کتاب داستانی «گمشدگی» نوشته مصطفی جمشیدی توسط انتشارات راه‌یار منتشر و روانه بازار نشر شد.

گمشدگی مصطفی جمشیدی

به گزارش کتاب نیوز به نقل از  مهر، این‌کتاب روایتی داستانی براساس زندگی و فعالیت‌های علی‌اصغر حکمت، وزیر معارف دوره پهلوی اول از بانیان و مؤثران واقعه کشف حجاب رضاخانی است؛ دوره‌ای که رضاشاه که پس از بازگشت از سفر ترکیه در خرداد ۱۳۱۳ تحت‌تأثیر اقدامات غرب‌گرایانه آتاتورک، یکی از موانع پیشرفت و ترقی کشور را حجاب زنان می‌دید و در اندیشه تغییر لباس مردم و ممنوعیت حجاب بود.

سرانجام پس از قیام خونین مسجد گوهرشاد در اعتراض به سیاست‌های تغییر لباس اجباری و کشف حجاب، در روز ۱۷ دی ۱۳۱۴، علی‌اصغر حکمت به‌عنوان وزیر معارف، به رضاشاه پیشنهاد می‌کند همراه با اعضای خانواده خود به‌صورت بی‌حجاب در جشن فارغ‌التحصیلی دانشسرای عالی حاضر شود. رضاخان نیز در این روز، همراه با اعضای خانواده‌اش که بی‌حجاب شده بودند، شرکت می‌کند و ممنوعیت حجاب به‌صورت رسمی اعلام می‌شود.

از آن‌روز، به مدت هفت سال یعنی تا زمان رفتن رضاخان، بسیاری از زنان مسلمان ایرانی برای حفظ حجاب خود مجبور می‌شوند در خانه‌ها بمانند و عده‌ای نیز در اثر بی‌حرمتی‌ها و تعرض مأموران پهلوی، شهید شدند.

علی‌اصغر حکمت که ظاهراً به‌شدت از رضاخان وحشت داشته، ایده و اجرای همه کارها و اقداماتش را به شخص شاه نسبت می‌دهد، اما بعدها در خاطراتش اعتراف می‌کند که همه آن‌ها طرح‌های خودش بوده است. او در پاسخ به اعتراض‌ها در پی اعلام قانون کشف حجاب، خودش را فقط مجری اوامر رضاخان می‌نامد، اما به شدت پیگیر اجرای درست قانون کشف حجاب و پشتیبانی فرهنگی از آن بوده است.

در بخشی از کتاب «گمشدگی» می‌خوانیم:

شما از جایی در وزارت معارف کار را شروع کنید و به بقیه هم کاری نداشته باشید… حتی به علی‌اکبر داور.... من بی‌آنکه فکری کرده باشم گفتم: «اعلیحضرتا… کار را باید از موطنم شیراز شروع کنم.»
رضاشاه تبسمی کرد و گفت: «از همان روز که علی‌اکبر داور شما را به من معرفی کرد و حزب رادیکال راه افتاد، قرار بود جای همه آن مزخرف‌ها را در بدنه دولت و حاکمیت شاهنشاه بگیرید فهمیدم آدم لایق هستید… موفق باشید…»
اما در شیراز چه خبر بود؟ جشن نسوان راه انداختیم. در یک مدرسه دخترانه… برخی بانوان از پیش انتخاب و طراحی شده و دقیق به جشن آورده شدند.
به عموم مستخدمین آنجا هم اعلام کردیم که جشنی برگزار خواهیم کرد و یکسره می‌بایست دفعتا و در هنگام حضور چادر از سر بردارید و کار را یکسره کنید و اینچنین شد… غافل از اینکه مشهد و علمای آنجا مخالفت خواهند کرد… و شد آنچه نباید می‌شد و مشهد در گوهرشاد خلاصه شد و همه چیز یکپارچه غرقه در خون شد!

کتاب «گمشدگی» با ۱۶۸ صفحه، شمارگان هزار نسخه و قیمت ۲۰ هزار تومان چاپ شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...