آسیا در برابر غرب. تحلیلی فلسفی- سیاسی از چگونگی آشنایی ملت‌های آسیا با مردم اروپا و نحوه برخوردشان با تمدن مغرب زمین و تأثیرهای منفی این آشنایی و برخورد بر زندگی و خلقیات و به طور کلی فرهنگ‌های مردم آسیا تالیف داریوش شایگان (1313-1397) محقق و متفکر ایرانی.

آسیا در برابر غرب داریوش شایگان

به نظر مؤلف، تفکر غربی از سیصد سال پیش به این سو از تفکر شهودی به جهان‌بینی تکنیکی و از آخرت نگری به تاریخ پرستی سیر نزولی داشته و به نیهیلیسم و بطلان تدریجی جمله معتقداتی گراییده که میراث معنوی تمدن های آسیایی به شمار می‌روند.

در بررسی این مساله و چگونگی برخورد آسیا با آن تقدیر تاریخی تمدن‌های آسیایی و تقلید آن‌ها از آرمان‌های غربی مطرح می‌شود؛ پس ابتدا باید دید که "ما اینک در چه مرحله‌ای از تاریخ قرار داریم و سیر بعدی ما در چه جهت خواهد بود و موقعیت تمدن‌های آسیایی در برابر سیر تطور تفکر غربی چیست؟
توجه مؤلف به تمدن‌های آسیایی و نه مثلاً تمدن‌های جهان سوم یا فقط تمدن ایران به این دلیل است که تنها آن تمدن‌های غیر غربی که سنت تاریخی دارند، تمدن‌های آسیایی شمرده می‌شوند. به گفته یاسپرس این تمدن‌ها به اضافه یونان باستان "محور تاریخی فرهنگ بشری‌اند" وانگهی تمدن‌های آسیایی وجوه تشابهی دارند که در تمدن‌های دیگر دیده نمی‌شود هر چند آسیا خواه ناخواه دارد به جریان تقدیر تاریخی غرب کشانده می‌شود و غرب‌زدگی همچون خوره‌ای از درون، تمدن‌های آن را تهدید می‌کند.»

آسیا در برابر غرب مشتمل بر دو بخش اصلی: "نهیلیسم و تأثیر آن بر تقدیر تاریخی تمدن‌های آسیایی" و "موقعیت تمدن‌های آسیایی در برابر سیر تطور تفکر غربی". در بخش نخست طی هفت فصل به مطالب زیر پرداخته شده است. تعریف نهیلیسم و تعبیر غرض‌آلود نیچه از آن که به تفکر فاوستی و نژاد پرستی انجامید. (نیچه ابطال تدریجی کلیه ارزشی‌های ما بعدطبیعی را که از آغاز تفکر غرب پدید آمده است به مرگ خدا و نهیلیسم تعبیر می‌کند) داستایفسکی و نیهیلیسم روس (که همراه با آنارشیسم روسی به پیدایی بولشویسم انجامید و انگار فرهنگ و تاریخ را به دنبال داشت) دوره فترت غرب که آخرین مرحله نهیلیسم است.

مؤلف پس از این مقدمات به تقدیر تاریخی می‌رسد و آن وضعیتی است که آدمی نادانسته و ناخواسته در آن قرار می‌گیرد؛ مثل مبارزه طبقاتی، جبر زمانه، آزادی‌خواهی و تکرار طوطی‌وار امور که به گفته مارکس سرانجام به اقتصاد سیاسی تقلیل می‌یابند. در واقع در دو قرن اخیر سیر تفکر غربی دچار چهار حرکت نزولی شده است از بینش شهودی به تفکر روحانی، به سوابق نفسانی. از غایت‌اندیشی به مضمحل‌کننده نهیلیسم خوانده، که هر چند برای غرب خوش یمن باشد برای شرق که تحولات غرب را پشت سر نگذاشته است نتیجه منفی دارد و به غفلت می‌انجامد و توهم مضاعفی پدید می‌آورد که غرب‌زدگی و از خودبیگانگی دو وجه آن‌اند. این از خودبیگانگی به منزله از دست دادن امانت یعنی خاطره قویم، میراث کهن و گنجینه های معنوی است.

اما درد بزرگتر این است که در آسیا غرب‌زدگی به صورت جمعی بروز کرده است آن هم زیر لوای اسامی فریبنده‌ای مثل ناسیونالیسم، رئالیسم، راسیونالیسم، بورژوازی، قیام توده‌ها که با دگرگونی ارزش‌ها همراه است و در زندگی روزانه بروز می‌یابد و به یک دوره فترت و بی تصمیمی و به قول هایدگر به زمانه عسرت و برزخ می‌انجامد که معنویات جایی در آن ندارند. و در آن نیروهای ناآگاه سرکوب می‌شوند و نوعی تفکر بی محمل سردرگم و هنری بی جایگاه و رفتارهای نابهنجار پدید می‌آیدند که به پوچی مطلق می‌رسد و نتیجه آن هم غفلت است.

بخش دوم با عنوان موقعیت تمدن‌های آسیایی در برابر سیر تطور تفکر غربی مشتمل بر هفت فصل است. چرا تمدن‌های آسیایی دیگر با هم ارتباط ندارند؟ که پاسخ را باید در تأثیرهای منفی تمدن غرب و بی تفاوتی ناشی از آن جست؛ در حالی که اولا در آسیا چهار کانون بزرگ فرهنگ ایران و اسلام، هند، چین و ژاپن وجود داشته است و دارد؛ ثانیا میان جوهر تجربه معنوی آسیا با تفکر غربی وجوه افتراقی وجود دارد. مثل پیدایش فلسفه در غرب، عرفانی بودن تفکر آسیایی، متحول بودن فرهنگ و تفکر غربی. در واقع تفکر غربی جویای گریزگاه و حرکت و تحول و دگرگونی قاعده حیات آن بوده است. برعکس فرهنگ آسیایی که در سکون درجا زده است و در چیزها غوته می‌خورده است. به عبارت دیگر فرهنگ غرب فرهنگ برگذشتن از مرگ انسان و مقابله با آن است؛ در حالی که در فرهنگ آسیا بر جمال حق و نبوغ انسان تکیه و تاکید می‌شود و حریم و حیا دو جوهره سازنده آداب آن‌اند و این دو در جامعه غربی متلاشی شده و از میان رفته‌اند.

نتیجه اینکه جوامع آسیایی، برای رسیدن به زندگی سالم، باید به میراث‌های کهن خود توسل جویند، آسان فریفته ظواهر تمدن غرب نشوند، از غرب‌زدگی بپرهیزند و مخصوصا بکوشند تا به دام غفلت که نویسنده همواره نسبت به آن هشدار می‌دهد نیفتد.

عبدالمحمد روح‌بخشان. فرهنگ آثار ایرانی اسلامی. سروش

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

در خانواده‌ای اصالتاً رشتی، تجارت‌پیشه و مشروطه‌خواه دیده به جهان گشود... در دانشگاه ملی ایران به تدریس مشغول می‌شود و به‌طور مخفیانه عضو «سازمان انقلابی حزب توده ایران»... فجایع نظام‌های موجود کمونیستی را نه انحرافی از مارکسیسم که محصول آن دانست... توتالیتاریسم خصم بی چون‌وچرای فردیت است و همه را یکرنگ و هم‌شکل می‌خواهد... انسانها باید گذشته و خاطرات خود را وا بگذارند و دیروز و امروز و فردا را تنها در آیینه ایدئولوژی تاریخی ببینند... او تجدد و خودشناسی را ملازم یکدیگر معرفی می‌کند... نقد خود‌ ...
تغییر آیین داده و احساس می‌کند در میان اعتقادات مذهبی جدیدش حبس شده‌ است. با افراد دیگری که تغییر مذهب داده‌اند ملاقات می‌کند و متوجه می‌شود که آنها نه مثل گوسفند کودن هستند، نه پخمه و نه مثل خانم هاگ که مذهبش تماما انگیزه‌ مادی دارد نفرت‌انگیز... صدا اصرار دارد که او و هرکسی که او می‌شناسد خیالی هستند... آیا ما همگی دیوانگان مبادی آدابی هستیم که با جنون دیگران مدارا می‌کنیم؟... بیش از هر چیز کتابی است درباره اینکه کتاب‌ها چه می‌کنند، درباره زبان و اینکه ما چطور از آن استفاده می‌کنیم ...
پسرک کفاشی که مشغول برق انداختن کفش‌های جوزف کندی بود گفت قصد دارد سهام بخرد. کندی به سرعت دریافت که حباب بازار سهام در آستانه ترکیدن است و با پیش‌بینی سقوط بازار، بی‌درنگ تمام سهامش را فروخت... در مقابلِ دنیای روان و دلچسب داستان‌سرایی برای اقتصاد اما، ادبیات خشک و بی‌روحی قرار دارد که درک آن از حوصله مردم خارج است... هراری معتقد است داستان‌سرایی موفق «میلیون‌ها غریبه را قادر می‌کند با یکدیگر همکاری و در جهت اهداف مشترک کار کنند»... اقتصاددانان باید داستان‌های علمی-تخیلی بخوانند ...
خاطرات برده‌ای به نام جرج واشینگتن سیاه، نامی طعنه‌آمیز که به زخم چرکین اسطوره‌های آمریکایی انگشت می‌گذارد... این مهمان عجیب، تیچ نام دارد و شخصیت اصلی زندگی واش و راز ماندگار رمان ادوگیان می‌شود... از «گنبدهای برفی بزرگ» در قطب شمال گرفته تا خیابان‌های تفتیده مراکش... تیچ، واش را با طیف کاملی از اکتشافات و اختراعات آشنا می‌کند که دانش و تجارت بشر را متحول می‌کند، از روش‌های پیشین غواصی با دستگاه اکسیژن گرفته تا روش‌های اعجاب‌آور ثبت تصاویر ...
به قول هلدرلین، اقامت انسان در جهان شاعرانه است... شعر در حقیقت تبدیل ماده خامی به نام «زبان»، به روح یا در حقیقت، «شعر» است. بنابراین، شعر، روح زبان است... شعر است که اثر هنری را از اثر غیرهنری جدا می‌کند. از این نظر، شعر، حقیقت و ذات هنرهاست و اثر هر هنرمند بزرگی، شعر اوست... آیا چنان‌ که می‌گویند، فرازهایی از بخش نخست کتاب مقدس مسیحی که متکی بر مجموعه کتب مقدس یهودیان، یعنی تنخ است، از اساطیر شفاهی رایج در خاور نزدیک اخذ شده یا خیر؟ ...