کتاب «از بیسمارک به هیتلر (نگاهی به تاریخ امپراتوری آلمان)» [The ailing empire یا Von Bismarck zu Hitler : ein Rückblick] نوشته زباستیان هافنر [Sebastian Haffner] با ترجمه سید امین‌الدین ابطحی توسط نشر پیله منتشر شد.

از بیسمارک به هیتلر (نگاهی به تاریخ امپراتوری آلمان)» [The ailing empire یا Von Bismarck zu Hitler : ein Rückblick] نوشته سباستین زباستیان هافنر [Sebastian Haffner]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، نسخه اصلی این کتاب نخستین‌بار در سال 1987 به چاپ رسید. این کتاب به پیوستگی‌ها و ناپیوستگی‌های رایش مدرن آلمان (از 1871 تا 1945) و نقش مرکزی جنگ در این امپراتوری می‌پردازد. «هافنر» با صحبت درباره روحیه ستیزه جویی که یکی از مشخصه‌های اصلی «رایش» محسوب می‌شود، استدلال می‌کند که تشکیل حکومت هیچ وقت بزرگترین دستاورد به حساب نیامد بلکه صرفا یک نقطه آغاز برای گسترش و کشورگشایی در نظر گرفته شد، و وضعیت جغرافیایی نامساعد آلمان، نقش بسزایی در پرخشاگری‌های نظامی حکومت این کشور ایفا کرد. هافنر بیان می‌کند که رایش از همان ابتدا رفتاری خودتخریبگرانه داشت و گروهی از دشمنان را برای خود به وجود آورد که باعث به زانو درآمدن آلمان در دو جنگ جهانی، و در نهایت تقسیم این کشور شد.

رایموند پرتزل (27 دسامبر 1907 - 2 ژانویه 1999)، معروف به نام مستعار سباستین هافنر، روزنامه‌نگار و مورخ آلمانی بود. هافنر به عنوان مهاجر زمان جنگ در انگلیس استدلال کرد که اسکان نه تنها با هیتلر بلکه با رایش آلمان که هیتلر با آن قمار کرده بود غیرممکن است. صلح تنها با بازگرداندن «هفتاد و پنج سال از تاریخ آلمان» و بازگرداندن آلمان به شبکه‌ای از کشورهای کوچکتر تأمین می‌شود.

نام آلمان با قدرت، توسعه‌طلبی، دو جنگ بزرگ جهانی و نسل‌کشی و البته فلسفه و فیلسوفان بزرگ عجین شده‌ است. زباستیان هافنر، نویسنده کتاب «از بیسمارک به هیتلر؛ نگاهی به تاریخ امپراتوری آلمان»، به دوره کوتاه‌گذر اما مهمی از تاریخ آلمان در قامت یک امپراتوری پرداخته که از یک‌سو برآمد تجربه تاریخی و جغرافیای خاص آن و از دیگرسو مقدمه‌ای بر نقش‌آفرینی آلمان در قرن بیستم و بزرگ‌ترین جنگ تاریخ جهان است.

هافنر که با نام واقعی رایموند پرتزل در سال 1907 در برلین متولد شده و نام خود را از یکی از سمفونی‌های موتزارت گرفته، در دوره نازی‌ها ناگزیر به مهاجرت شده و پس از بازگشت به کشورش به عنوان شهروند انگلیس دو کتاب پرفروش «ملاحظاتی درباره هیتلر» و «از بیسمارک به هیتلر» را نوشته است. کتاب نخستین بار در سال 1987 اواخر جنگ سرد منتشر شده است؛ زمانی که اتحاد دو آلمان بسیار بعید و ناشدنی به نظر می‌رسیده است و تاریخ شکستی اجتناب‌ناپذیر را از زمان تأسیس امپراتوری آلمان تا پایان جنگ جهانی دوم روایت می‌کند.

هافنر در پیشگفتار خود بر کتاب، با نگاهی اجمالی به تاریخ امپراتوری آلمان سه نکته به زعم خود عجیب و شگفت‌آور را برجسته می‌کند؛ طول عمر کوتاه امپراتوری آلمان، دولت مستعجلی 74 ساله یا به روایتی گشاده‌دستانه‌تر 81 ساله که به دشواری می‌توان به کشور دیگری با این طول عمر کوتاه اشاره کرد؛ تغییرات بنیادی و کامل در ویژگی درونی و مسیر سیاست خارجی این امپراتوری؛ و در نهایت عجین‌شدگی عمر کوتاه امپراتوری آلمان با جنگ و البته با دو جنگ جهانی بزرگ. این عجین‌شدگی هافنر را بر آن می‌دارد تاریخ امپراتوری آلمان را تاریخ جنگ و امپراتوری آلمان را امپراتوری جنگ بنامد. اما پاسخ او به این پرسش که آیا آلمانی‌ها از دیگر ملت‌ها جنگ‌آورتر بوده‌اند؟ در نگاه به بلنداری تاریخی هزارساله ملت آلمان منفی است.

او در ادامه نظریه‌های زوال و سقوط زودهنگام امپراتوری آلمان را به سنجش می‌‌گیرد؛ چرا امپراتوری آلمان علی‌رغم قصد و نیت بنیانگذار آن بیسمارک، به حکومتی متجاوز و ستیزه‌جو مبدل شد؟ در ابتدا نظریه مقصرانگاری پروس به دلیل غلبه و نقش بنیانگذاری‌اش را رد می‌کند و معتقد است مجمع ملی آلمان در سیاست خارجی خود به هیچ‌وجه صلح‌طلب نبوده و هر جریانی نظر به جنگ‌افزوزی‌های خاصی داشته‌ است. او در ادامه به فرازی از سخنان یولیوس فروبل، یکی از سیاستمداران مشهور آن زمان و از اعضای مجمع ملی اشاره می‌کند که در درک ماهیت و سویه‌های سیاست خارجی امپراتوری آلمان راهگشاست؛ «ملت آلمان از اصول و آموزه‌ها، عظمت ادبی و نظریه‌های وجودی خسته است. آنچه که آنها خواستار آن هستند قدرت، قدرت و قدرت است و هرکس که به آنها قدرت بدهد، برای او ارزش و افتخاری فراتر از حد تصور قائل خواهند شد.»

هافنر در ادامه تأکید می‌کند که آرزوی خروج از ماهیت منفعل، سیاست آلمان‌ها به مدت چند قر در قلب اروپا، میان همه اعضای حاضر در مجمع ملی برجسته و محوری بوده است و معتقد است تا زمان بیسمارک و تسلط پروس بر امپراتوری آلمان، بیشتر نقش ترمز داشته‌اند تا موتور محرک. هافنر نظریه‌های مبتنی بر صنعتی‌سازی و غلبه و نیازهای سرمایه‌داری را نیز رد می‌کند و با اشاره به کشورهای کوچکی چون سوئیس، بر این نکته مهم دست می‌گذارد که برخلاف کشورهای کوچک و تمایل‌شان به بی‌طرفی، قدرت‌های بزرگ نیاز به فضای خالی برای توسعه، تثبیت و بسط قدرت خود هستند.

همان‌طور که دیوید کالئو، مورخ آمریکایی، به درستی بیان می‌کند «امپراتوری آلمان احاطه‌شده، متولد شد» آلمان در محاصره دیگر قدرت‌های بزرگ اروپایی بود. کشورهای دیگر نظیر انگلستان و فرانسه و حتی روسیه از طریق آب‌های آزاد سیاست‌های توسعه‌طلبانه و کشورگشایی خود را پیش بردند اما آلمان فضای خالی چندانی نداشت. امپراتوری آلمان بر ادعای جهانی، فراملیتی و اروپایی بودن امپراتوری رومی مقدس قرون وسطایی ملت آلمان دلالت داشت. این امپراتوری می‌توانست به معنای آلمان تحت حاکمیت پروس یا اروپا و حتی جهانی تحت حاکمیت آلمان باشد، اولی برداشت بیسمارک و دومی برداشت آدولف هیتلر بود. مسیر از بیسمارک به هیتلر، تاریخ امپراتوری آلمان و در عین حال داستان یک سقوط است.

هافنر در 10 فصل کم‌حجم به چگونگی شکل‌گیری امپراتوری آلمان، جریان‌های غالب بر آن و تغییر در سیاست خارجی، دوران بیسمارک و سپس‌تر دوران پادشاهی می‌پردازد. زمینه‌های وقوع جنگ جهانی اول که در زمان خود ابزاری مشروع برای سیاست محسوب می‌شود و محدودیت‌ها در آلمان تا اوایل دهه 1960 برای سخن گفتن از جنگ جهانی اول، پیامدهای خارجی، اجتماعی و تاریخی آن را بررسی می‌کند. در ادامه به قرارداد ورسای، تبعات آن بر آلمان و سیاسا خارجی جمهوری وایمار و تجدیدنظرگرایی در آن پرداخته و در فصلی جداگانه با پرداختن به سیاست داخلی جمهوری وایمار زمینه‌های انتقال قدرت به هیتلر را برمی‌رسد. در فصل دوران هیتلر به فضای عمومی جامعه در خستگی ناشی از عدم قطعیت و ابهام سیاسی موجود و آرزومندی نظام سیاسی جدید مبتنی بر حاکمیت مردم بدون وجود احزاب سیاسی و با رهبری فردی محبوب - همانند نگاهی که به هیتلر وجود داشت - چگونگی قدرت‌گیری سیاسی و نظامی هیتلر را شرح می‌دهد. زمینه‌ها، چگونگی و پیامدهای جنگ جهانی دوم و در پایان سرنوشت امپراتوری آلمان فصول پایانی کتاب هستند.

هافنر کتاب خود را در سال 1987 منتشر کرده و در سطور پایانی آن از غیرقابل‌تصور بودن اتحاد آرام دو آلمان و ادغام یکی در دیگری بدون درگرفتن جنگ سخن می‌گوید. اما تجربه سال‌های بعد نشان داد پیش‌بینی او اشتباه بوده است. او در پی‌گفتار خود به کتاب در سال 1990 با پذیرش این اشتباه از تغییر در کتاب خود به دو دلیل پرهیز می‌کند؛ «اول اینکه بازتولید غیرمنتظره غول هشتاد میلیونی آلمان در صورت موفقیت باعث خواهد شد تا باردیگر تاریخ گذشته آن - تاریخ دگرگونی‌های آن از بیسمارک به هیتلر - با وضوح بیشتری به خاطر آورده شود.

این تاریخ بدون تغییر خواهد ماند و آموزه آن مبنی بر اینکه آلمان می‌تواند خیلی سریع چهره تغییریافته‌ای از خود به جهانیان نشان دهد، پراهمیت‌تر و به‌روزتر از همیشه است. دومین دلیل این است که تاریخ در سال 1990 نیز غیرقابل‌پیش‌بینی خواهد ماند ... اینکه آلمان فدرال خواهد توانست سرنوشت این بخش جدید را به دست بگیرد و آن را از این منجلاب بیرون بکشد، یا اینکه خود نیز در منجلاب آلمان دموکرات فروخواهد رفت، پرسشی است که نمی‌توان در حال حاضر پاسخی برای آن یافت.» هرچند می‌توان در پیش‌بینی‌پذیر نبودن تاریخ با هافنر همدل و هم‌نظر بود اما امروز ما آینده او است و می‌توانیم پاسخی روشن‌تر به پرسش او بدهیم.

کتاب «از بیسمارک به هیتلر (نگاهی به تاریخ امپراتوری آلمان)» نوشته زباستیان هافنر با ترجمه سید امین‌الدین ابطحی را نشر پیله در 260 صفحه و با قیمت 104 هزار تومان منتشر کرده است.

................ هر روز با کتاب ...............

هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...
هنگام خواندن، با نویسنده‌ای روبه رو می‌شوید که به آنچه می‌گوید عمل می‌کند و مصداق «عالِمِ عامل» است نه زنبور بی‌عسل... پس از ارائه تعریفی جذاب از نویسنده، به عنوان «کسی که نوشتن برای او آسان است (ص17)»، پنج پایه نویسندگی، به زعم نویسنده کتاب، این گونه تعریف و تشریح می‌شوند: 1. ذوق و استعداد درونی 2. تجربه 3. مطالعات روزآمد و پراکنده 4. دانش و تخصص و 5. مخاطب شناسی. ...