کتاب «به حساب تاریخ: 3495 عدد ضروری برای توضیح تاریخ و اقتصاد جهان» [Figuring out the past : the 3,495 vital statistics that explain world history] تالیف پیتر ترچین و دانیل هویر [Daniel Hoyer and Peter Turchin] جامعترین منبع اطلاعات درباره تاریخ بشر است که تاکنون در یک جا جمعآوری شده است. این کتاب نشان میدهد ما چقدر با اجدادمان و همچنین با سایر نوع بشر معاصرمان نزدیکی و مشابهت داریم.
به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، کتاب «به حساب تاریخ: 3495 عدد ضروری برای توضیح تاریخ و اقتصاد جهان» با دیده کمّی به خط سیر جمعی تحول ما انسانها مینگرد و پشت قصه گذرای درگیریها و حاکمان، به دنبال قاعدههایی در ابعاد بزرگ است و در عین حال سعی میکند مسایل جامانده از ترندهای عمومی را هم مورد توجه قرار بدهد.
جو گالدی و دیوید آرمیتاژ دو تاریخنگار مطرح در کتاب خود با عنوان «مانیفست تاریخ» آوردهاند: «در میان بحران کوتاهمدتگرایی که جهان ما دچارش است، نیاز داریم به جایی مراجعه کنیم که اطلاعاتی درباره مناسبات گذشته و آیندهمان ارایه بدهد.» و کتاب «به حساب تاریخ: 3495 عدد ضروری برای توضیح تاریخ و اقتصاد جهان» از دادههای عظیم تاریخی که منبعی بی پایان برای تامین همین نیاز است.»
بانک دادههای تاریخ جهان (سشات) در سال 2011 میلادی و با هدف درازمدتِ جمعآوری و طبقهبندی اطلاعات معتبر و دستیافتنی درباره گذشته بشر تاسیس شد. نام سِشات از الهه مصری نوشتن و ثبت گرفته شده است و گروه بزرگ و بینالمللی از تاریخنگاران، باستانشناسان، مردمشناسان و بسیاری از متخصصان دیگر در چارچوب آن با یکدیگر همکاری میکنند.
این منبع به شکل اجتنابناپذیری ناکامل و به صورت دائمی در معرض به روز شدن است؛ اما این ادعا را هم دارد که جامعترین منبع اطلاعات درباره تاریخ بشر است که تاکنون در یک جا جمعآوری شده است. اطلاعات اقتصادی که امروزه در اختیار داریم، برای امتحان کردن فرضیهها درباره تحول روز به روز نظامهای اقتصادی به کار گرفته میشوند و دادههای اقتصادی گذشته نیز به شیوه مشابهی برای امتحان کردن فرضیهها درباره اوجگیری، عملکرد و سقوط جوامع در سراسر جهان کاربرد دارند.
به عنوان مثال، چه چیزی باعث میشود حکومتها توسعه یابند و توانایی گسترش خود را داشته باشند؟ چرا برخی جوامع سطوح بالای رشد و رفاه را تجربه میکنند؛ اما برای بقیه جوامع این اتفاق نمیافتد؟ جمعیت، جنگ و تکنولوژی چه نقشی در تکامل نهادهای اجتماعی ایفا میکنند؟ تنها راه برای پاسخ دادن به چنین پرسشهایی این است که آنها را با دادههای تاریخی موجود بیازماییم. کتاب حاضر با جمعآوری دادهها و روش نکردن برخی ترندها و الگوهای مهم در این دادهها سعی کرده از زاویهای جدید به گذشته بنگرد.
مثلا یکی از نقاط خوب برای شروع، جوامع کشاورزی غرب آسیا در دوره نئولیتیک (نوسنگی) در حدود 10 هزار سال پیش هستند و این روند را میتوان تا قرن نوزدهم میلادی پیش برد. دوره نئولیتیک (نوسنگی) در بسیاری از مناطق جهان به عنوان توصیفی دیگر برای دوره انقلاب کشاورزی به شمار میرود؛ دوره مهمی که بشر تصمیم گرفت سکونتگاه دائمی داشته باشد و جوامع مشخصی را در اطراف آن بسازد. همچنین یکی از پرسشهای کتاب این است که چگونه نوآوریهای مهم اداری و تکنولوژیکی در جهان پراکنده شدند و چه تاثیری روی حکومتها و بقای آنها گذاشتند.
علت آنکه در این کتاب به قرن بیستم و پس از آن پرداخته نمیشود این است که اطلاعات درباره این دوران به سهولت قابل دسترس است؛ در حالی که درباره دورههای قبلتر (دوره پیشاصنعتی) این طور نیست. با این حال، اطلاعات درباره برخی جوامع در قرون نوزدهم و بیستم میلادی نیز تا پایان کتاب برای مقایسه دادهها ارایه شده است. روش ارایه اطلاعات در این کتاب شاید برای خوانندگان کتابهای جیبی «جهان به روایت عدد» اکونومیست که سالانه به روز میشود، آشنا باشد.
معیارهایی مثل بزرگی جوامع، میزان جمعیت و امید به زندگی در آنها تقریبا مسیری مستقیم از دوران باستان تا امروز را برای تحلیل و بررسی دادهها فراهم میکند. اما اطلاعات غیر عمومیتر و روشنگری که نقطه تشخیص و تفریق بین جوامع مختلف گذشته هستند نیز در این کتاب بررسی شدهاند؛ اطلاعاتی مثل تکنولوژیهای موجود در کشاورزی و متالورژی، نظامهای مالیاتی، عملکرد نهادهای حاکم و چگونگی تامین کالاهای عمومی در جوامع مختلف.
در پایان کتاب، هر یک از این دادهها به شکل جدول مقایسهای و با تقسیم به دورههای باستان، قرون وسطی، مدرن اولیه و مدرن نیز جمعبندی و ارایه شدهاند. همچنین روند پراکندگی جغرافیایی فنآوریهای مهم و نهادهای اجتماعی-از شکلگیری سواره نظام گرفته تا ضرب سکه- در این کتاب بررسی شدهاند.
هر یک از جوامع بررسی شده در این کتاب، ابتدا به شکل پایهای معرفی شدهاند و سپس مجموعهای مشترک از شاخصها در مورد هر یک از آنها بررسی شده است. آنچه کتاب «به حساب تاریخ: 3495 عدد ضروری برای توضیح تاریخ و اقتصاد جهان» میبینید در واقع نشان میدهد بشر در 10 هزار سال گذشته تا چه حد به عنوان یک گونه پیشرفت کرده است.
نویسندگان در کتاب «به حساب تاریخ» از جوامع شکارچی-گردآور به نخستین سکونتگاهها و نخستین حکومتهای باستانی که پادشاه-خدایان بر آنها حکم میراندند، رسیده و سپس راه خود را به سمت دولت شهرهای مدرن که صدها میلیون نفر ساکنشان هستند و هزاران فناوری در آنها شکل گرفته است، ادامه دادهاند.
از سوی دیگر، این کتاب نشان میدهد ما چقدر با اجدادمان و همچنین با سایر نوع بشر معاصرمان نزدیکی و مشابهت داریم. همه ما به سازماندهی و وحدت اجتماعی در میان جمعیتهای بزرگ و متنوع نیازمندیم. همه ما به نوآوری برای بقا در فضای فیزیکی و اجتماعی اطراف خود نیازمندیم. همه ما نیاز داریم برای مقابله با بلایای طبیعی از تجربیات دیگران بیاموزیم و با همسایگان تعامل داشته باشیم؛ حتی اگر آنها مقاصدشان کاملا نیک نباشد.
کلمه یونانی هیستوریا که کلمه انگلیسی history به معنای تاریخ از آن گرفته شده است، به معنای «قضاوت» بوده است. تاریخ بر اساس قضاوت تاریخنگار و قدرت کارفرما (یا حکومت) میتواند به شکلهای مختلفی ثبت و ضبط شود. بر این اساس، تعجبی ندارد که برخی جوامع باستانی جهان به عنوان جوامع عقب مانده و بی تاریخ شهرت پیدا کردهاند؛ چون تاریخ آنها به جای آنکه توسط خودشان نوشته شود، توسط غیربومیان روایت شده است. آنجا که پای اثبات تواناییها به میان میآید، همواره به تلاش داخلی برای ارایه تصویر درست از خود به دیگران نیاز است.
از سوی دیگر، همین مسله «روایت» هم بُعد جالب دیگری از قضیه تاریخ است. تا زمانی که ثبت حوادث گذشته به صورت قصهگونه و روایتی (معنای دیگر هیستوری) انجام میگیرد، برخی دادهها و روندها که میتوانستهاند اهمیت زیادی هم در تحلیل نهایی داشته باشند، کنار گذاشته میشوند. اینجاست که باید ارقام و علم آمار را وارد کرد. تا زمانی که آمار نسبتا معتبر درباره گذشته ملل و سرزمینها وجود داشته باشد، میتوان جلوی روایتهای پیشداورانه تاریخی درباره آنها را گرفت. آمار و ارقام این قدرت را دارند که به تحلیلگر (از هر طیف فکری یا از هر کشوری که باشد) نشان بدهند که در هر دوره تاریخی کدام سرزمینها بهتر اداره میشدند، کدامها جمعیت بیشتری داشتند و کدامیک با دیوانسالاری توانستند به نحوه اداره سرزمین خود نظم بدهند.
حتی بررسی فراز و فرودهای هر سرزمین در طول تاریخ نیز با توسل به آمار و ارقام آسانتر میشود. در همین جهان امروز، رسانهها از زوال برخی کشورها صحبت میکنند یا سرنوشت آنها را نابودی میدانند؛ اما وقتی پای آمار و ارقام به بحث باز میشود، همه چیز تغییر میکند. برخی از همین کشورها جمعیت جوان و پویای کار دارند، اقتصادشان به شکل غیررسمی کار میکند و بنابراین قابلیت آن را دارند که آینده متفاوتی را نسبت به آنچه رسانهها یا سیاستمداران از کشورهای دیگر برایشان در نظر گرفتهاند برای خود بسازند. در واقع اگر پیشداوریها یا سوگیریهای سیاسی در کار نبود، صحبت از زوال این کشورها نیز به میان نمیآمد.
در مورد دادههای تاریخی نیز همین رویکرد را میتوان پیاده کرد. ما به ارقام اطمینان میکنیم چون آنها را راهی علمی و معتبر برای تحلیل جهان میدانیم. پس به صورت خود به خود، جای کمتری را به پیشداوری در ذهنمان اختصاص خواهیم داد. اما نکته اینجاست که در جهان امروز، بحث تاریخ به کلاسهای علوم انسانی و مباحث بی سرانجام درباره مرزکشیها و دشمنیها محدود شده است و منابع لایزال تاریخی که میتوانند رشد و توسعه جوامع امروزی ما را تا حدی تامین کنند، مورد بیتوجهی قرار گرفتهاند.
در همین ایران خودمان که مأمن امپراتوریهای پیچیده و بزرگی مثل هخامنشیان و ساسانیان و... بوده است، دادههای تمدنی و تکنولوژیکی عظیمی از جوامع گذشته در قلب این سرزمین به جا مانده است که شاید واضحترین نمودهایش را بتوان در معماریهای پیچیده و روشهای هوشمندانه در تامین آب، دیوانسالاری قاعدهمند و مسایل مشابه مشاهده کرد. اما از آنجا که در بحث آموزش تاریخ بسیار ضعیف عمل کردهایم، هیچ استفاده موثری هم از دادههای موجود از گذشته سرزمینمان و حکومتها و مردمانش نشده است. در کتاب «به حساب تاریخ: ۳۴۹۵ عدد ضروری برای توضیح تاریخ و اقتصاد جهان»، با روشهایی برای ثبت آماری تاریخ آشنا میشویم که میتوانند برای تدریس آسانتر تاریخ سرزمینمان و نیز بررسی دقیقتر اقتصاد و اجتماع باستانی در این سرزمین مورد استفاده قرار بگیرند.
این در حالی است که ما ارتباط تاریخ با علوم دیگر مثل اقتصاد را هم به اندازه کافی جدی نگرفتهایم. همه کارشناسان چنان غرق در تحولات سریع امروزی و فناوری اطلاعات جدید شدهاند که فرصتی برای تأمل در گذشته و استفاده از ظرفیتهایش برای بهبود حال و آینده باقی نمانده است. اما آسمان در سرزمین ایران هنوز به رنگ آبی سابق است و جغرافیای متنوع ما همچنان پتانسیلهای زیادی را در اختیار نسل جدید قرار میدهد. پس چه بهتر که راههای تعمق در گذشته و پل زدن به آینده را از این طریق بیشتر بکاویم.
شکی نیست که بر اساس الگوهای تاریخی، دوباره سرزمین و منطقه ما در آینده به اوج باز میگردد و برای تحقق این هدف، باید این نکته را در ذهن داشته باشیم که هر آنچه را که در گذشته باعث سقوط یا تضعیف حکومتها و جوامع سرزمینی ما شده است، بشناسیم و برای برخورد احتمالی با سناریوهای مشابه در زمان حال آمادگی لازم را داشته باشیم. این کار با دسترسی به دادههای معتبر، تحلیل آنها و یافتن روندهای کاربردی برای استفاده در آینده امکانپذیر خواهد بود.
در عین حال، نوعی تداوم عمیق در زندگی نمادین ما وجود دارد. ما عمارتهای بزرگ میسازیم تا هوش و خلاقیت خود را به رخ بکشیم و خود را مقید به مناسکی میدانیم که بخشی از هویت ما را شکل میدهند. همه ما آرمآنهایی داریم که برای تحققشان تلاش میکنیم. این دغدغهها حداقل از زمان پیش از انقلاب کشاورزی، نوع بشر را درگیر خود کرده است. به رغم گذر از نقاط عطف فراوان در تاریخ بشر، همچنان الگوهای زیادی در تاریخ مشترک انسآنها باقی مانده است که تغییر نکردهاند و کشفشان برای درک بهتر آینده نیز ضروری است. رسالت این کتاب همین است.
در این کتاب به شرح حال جوامع «دوره باستان: از 3000 سال پیش از میلاد تا 500 سال بعد از میلاد»، «قرون وسطی: 500 تا 1500 میلادی»، « دوره مدرن نخستین: سال 1500 تا 1800 میلادی» و « دوره مدرن: سال 1800 تا 2000 میلادی» پرداخته شده است.
کتاب «به حساب تاریخ/ 3495 عدد ضروری برای توضیح تاریخ و اقتصاد جهان» تالیف پیتر ترچین و دانیل هویر و ترجمه فرزانه سالمی در 336 صفحه و شمارگان 500 نسخه از سوی انتشارات امینالضرب منتشر شد.