رمان «صد روز» [One Hundred Days یا Hundert Tage] اثر لوکاس برفوس [Lukas Bärfuss] منتشر شد.

صد روز» [One Hundred Days یا Hundert Tage] اثر لوکاس برفوس [Lukas Bärfuss]

به گزارش کتاب نیوز، رمان «صد روز» نوشته لوکاس برفوس با ترجمه دارا معافی مدنی توسط نشر مرکز منتشر شد.

لوکاس برفوس، نویسنده و نمایشنامه‌نویس سوئیسی و برنده جایزه ادبی گئورگ بوشنر است.

نشر مرکز در معرفی کوتاهی از این اثر آورده است:

کمک‌گر جوان سوییسی با شیفتگی تمام راهی رواندا می‌شود، راهی کشوری که در آن زمان گل سرسبد قاره‌ی آفریقا به حساب می‌آمد. چهار سال بعد همه‌ی امیدها به باد می‌رود: سرزمین رواندا به صحنه‌ی نسل‌کشی سهمناکی تبدیل می‌شود. داوید باید با این واقعیت کنار بیاید که آگاته‌ی دلبندش، دختر یکی از کارمندان علی‌رتبه‌ی دولت رواندا، به گروه قاتل‌ها تعلق دارد. و داوید هم شریک جرم می‌شود، به امید آن‌که جان خودش را از مهلکه نجات دهد...

در قسمتی از این‌کتاب می‌خوانیم:

اما اوضاع بهتر نشد. ساختمان جدید بیش از اندازه بزرگ از کار درآمد، و بهره‌هایی که شرکت تعاونی ناچار بود بپردازد وضعیت مالی را،‌ که پیش از آن هم حسابی بحرانی بود، به‌کلی خراب کرد؛ مدیران شرکت سالی یک بار عوض می‌شدند، هیچ‌کدام‌شان هم اصلا به فکر بازاریابی نبود. رقبای شرکت تعاونی هم بیکار ننشسته بودند و اجناس بهتری را به قیمت‌های مناسب‌تری عرضه می‌کردند. خب، در طی آن سال‌ها سی‌میلیون فرانک سوییس خرج شرکت تعاونی کردیم، و هرچه باشد عوض‌شدن هر مدیری فرصتی بود برای ماریانه و ژنو که درباره همکاری پربار بین دولت‌های‌مان سخنرانی‌های پرآب‌وتابی کنند.

اما من بلافاصله بعد از مراسم معارفه رفتم خانه، از انبار داس و چنگک آوردم و سبزی‌های ارنسته را ریشه‌کن کردم، بدون خشم، بدون نفرت،‌ خیلی صاف‌وساده آن کاری را کردم که لازم بود. مانیوک‌ها را از توی خاک درآوردم، ساقه بوته‌های گوجه‌فرنگی را بریدم، خاک باغچه را زیرورو کردم، و می‌دانستم که حالا دیگر امدادرسانی درست‌وحسابی شده‌ام، امدادرسانی که روابط را درک می‌کند و خودش را به دست احساسات نمی‌سپرد. شاید این باغچه کمکی بود به زندگی یک خانواده هشت‌نفره، اما در عین حال کم مانده بود مانع ساخت یک یتیم‌خانه بشود. شنبه بعد که ارنسته با سبدی حصیری آفتابی شد، از توی خاک‌وخل سبزی‌هایی را که هنوز نگندیده بودند نجات داد و حالی‌اش کردم که باید باغچه‌ها را به وضع اولش برگرداند.

صد روز اثر لوکاس برفوس را نشر مرکز در 232 صفحه و با قیمت 59 هزار و پانصد تومان در قطع رقعی منتشر کرده است.

................ هر روز با کتاب ...............

هیتلر ۲۶ساله، در جبهه شمال فرانسه، در یک وقفه کوتاه میان نبرد، به نزدیک‌ترین شهر می‌رود تا کتابی بخرد. او در آن زمان، اوقات فراغتش را چگونه می‌گذراند؟ با خواندن کتابی محبوب از ماکس آزبرن درباره تاریخ معماری برلین... اولین وسیله خانگی‌اش یک قفسه چوبی کتاب بود -که خیلی زود پر شد از رمان‌های جنایی ارزان، تاریخ‌های نظامی، خاطرات، آثار مونتسکیو، روسو و کانت، فیلسوفان یهودستیز، ملی‌گرایان و نظریه‌پردازان توطئه ...
در طبقه متوسط، زندگی عاطفی افراد تحت تأثیر منطق بازار و بده‌بستان شکل می‌گیرد، و سرمایه‌گذاری عاطفی به یکی از ابزارهای هدایت فرد در مسیر موفقیت و خودسازی تبدیل می‌شود... تکنیک‌های روانشناسی، برخلاف ادعای آزادی‌بخشی، در بسیاری از موارد، افراد را در قالب‌های رفتاری، احساسی و شناختی خاصی جای می‌دهند که با منطق بازار، رقابت، و نظم سازمانی سرمایه‌دارانه سازگار است ...
صدام حسین بعد از ۲۴۰ روز در ۱۴ دسامبر ۲۰۰۳ در مزرعه‌ای در تکریت با ۷۵۰ هزار دلار پول و دو اسلحه کمری دستگیر شد... جان نیکسون تحلیلگر ارشد سیا بود که سال‌های زیادی از زندگی خود را صرف مطالعه زندگی صدام کرده بود. او که تحصیلات خود را در زمینه تاریخ در دانشگاه جورج واشنگتن به پایان رسانده بود در دهه ۱۹۹۰ به استخدام آژانس اطلاعاتی آمریکا درآمد و علاقه‌اش به خاورمیانه باعث شد تا مسئول تحلیل اطلاعات مربوط به ایران و عراق شود... سه تریلیون دلار هزینه این جنگ شد ...
ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...