هشام مطر [Hisham Matar] و متیو لونگو [Matthew Longo] جایزه اورول ۲۰۲۴ را برای کتاب داستانی سیاسی و کتاب سیاسی غیرداستانی از آن خود کردند.

هشام مطر [Hisham Matar] دوستان من» [my friends]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، جایزه اورول برای داستان سیاسی امسال به هشام مطر برنده جایزه پولیتزر برای رمان «دوستان من» [my friends] از انتشارات وایکینگ تعلق گرفت و متیو گونگو برای نوشتن بهترین کتاب سیاسی غیرداستانی با عنوان «پیک نیک: فرار به سوی آزادی و فروپاشی پرده آهنین» [ The Picnic: A Dream of Freedom and the Collapse of the Iron Curtain] جایزه برد و برندگان هر یک جایزه ۳۰۰۰ پوندی این رقابت را دریافت کردند.

«دوستان من» مطر که به پیامدهای تیراندازی سال ۱۹۸۴ در سفارت لیبی در لندن و تاثیر آن بر سه دوست لیبیایی که در تبعید در بریتانیا زندگی می‌کنند می‌پردازد، از فهرست نهایی شامل ۸ رمان بیرون آمد.

الکساندرا هریس، که ریاست داوران بخش داستانی سیاسی را بر عهده داشت، گفت: «دوستان من» اثری با ظرافت، ملایم، زیبا و خردمندانه است که در برابر خشونت و ظلم آشکار می‌ایستد. تیراندازی در سفارت لیبی در لندن در سال ۱۹۸۴ در مرکز رمانی جای دارد که راوی زندگی مردان جوانی است که نمی‌توانند نزد خانواده خود و کشور مادری خود بازگردند.

«اقیانوس در هم می‌پیچد» نوشته مرل کالینز، «جیمز» اثر پرسیوال اورت، «اوربیتال» نوشته سامانتا هاروی، «شکست‌های معمولی انسانی» اثر مگان نولان، «جاده کالدونین» نوشته اندرو اوهاگان، «آینده آینده» اثر آدام ترلول و «خاموشی‌ها» نوشته جاستین تورس دیگر مدعیان این بخش بودند.

پیک نیک: فرار به سوی آزادی و فروپاشی پرده آهنین» [ The Picnic: A Dream of Freedom and the Collapse of the Iron Curtain]

«پیک نیک» لونگو تجزیه اتحاد جماهیر شوروی و فروپاشی پرده آهنین را بررسی می‌کند و با روایت داستانی ناشناخته از اقدامات گروهی از فعالان مجارستانی که سال ۱۹۸۹ وارد منطقه نظامی ممنوعه در مرز اتریش شده بودند روایت می شود. این منطقه تحت پوشش پرده آهنین بود و با تیراندازی نیروهای آلمان شرقی به پیک‌نیک به نوعی تسریع کننده فروپاشی دیوار برلین شد. این کتاب از میان فهرست نهایی شامل ۹ کتاب غیرداستانی برگزیده شد.

پیتر فرانکوپان، رییس داوران بخش غیرداستانی، در حالی که انتخاب برنده از فهرست نهایی امسال را که شامل تعداد غیرمعمولی از آثار کلاسیک مدرن بود، بسیار دشوار خواند گفت: ما در دوره‌ای از تغییر زندگی می‌کنیم، و بنابراین نوشتن کتاب سیاسی غیرداستانی بسیار قابل توجه است.

دیگر مدعیان این بخش شامل «حوا» اثر کت بوهانون، «تله آشیل» اثر استیو کول، «هیتلر، استالین، مامان و بابا» اثر دانیل فینکلشتاین، «کنش‌های انقلابی» اثر جیسون اوکوندای، «زندانی‌ها» نوشته آلپا شاه، «ما برای تغییر جهان آزاد هستیم» نوشته لیندزی استونبریج، «یک روز از زندگی عابد سلاما» اثر ناتان ترال و «دشمنان ما ناپدید خواهند شد» نوشته یاروسلاو تروفیموف بودند.

در هیات داوران بخش داستان سیاسی در کنار الکساندرا هریس، منتقد ادبی و مورخ فرهنگی به عنوان رییس، سایمون اوکوتی و راس رایزین رمان نویس و لارا چوکسی مدرس مدرسه انگلیسی UCL جای داشتند.

در بخش نویسندگی سیاسی غیرداستانی نیز در کنار پیتر فرانکوپان مورخ، ساندر کاتوالا نویسنده و مدیر اندیشکده بریتانیایی فیوچر، کریستینا لمب روزنامه‌نگار، لولا سیتون منتقد ادبی و روهان سیلوا یکی از بنیان‌گذاران «خانه دوم» و مشاور سیاسی جای داشتند.

در بخش روزنامه نگاری جایزه اورول به وندل استیونسن از اکونومیست برای «مجله ۱۸۴۳» و در بخش گزارشگری بی‌خانمان‌ها کارل براون، دبی کاچبرت، استوارت پاتس و دیوید وینتر برای «صداهای ناشنیده شده» برنده شدند.

................ هر روز با کتاب ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...