پرویز اذکایی درگذشت

26 فروردین 1402

پرویز اذکایی پژوهشگر تاریخ، جغرافیا، زبان و فرهنگ همدان درگذشت.

پرویز اذکایی

به گزارش کتاب نیوز به نقل از شهروند، پرویز اذکایی معروف به سپیتمان (۱۳۱۸ در همدان – ۲۵ فروردین ۱۴۰۲) پژوهشگر تاریخ، جغرافیا، زبان و فرهنگ همدان بود. او تحصیلات خود را در همدان و تهران و سپس در دانشگاه منچستر انگلستان گذراند.

مطالعات او بیشتر در تاریخ و فلسفه بود اما در رشته‌های کتابشناسی، رجال‌شناسی و تاریخ علم نیز دارای تالیفات است. او بیش از ۵۰۰ عنوان اثر از او اعم از کتاب، رساله یا مقاله شامل ۴۰ کتاب و ۷۰ رساله علمی و مابقی گفتارهای بلند و کوتاه در دائرةالمعارف‌ها و نشریات معتبر دارد. از جمله: تالیف «حکیم رازی» تک‌نگاشتی درباره‌ی محمد بن زکریای رازی و ترجمه «استیلای اعراب: شیعه و مهدویت در عهد بنی‌امیه»اثر فان فلوتن.

ایرج افشار درباره پرویز اذکائی می‌گوید: «اذکائی یک محقق واقعی است.»
تالیف آثار گوناگون نشان حافظه قوی و ذهن دقیق اوست که شاخصه همه دانشمندان بزرگ ایران و جهان است. اذکائی در سال ۱۳۹۵ همه کتابخانه خود را (بالغ بر ۱۵ هزار جلد کتاب و نشریات ادواری) یک جا به طور رسمی وقف کتابخانه عمومی مرکزی همدان کرد.

اذکایی در همدان شناسی نیز دارای تالیفات گسترده است که می‌توان به همدان‌نامه و ماتیکان عین القضات اشاره کرد.

................ هر روز با کتاب ...............

مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...