رمان «بر پشت ببر» [Kaplanın sırtında‬‏‫] نوشته زولفو لیوانلی [Zülfü Livaneli] با ترجمه ایلناز حقوقی توسط انتشارات نگاه منتشر شد.

بر پشت ببر» [Kaplanın sırtında‬‏‫] نوشته زولفو لیوانلی [Zülfü Livaneli]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، این‌کتاب هشتمین‌عنوان از مجموعه «ادبیات ترک» است که این‌ناشر چاپ می‌کند.

زولفو لیوانلی نویسنده این‌کتاب، مولف و سیاستمدار ۷۴ ساله ترکیه‌ای، متولد سال ۱۹۴۶ است. از این‌نویسنده تا به حال ترجمه دو رمان «آخرین جزیره» توسط نشر نگاه و «میان تخت و گور»‌ توسط نشر نو در بازار ایران عرضه شده‌اند.

«بر پشت ابر» اثر جدید این‌ نویسنده است که مانند آثار دیگرش یک‌رمان تاریخی است. او می‌گوید کتابش دربرگیرنده حقایقی است که نادیده گرفته شده‌اند. لیوانلی متن رمانش را با استفاده از خاطرات یک‌دکتر ارتش به‌نام عاطف حسین نوشته و متن اثر نیز روایت ماجراها از یک‌حاکم خودکامه است که پس از سرنگون‌شدن در تلاش است از خود دفاع و از اتهامات تبرئه کند. این‌حاکم خودکامه از دید زولفو لیوانلی، سلطان عبدالحمید دوم است.

این‌نویسنده ترک می‌گوید عبدالحمید دوم با داشتن عقایدی پان‌اسلامیست اصرار داشت مسلمانان را در سراسر جهان با یکدیگر علیه استبداد غرب متحد کند. این‌میان اتباع غیرمسلمان عموماً نادیده گرفته می‌شدند که این امر موجب عصیان‌های پی‌درپی در شهرهای گوناگون امپراتوری می‌شد. متنی که لیوانلی تدارک دیده، این است که عبدالحمید دوم در تلاش است با به رخ کشیدن خدمات و فعالیت‌هایش در دوران سلطنت، خود را تبرئه کند. او می‌گوید هرچند در وقایعی همچون نسل‌کشی ارامنه شواهد تاریخی قابل استنادی موجود است که با توجه به آن نمی‌شود سلطان عبدالحمید را از اتهاماتش تبرئه کرد. درباره موارد دیگری همچون احداث خطوط راه‌آهن و متصل کردن شهرهای امپراتوری به یکدیگر و نیز به غرب باید گفت عبدالحمید دوم با هدف متصل کردن شهرهای مذهبی به یکدیگر و نیز به استانبول با احداث خطوط راه‌آهن موافقت کرده بود و سپس خطوط راه‌آهن را تا اروپا ادامه داده بود.

«بر پشت ببر» فصل‌های زیادی دارد که در ۲ بخش گرد آمده‌اند.

در قسمتی از این‌کتاب می‌خوانیم:

اگر دکتر پس از خواندن این‌سطور ناگهان از حال نرفت، مدیون خونسردی‌اش بود که از دانش پزشکی به دست آورده بود، اما نتوانست جلوی لرزش دست‌ها و سرگیجه‌اش را بگیرد. چون پرنده‌ای که در دستان شکارچی ستمگری گرفتار شده باشد، قلبش در گلویش می‌تپید. به اتاقش برگشت و مدام با خودش فکر کرد که چطور ممکن است. چطور ممکن است، حالا قرار است من او را ببینم؟‌ چطور ممکن است؟
سرسام گرفته بود، اما جز اینکه روپوشش را در بیاورد و ژاکت یونیفرمش را بپوشد، چاره دیگری نداشت. یک‌بار دیگر تلگراف را خواند، یک‌بار دیگر هم. هیچ‌اشتباهی در کار نبود. در تلگراف نوشته شده بود پادشاه و خانواده‌اش در کوشک آلاتینی ساکن شده‌اند و یوزباشی طبیب عاطف‌حسین مسئول سلامتی خاقان سابق و خانواده‌اش است. سلامتیِ بزرگ‌ترین دشمنش را به او سپرده بودند. گوشی معاینه را در درون کیف گذاشت و از بیمارستان بیرون رفت.

این‌کتاب با ۳۰۴ صفحه، شمارگان ۲۰۰ نسخه و قیمت ۳۲۵ هزار تومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ................

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...