اولی‌ها، شعر، و کتاب کودک معرفی شدند.
 
«انگلیس میانه» نوشته جاناتان کو به عنوان برگزیده بخش داستان معرفی شد. رمانی درباره تفرقه در میان چند خانواده در دوره برگزیت که داوران آن را «رمانی عالی برای این دوره» توصیفش کردند.
 
«داوطلب: داستان واقعی قهرمان مقاومت که در آشویتز نفوذ کرد» نوشته جک فیروِدِر، خبرنگار سابق جنگ برنده بخش زندگینامه جایزه کاستا در سال ۲۰۲۰ شد. کتابی درباره قهرمانان جنگ جهانی دوم که در گروه زیرزمینی لهستان فعالیت و تلاش می‌کردند تاریخ را تغییر دهند.
 
«اعترافات فرنی لانگتون» نوشته سارا کولینز، وکیل سابق دادگستری برنده بخش داستان کتاب‌اولی شد. عاشقانه‌ای گوتیک درباره رابطه پیچیده خدمتکاری جامائیکایی و رئیس فرانسوی‌اش که در فرانسه‌یِ قرن نوزدهم رخ می‌دهد.
 
«فِلِچه» نوشته ماری جان چان، شاعر و منتقد ادبی به عنوان برگزیده بخش شعر معرفی شد. کتابی که داوران آن را «ترکیبی زیبا از موضوعات شخصی و سیاسی» توصیف کردند.
 
«آشا و روح پرنده»، اولین کتاب جاسبیندر بیلان به عنوان برگزیده بخش کتاب کودک معرفی شد. داستانی  جذاب که در هندوستان رخ می‌دهد. تاریخچه غنی خانواده نویسنده و همچنین ارتباط خوب بیلان با خانواده‌اش منبع الهامی برای نگارش «آشا و روح پرنده» شد.
 
پنج برنده جایزه کاستا در سال ۲۰۲۰ هر کدام پنج هزار پوند به عنوان جایزه دریافت می‌کنند و روز ۲۸ ژانویه جایزه کتاب سال کاستا به صورت رسمی اعلام می‌شود. داوان برای انتخاب برندگان جایزه در پنج بخش ۷۰۱ کتاب را بررسی کردند.
 
جایزه کاستا بزرگداشتی برای کتاب‌های «لذت‌بخش» است و در پنج بخش داستان، زندگینامه، رمان اولی‌ها، شعر و کتاب کودک برگزار می‌شود و فقط نویسندگانی می‌توانند در آن شرکت کنند که اثر خود را به زبان انگلیسی نوشته و خود در بریتانیا یا ایرلند اقامت داشته باشند. یک ماه پس از انتخاب برگزیدگان هر بخش فقط یک کتاب به عنوان منتخب سال کاستا مشخص می‌شود.
 
این جایزه نخستین بار در سال ۱۹۷۱ و توسط شرکت زنجیره‌ای «وایت‌بِرِد» تاسیس شد و با نام جایزه کتاب «وایت‌بِرِد» شناخته می‌شد. در سال ۲۰۰۶ شرکت قهوه‌سازی «کاستا» مدیریت یکی از بهترین جوایز ادبی بریتانیا را به عهده گرفت. امسال چهل و هشتمین سال برگزاری این جایزه است.
 
جایزه کاستا به آثاری تعلق می‌گیرد که خواندن‌شان لذت‌بخش باشند و بتوانند این لذت را به خواننده منتقل کنند و صرف داشتن ارزش‌های ادبی نویسنده را به دریافت جایزه کاستا نائل نمی‌کند. برگزیدگان هر بخش پنج هزار پوند و برنده کتاب سال «کاستا» ۳۰ هزار پوند دریافت می‌کند.
 
 انتخاب کتاب سال «کاستا» از سال ۱۹۸۵ به سنت‌های این جایزه ادبی اضافه شد و از زمان آغاز تاکنون دوازده بار آثاری در بخش رمان، پنج بار در بخش رمان‌ اولی، شش بار در بخش زندگینامه، هشت بار در بخش شعر  و دو بار در بخش کتاب کودک توانسته‌اند برنده این جایزه شوند. سال گذشته کتاب «دختر مناسب» نوشته بارت وَن اِس از بخش زندگینامه به عنوان جایزه کتال سال کاستا شود.

................ هر روز با کتاب ...............

در قرن بیستم مشهورترین صادرات شیلی نه استخراج از معادنش که تبعیدی‌های سیاسی‌اش بود. در میان این سیل تبعیدی‌ها چهره‌هایی بودند سخت اثرگذار که ازجمله‌ی آنها یکی‌شان آریل دورفمن است... از امید واهی برای شکست دیکتاتور و پیروزی یک‌شبه بر سیاهی گفته است که دست آخر به سرخوردگی جمعی ختم می‌شود... بهار پراگ و انقلاب شیلی، هردو به‌دست نیروهای سرکوبگر مشابهی سرکوب شده‌اند؛ یکی به دست امپراتوری شوروی و دیگری به دست آمریکایی‌ها ...
اصلاح‌طلبی در سایه‌ی دولت منتظم مطلقه را یگانه راهبرد پیوستن ایران به قافله‌ی تجدد جهانی می‌دانست... سفیر انگلیس در ایران، یک سال و اندی بعد از حکومت ناصرالدین شاه: شاه دانا‌تر و کاردان‌تر از سابق به نظر رسید... دست بسیاری از اهالی دربار را از اموال عمومی کوتاه و کارنامه‌ی اعمالشان را ذیل حساب و کتاب مملکتی بازتعریف کرد؛ از جمله مهدعلیا مادر شاه... شاه به خوبی بر فساد اداری و ناکارآمدی دیوان قدیمی خویش واقف بود و شاید در این مقطع زمانی به فکر پیگیری اصلاحات امیر افتاده بود ...
در خانواده‌ای اصالتاً رشتی، تجارت‌پیشه و مشروطه‌خواه دیده به جهان گشود... در دانشگاه ملی ایران به تدریس مشغول می‌شود و به‌طور مخفیانه عضو «سازمان انقلابی حزب توده ایران»... فجایع نظام‌های موجود کمونیستی را نه انحرافی از مارکسیسم که محصول آن دانست... توتالیتاریسم خصم بی چون‌وچرای فردیت است و همه را یکرنگ و هم‌شکل می‌خواهد... انسانها باید گذشته و خاطرات خود را وا بگذارند و دیروز و امروز و فردا را تنها در آیینه ایدئولوژی تاریخی ببینند... او تجدد و خودشناسی را ملازم یکدیگر معرفی می‌کند... نقد خود‌ ...
تغییر آیین داده و احساس می‌کند در میان اعتقادات مذهبی جدیدش حبس شده‌ است. با افراد دیگری که تغییر مذهب داده‌اند ملاقات می‌کند و متوجه می‌شود که آنها نه مثل گوسفند کودن هستند، نه پخمه و نه مثل خانم هاگ که مذهبش تماما انگیزه‌ مادی دارد نفرت‌انگیز... صدا اصرار دارد که او و هرکسی که او می‌شناسد خیالی هستند... آیا ما همگی دیوانگان مبادی آدابی هستیم که با جنون دیگران مدارا می‌کنیم؟... بیش از هر چیز کتابی است درباره اینکه کتاب‌ها چه می‌کنند، درباره زبان و اینکه ما چطور از آن استفاده می‌کنیم ...
پسرک کفاشی که مشغول برق انداختن کفش‌های جوزف کندی بود گفت قصد دارد سهام بخرد. کندی به سرعت دریافت که حباب بازار سهام در آستانه ترکیدن است و با پیش‌بینی سقوط بازار، بی‌درنگ تمام سهامش را فروخت... در مقابلِ دنیای روان و دلچسب داستان‌سرایی برای اقتصاد اما، ادبیات خشک و بی‌روحی قرار دارد که درک آن از حوصله مردم خارج است... هراری معتقد است داستان‌سرایی موفق «میلیون‌ها غریبه را قادر می‌کند با یکدیگر همکاری و در جهت اهداف مشترک کار کنند»... اقتصاددانان باید داستان‌های علمی-تخیلی بخوانند ...