بازگشت نوستالژیک به سرزمین مادری | آرمان امروز


«من چیز زیادی برای تعریف‌کردن ندارم. گه‌گاه دوستانم را می‌بینم. بیشتر وقت‌ها می‌روم به یک کافه در کولوناکی. در بازارچه سرپوشیده قدم زدم. می‌خواستم یک اره و یک جالباسی برنزی بخرم، اما جالباسی باب میلم را پیدا نکردم. نیم کیلو پنیر بروبی خریدم. یخچال‌فریز کمی صدا می‌دهد؛ اگر به سروصداش عادت نکردم، برای ساکت‌کردنش دنبال راهی خواهم گشت. برگه ماشین‌تحریر را چسباندم روی دیوار کنار میز کار، رویش اپسیلون خودنمایی می‌کند. اولین تابستانِ بعد از اقامتم در پاریس، برای مادرم نقشه شهر را بردم...» این شروعِ آرام اما درخشانِ رمان «زبان مادری» [La langue maternelle] مهم‌ترین اثر واسیلیس الکساکیس [Vassilis Alexakis] است که با ترجمه مائده قلی‌بیگیان از سوی نشر کتاب دیدآور منتشر شده است.

خلاصه رمان زبان مادری» [La langue maternelle] مهم‌ترین اثر واسیلیس الکساکیس [Vassilis Alexakis]

واسیلیس الکساکیس متولد ۲۵ دسامبر ۱۹۴۳ در آتن و درگذشته‌ ۱۱ ژانویه ۲۰۲۱ در همان شهر است. او در هفده‌سالگی می‌دانست که می‌خواهد روزنامه‌نگار بشود، حرفه‌ای که فکر می‌کرد با رویای نویسنده‌شدنش سازگار است. اما هیچ موسسه‌‌ای در یونان وجود نداشت که دوره‌های پیشرفته‌ این رشته را داشته باشد؛ بنابراین برای تحصیل به فرانسه رفت و از دانشکده‌ روزنامه‌نگاری فارغ‌التحصیل شد. از آنجایی‌که حکومت نظامی یونان به او اجازه‌ فعالیت ادبی در کشور خودش را نمی‌داد، از سال ۱۹۶۷ شروع به نوشتن به زبان فرانسه کرد. او به مدت پانزده سال به‌عنوان روزنامه‌نگار و کارتونیست برای چندین نشریه از جمله لوموند و لوکروا فعالیت کرد و هم‌زمان کار نوشتن داستان و رمان را پیش می‌برد؛ از این رو است که آثار او وام‌گرفته از دو فرهنگ است که ما را در دل تاریخی جهانی و مشترک می‌برد. آثار او جوایز بسیاری را برایش به ارمغان آورد از جمله جایزه مدیسی، جایزه رمان بزرگ آکادمی فرانسه و جایزه ادبیات فرانسنه برای مجموع آثار.

الکساکیس عادت داشت تمرینِ نوشتن را با بافتنِ بافتنی مقایسه کند. او می‌گفت شما برای نوشتن همیشه به دو موضوع نیاز دارید؛ درست مثل دو میل بافتنی که تاروپود متن با آنها بافته می‌شود. درواقع بسیاری از متون نویسنده‌ها بر پایه‌ همین اصل نویسندگی نوشته شده است؛ باز این زاویه است که رمان‌های الکساکیس مبتنی بر درهم‌تنیدگی آشکار دو رشته روایت است، همان‌طور که در رمان «زبان مادری» که معروف‌ترین اثر او است می‌توان این دو رشته را جست‌وجو کرد.

الکساکیس در کتاب «زبان مادری» که در سال ۱۹۹۵ برنده‌ جایزه ادبی مدیسی شد و به مرحله نهایی جایزه گنکور نیز راه یافت، راوی داستان، از جهاتی شبیه به خود نویسنده است. مرد یونانی چهل‌وچند ساله‌ای که بیش از بیست سال است که در فرانسه زندگی می‌کند. او کارتونیست مطبوعاتی است و بعد از مرگ مادرش، بدون دلیل مشخصی احساس می‌کند که دلش می‌خواهد به زادگاهش بر گردد. تا پیش از مرگ مادرش تقریبا هر روز با او تماس تلفنی داشته است و به زبان یونانی باهم صحبت می‌کردند و بعد از مرگ مادرش تنها پیوند او با زبانِ مادری‌اش گسسته می‌شود؛ بنابراین از کارش مرخصی بدون تاریخ می‌گیرد و بدون گرفتن بلیت برگشت راهی یونان می‌شود. در این سفر به طور تصادفی روی درِ معبد دلفی به حرف «e» بر‌می‌خورد و تصمیم می‌گیرد راز اپسیلون را کشف کند. رازی که انگار تمام ابهامات ذهنی او را دربرمی‌گیرد.

او تمام کلماتی که این حرف برایش تداعی می‌کنند را در دفتری یاداشت می‌کند. برای انجام تحقیقاتش به مدرسه‌ باستان‌شناسی فرانسوی در آتن می‌رود، محققان و باستان‌شناسان را ملاقات می‌کند و غرق داستان‌های حفاری می‌شود. در پایان این سفر یک باستان‌شناس کور، افق‌های غیرقابل تصوری را برایش باز می‌کند؛ رازی که در ظاهر فقط شبیه به تحقیقی علمی در زبان یونانی است، در او احساسات مختلفی را برمی‌انگیزد. خاطرات کودکی و همه‌ تصویر‌های مربوط به مادرش که هنوز غم از دست‌دادنش را حس نکرده و همه‌ چیز‌هایی که او فکر می‌کرده به دست فراموشی سپرده است.

این سفر برای راوی سفری ا‌ست به هویت گم‌شده‌اش؛ هویتی که طی سال‌ها زندگی در فرانسه به دست فراموشی سپرده شده بود. شبیه به تولدی دوباره است که از طریق آن دوباره با عمیق‌ترین لایه‌های فرهنگی‌اش روبه‌رو می‌شود. سفری مکاشفه‌آمیز که خواننده را نیز از ابتدا تا انتها با خود همراه می‌کند؛ مثل ابتدای کتاب که راوی می‌گوید: «با قدم‌زدن‌های بی‌هدف داخل آپارتمان، این توهمِ دل‌چسب را دارم که از دیوارها رد می‌شوم...»

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...