کتاب «دختری که باید می مرد»  [The girl who was supposed to die] اثر آپریل هنری [April Henry] با ترجمه زهرا رضوانی اصل توسط نشر آداش منتشر شد.

دختری که باید می مرد»  [The girl who was supposed to die آپریل هنری [April Henry]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، رمان «دختری که باید می‌مرد» اثر آپریل هنری و ترجمه زهرا رضوانی اصل در ۲۵۶ صفحه و با قیمت ۹۲ هزارتومان توسط نشر آداش منتشر شده است.

این رمان؛ داستان دختری‌است که نمی‌داند کیست، کجاست و این همه درد که در بدنش جریان دارند، از کجا می آیند، در زیر زمینی به هوش می‌آید و متوجه می‌شود؛ دو مرد قصد کشتن او را دارند...
در قسمت دیگر داستان به کشف یک ویروس می‌پردازد؛ اتفاقاتی که کمتر کسی ممکن است به آن فکر کند.

آپریل هنری، نویسنده آمریکایی است که از کودکی با نوشتن سروکار داشته و توسط نویسنده‌ای نام آشنا به نام رولد داه اولین اثرش چاپ و شناخته شد. او مدتی پس از چاپ اولین اثرش پیشرفت چشم گیری می‌کند و برنده جوایز متعددی می‌شود.؛ او نویسنده رمان پرفروش نیویورک تایمز به نام «چهره‌ی خیانت» نیز هست که به همراه بالیز ویل آن را به رشته تحریر در آورده است.

هنری درباره این کتاب می‌گوید: «یک بار وقتی داشتم می‌دویدم و آهنگ کاتلین ادوارد، خواننده و ترانه‌سرای کانادایی را گوش می‌کردم، قسمتی از ترانه که در مورد دفن یک گربه‎ی مرده بود، توجهم را جلب کرد: پدرت می‌گفت: پسر، کارهای تو زندگی هست که نمی‌خوای انجامشون بدی ولی می‌دونی درسته. پس ببرش بیرون و کارش رو تموم کن. و من فکر کردم، چه اتفاقی می‌افتد، اگر دختری روی کف یک کلبه بیدار شود، درحالی‌که دو مرد بالای سرش ایستاه‌اند و یکی از آن مردان، لگدی به پهلوی او بزند و بگوید: اون هیچی نمی‌دونه. ببرش بیرون و کارش رو تموم کن و دختر می‌فهمد چیزی نمی‌داند؛ حتی اسم خودش راهم نمی‌داند. من کتاب را برمبنای دویدن‌های پیاپی به رشته‌ی تحریر درآورده‌ام.»

................ هر روز با کتاب ...............

زمانی که برندا و معشوق جدیدش توطئه می‌کنند تا در فرآیند طلاق، همه‌چیز، حتی خانه و ارثیه‌ خانوادگی تونی را از او بگیرند، تونی که درک می‌کند دنیایی که در آن متولد و بزرگ شده، اکنون در آستانه‌ سقوط به دست این نوکیسه‌های سطحی، بی‌ریشه و بی‌اخلاق است، تصمیم می‌گیرد که به دنبال راهی دیگر بگردد؛ او باید دست به کاری بزند، چراکه همانطور که وُ خود می‌گوید: «تک‌شاخ‌های خال‌خالی پرواز کرده بودند.» ...
پیوند هایدگر با نازیسم، یک خطای شخصی زودگذر نبود، بلکه به‌منزله‌ یک خیانت عمیق فکری و اخلاقی بود که میراث او را تا به امروز در هاله‌ای از تردید فرو برده است... پس از شکست آلمان، هایدگر سکوت اختیار کرد و هرگز برای جنایت‌های نازیسم عذرخواهی نکرد. او سال‌ها بعد، عضویتش در نازیسم را نه به‌دلیل جنایت‌ها، بلکه به این دلیل که لو رفته بود، «بزرگ‌ترین اشتباه» خود خواند ...
دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشه‌های آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشه‌ای پوسیده‌ است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوان‌های مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته می‌شود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ می‌شود ...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...
من از یک تجربه در داستان‌نویسی به اینجا رسیدم... هنگامی که یک اثر ادبی به دور از بده‌بستان، حسابگری و چشمداشت مادی معرفی شود، می‌تواند فضای به هم ریخته‌ ادبیات را دلپذیرتر و به ارتقا و ارتفاع داستان‌نویسی کمک کند... وقتی از زبان نسل امروز صحبت می‌کنیم مقصود تنها زبانی که با آن می‌نویسیم یا حرف می‌زنیم، نیست. مجموعه‌ای است از رفتار، کردار، کنش‌ها و واکنش‌ها ...